بازخوانی کامل و بیابهام درباره ارث، شهادت، دیه و نقشهای اجتماعی
به قلم دکتر پویان قمری
قوانینی که امروز درباره زن و مرد محل بحث و چالش هستند نه در قرآن آغاز شدند و نه در اسلام منحصراند. این قوانین هزاران سال قبل از اسلام در ایران باستان، یهودیت، مسیحیت، هند، چین، یونان و حتی قبایل اروپا وجود داشتهاند.
در همه این تمدنها سهم مرد بیشتر بود و شهادت زن محدودتر اما نکته پنهان این است که هیچیک از این قوانین بر پایه ارزش انسانی نوشته نشده بودند بلکه بر پایه نقشهای اجتماعی نوشته شده بودند.
مرد بیرون از خانه در جنگ و تجارت و مسئول تأمین مالی خانواده بود
زن در مرکز خانه نگهبان نسل و فرهنگ بود
قانون بر اساس نقش نوشته شد نه ارزش
وقتی آن نقش تغییر کند قانون نیز باید تغییر کند.
و این اصل نه یک تفسیر جدید بلکه یک دستور قدیمی است.
در تمام متون مقدس، اصل تغییرپذیری قانون به صراحت بیان شده است.
یک قانون طلایی که همه چیز را توضیح میدهد
در هر دوره قانون بر پایه واقعیت جامعه نوشته میشود.
وقتی واقعیت عوض شود قانون نیز باید عوض شود.
نه قرآن و نه تورات و نه انجیل هرگز نگفتهاند که شکل قانون برای همیشه ثابت بماند.
آنچه ثابت است عدالت و کرامت انسان است.
ارث زن و مرد در ادیان و تمدنها
تورات
در کتاب اعداد فصل بیست و هفت دختران صلفحاد اعتراض کردند
ما برادر نداریم ارث پدرمان چه میشود
خداوند به موسی گفت حق با آنهاست
قانون را تغییر بدهید
این اولین سند دینی تاریخ در تغییر قانون ارث است.
در تورات سهم مرد به دلیل مسئولیت مالی بیشتر بود
نه ارزش بیشتر.
انجیل
مسیح در انجیل متی به وضوح میگوید
آمدهام تا شریعت را کامل کنم
کامل یعنی متحول
در غلاطیان آمده است مرد و زن یکساناند
اما ارث بر اساس قانون روم اجرا میشد
نه بر اساس ارزش انسانی.
ایران باستان
در اوستا پسر وارث اصلی بود اما زن قدرت معنوی و تصمیمگیری داخلی داشت
زن در فرهنگ ایران باستان مرکز آتش، نور و زندگی بود
اما قانون ارث بر پایه نقش اقتصادی نوشته شده بود نه ارزش روح.
هند
در مانو شاسترا سهم مرد بیشتر بود
زیرا مرد حافظ بیرون و زن حافظ درون بود
قانون تابع نقش بود نه تابع ارزش.
چین و کنفوسیوس
در چین سهم پسر بیشتر بود
اما زن ستون معنوی خانواده و روح سنت بود
باز هم اصل نقش نه ارزش.
اروپا و یونان
در روم پدر مالک قانونی بود
در آتن حق رأی و شهادت برای زن وجود نداشت
اما این محدودیتها هیچگاه دلیل بر بیارزشی زن نبود
تنها محصول ساختار اجتماعی آن زمان بود.
قرآن چه میگوید؟
قانون ارث قرآن دقیق و شفاف است اما دلیل آن ارزش نیست.
دلیل آن نقش اقتصادی مرد در آن دوره بوده است.
در سوره نساء آمده است
یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین
سهم پسر دو برابر است
اما چند آیه بعد توضیح میدهد که
الرجال قوامون بما انفقوا
مرد سرپرست اقتصادی خانه است
نه بهتر
نه برتر
صرفا مسئول مالی.
وقتی مسئولیت مالی تغییر کند
قانون نیز باید تغییر کند.
این اصل در خود قرآن ثبت شده است.
اصل تغییر قانون در قرآن
سوره مائده آیه چهل و هشت
لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا
برای هر قوم و هر زمان قانون و راهی جداگانه قرار داده شده است
یعنی
قانون تابع شرایط است
نه ثابت برای همه دورانها.
قرآن خود تغییرپذیری احکام را اعلام میکند
احکام اجتماعی زمانمند هستند
احکام اخلاقی و توحیدی ثابت هستند.
چرا شهادت دو زن در برابر یک مرد آمده است؟
آیه بقره دویست و هشتاد و دو میگوید
در معاملات تجاری شهادت یک مرد و دو زن کافی است
این حکم فقط برای تجارت بوده
نه برای قتل
نه برای طلاق
نه برای قضاوت
نه برای امور شرعی دیگر.
دلیل آن نیز روشن است
زنان آن دوره در تجارت حضور نداشتند
برای جلوگیری از خطا و فشار روانی قانون این شکل را پذیرفت.
پس ارزش نیست
بلکه تجربه اجتماعی است.
دیه زن و مرد
در تمام تمدنهای گذشته دیه مرد بیشتر بود
زیرا مرد تأمینکننده مالی بود
اگر مرد میمرد ساختار مالی خانواده فرو میریخت
این قانون از ارزش نمیآید
از نقش میآید.
امروز ساختار نقش تغییر کرده
پس دیه نیز باید برابر شود.
این منطق خود ادیان است.
کد برابری در سه دین
سه آیه کلیدی تمام بحث را میبندد.
قرآن – سوره حجرات آیه سیزده
ان اکرمکم عند الله اتقاکم
بزرگترین شما آگاهترین و درستکارترین شماست
توراه – کتاب تثنیه فصل شش
خدا انسان را بر مثال خود آفرید
نه مرد برتر است و نه زن
انجیل – غلاطیان سه بیست و هشت
نه مرد است نه زن آنها یکساناند
این یعنی
ارزش انسانی برابر است
قانون اجتماعی تابع نقش است
وقتی نقش عوض میشود قانون نیز باید عوض شود.
چرا قوانین گذشته امروز قابل اجرا نیستند؟
زیرا
زن امروز پزشک است
تاجر است
فرمانده است
رییس شرکت است
پرداخت کننده مالی خانواده است
مرد امروز در نقش خانهداری یا تربیت نیز حضور دارد
نقشها عوض شدهاند.
قانونی که بر اساس نقش نوشته شده بود دیگر منطق ندارد.
دیدگاه متافیزیک و طبیعت
زن و مرد دو قطب انرژی هستند
زن انرژی حیات
مرد انرژی حرکت
قدرت از ترکیب این دو میزاید
نه از برتری یکی.
در جهان انرژی
برابری اساس است
تعادل اساس است
ظرفیت اساس است.
نتیجه نهایی و کد بهروزرسانی قانون
قانون بر پایه نقش نوشته شده است
ارزش بر پایه روح
روح زن و مرد برابر است
نقش امروز تغییر کرده
پس قانون باید تغییر کند.
این نه خلاف قرآن است
نه خلاف تورات
نه خلاف انجیل
نه خلاف فلسفه
نه خلاف متافیزیک
نه خلاف طبیعت
این ادامه همان اصلی است که هزاران سال پیش گفته شده
قانون باید با زمان هماهنگ شود
تا عدالت پایدار بماند.