دوشنبه 19 خرداد 1404

قسمت نهم: کی‌خسرو – سلطنت بر خویشتن

به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید 

گروه تلگرام شاهنامه‌خوانی و بررسی شاهنامه

نوشتهٔ دکتر پویان قمری

همهٔ اسطوره‌ها یا می‌میرند، یا فراموش می‌شوند.
اما یکی هست که نه مرد، نه شکست خورد،
بلکه ناپدید شد.

او پادشاه بود.
بر تخت نشست. انتقام گرفت. کشور را اداره کرد.
اما در پایان، به جای چنگ‌زدن به قدرت،
از آن عبور کرد.

او کی‌خسرو است—پادشاهی که فهمید سلطنت واقعی، نه بر مردم، که بر خویشتن است.

بخش اول: وارث خون سیاوش

کی‌خسرو، فرزند سیاوش است؛
فرزندی که در سکوت بزرگ شد،
در تبعید زاده شد،
و روزی برگشت تا عدالت را به تاریخ بازگرداند.

او نه از جنس انتقام بود،
نه از جنس ترس.
او بازماندهٔ نوری خاموش‌شده بود.

و وقتی بازگشت،
نه برای قدرت، بلکه برای تکمیل چرخهٔ حقیقت آمد.

بخش دوم: پادشاهی، اما بدون تشنگی

کی‌خسرو بر تخت نشست.
اما برخلاف دیگر شاهان،
نه مغرور شد، نه مست، نه فراموش‌کار.

او شنوا بود.
نسبت به خود، نسبت به مرگ، نسبت به معنا.

و در پایان، در اوج قدرت،
وقتی که همه به دنبال گسترش مرزها بودند،
او تصمیم گرفت از تخت پایین بیاید،
نه به خاطر ضعف،
بلکه به خاطر یقین.

بخش سوم: ناپدیدشدن، نه مرگ

کی‌خسرو به یاران نزدیکش گفت:
«وقت رفتن من رسیده.»
و با جمعی اندک، به سوی کوه رفت—
به سوی برف، سکوت، نور.

دیگران برگشتند.
اما او ناپدید شد.
نه پیکری یافتند، نه گوری، نه جامی شکسته.
فقط یاد.
فقط آرامش.

گویی پادشاهی که خود را شناخت،
دیگر نیازی به سلطنت نداشت.

بازتاب در شاهنامه

سخن گفت با سرکشان شهریار
که دیگر ندارم سر تاج و گاه
نه از مرگ باکم، نه از تاج و گنج
دل‌ام بر جهان و جهانی‌ست تنگ

به کوه اندر آیم، به برف و به باد
همان بهتر از تخت شاهی‌ست یاد

— فردوسی، شاهنامه، داستان پایان کی‌خسرو

تحلیل مفهومی: کناره‌گیری آگاهانه، بلندترین نوع قدرت است

کی‌خسرو، تصویری‌ست از انسانی که قدرت را تجربه کرده،
اما دچار توهم آن نشده.

او بر خود پیروز شده،
و به‌همین خاطر،
نیازی به پیروزی بر دیگران ندارد.

در جهانی که همه به دنبال دیده‌شدن‌اند،
او تصمیم به ناپدیدشدن گرفت.

نتیجه‌گیری مفهومی: ما هم می‌توانیم پادشاه باشیم، اگر بر خود حکومت کنیم

کی‌خسرو نماد آن کسی‌ست که به اوج رسیده،
اما از آن عبور کرده.
نه به‌خاطر شکست،
بلکه چون فهمیده که «تخت»، جای ماندن نیست.

پادشاهی او از جنس سلطه نبود،
بلکه از جنس رهایی بود.

و شاید، امروز،
ما بیش از هر زمان دیگری به کی‌خسرو نیاز داریم:
نه برای حکومت‌کردن،
بلکه برای دیدن، شنیدن، و ناپدیدشدن،
وقتی که وقت رفتن است.

 

بیشتر بخوانید

قسمت هشتم: بعد از قهرمان – روایت رخش

به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  گروه تلگرام شاهنامه‌خوانی و بررسی شاهنامه نوشتهٔ دکتر پویان قمری هیچ طبل جنگی نواخته نمی‌شود. هیچ ندای «رستم آمد» در دشت...

قسمت هفتم: مرگ رستم – قهرمانی که در سکوت فرو ریخت

به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  گروه تلگرام شاهنامه‌خوانی و بررسی شاهنامه نوشتهٔ دکتر پویان قمری رستم، قهرمانی که با شیر جنگیده، از بیابان‌های خشک گذشته،...

کلید تبدیل مشتریان به همراهان وفادار برند شما

نوشته دکتر پویان قمری، اقتصاددان سوئیسی و بنیان‌گذار پلتفرم ALand از مشتری منفعل تا همراه فعال — ارزش پایدار در طول تاریخ اقتصاد، برخی اصول کلیدی...

فروپاشیِ جهانی ساختگی: خودکشی‌های جمعی در واپسین روزهای رژیم نازی

به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید دکتر پویان قمری برخی اتفاقات تاریخی تنها در کتاب‌ها ثبت نمی‌شوند؛ بلکه همچون زخمی عمیق در حافظه‌ی جمعی...

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

مطالب مرتبط

قسمت هشتم: بعد از قهرمان – روایت رخش

به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  گروه تلگرام شاهنامه‌خوانی و بررسی شاهنامه نوشتهٔ دکتر پویان قمری هیچ طبل جنگی نواخته نمی‌شود. هیچ ندای «رستم آمد» در دشت...

مطالب داغ هفته