همانطور که وارد عصری می شویم که با پیشرفت های بی سابقه فناوری توام شده است، با سؤالات جذاب و در عین حال دلهره آور دست و پنجه نرم می کنیم. چه اتفاقی میافتد وقتی هوش مصنوعی (AI) و رباتیک از قلمرو کاربرد فراتر میروند و نه تنها تواناییهای فیزیکی، بلکه پیچیدگی احساسی و خودآگاهی ما را نیز تقلید میکنند؟
چشم انداز تکامل یافته هوش مصنوعی پیشرفته نشان دهنده الگوریتم هایی است که تصمیمات آگاهانه ای می گیرند، احساسات را تقلید می کنند و جنبه های آگاهی را نیز تکرار می کنند. همانطور که ما بیشتر به این دنیای جدید می پردازیم، تقدس و منحصر به فرد بودن شرایط انسانی در معرض بررسی و ارزیابی مجدد قرار می گیرد.
چنین سناریویی ما را وادار می کند که هسته هویت خود یعنی «انسانیت» خود را بررسی کنیم. پارامترهای مرسوم – محدودیت های زیست شناختی – که تاکنون «انسانیت» را تعریف کرده اند، ممکن است دیگر کافی نباشند. ما در آستانه یک شکاف متافیزیکی عظیم هستیم که مستلزم بسط و بازتعریف مفهوم ما از “انسانیت” است.
شاید زمان آن فرا رسیده باشد که درک خود از «انسانیت» را از ساختارهای صرفاً بیولوژیکی جدا کنیم. در عصری که هوش مصنوعی بر آن تسلط دارد، اصطلاح “انسان” نه تنها گونه ما، بلکه هر موجودی که قادر به درک احساسات، تصمیم گیری و خودآگاهی باشد را در بر می گیرد. این تعریف گستردهتر میتواند به درک جامعتری از «زندگی» منجر شود، و پتانسیل تظاهرات مختلف آگاهی را تشخیص دهد. اما این دگردیسی شامل یک پارادوکس است. در حالی که مهارت های تکنولوژیکی ما را افزایش می دهد، به طور همزمان برتری از پیش تعیین شده ما را به عنوان پیشرفته ترین شکل زندگی به چالش می کشد. اگر ماشینها تواناییهای شناختی و اعماق احساسی مشابه ما را تجسم میدهند، چه چیزی انسانها را از هوش مصنوعی متمایز میکند؟
در برابر این موضوع، شاید منحصربهفرد بودن انسان در ظرفیت ما برای همدلی، خلاقیت و مجموعه غنی ما از تجربیات فرهنگی و تاریخی مشترک باشد. علیرغم پیشرفتهای هوش مصنوعی، این خاطرات مشترک، تجربیات شخصی و غرایز عمیق ما هستند که ما را به طور مشخص انسان میسازند. بنابراین بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم که سفر تکاملی ما نقاط قوت منحصر به فردی را به ما بخشیده است. در حالی که هوش مصنوعی بدون شک می تواند توانایی های ما را افزایش دهد، نباید ویژگی های ذاتی انسانی ما را تحت الشعاع قرار دهد. این عناصر انسانی – همدلی، شفقت، خلاقیت، و توانایی ما برای ایجاد روابط معنادار – هستند که باید در هویت ما نقش محوری داشته باشند، مهم نیست که هوش مصنوعی چقدر پیشرفته شود.
در این دوران در حال ظهور، ما صرفا تماشاگر نیستیم، بلکه شرکتکنندگان فعالی هستیم که آیندهای را شکل میدهند که سرنوشت ما را با هوش مصنوعی در هم میپیچد. همانطور که “انسانیت” را در این عصر که با هوش مصنوعی تکمیل می شود، دوباره تعریف می کنیم، باید اطمینان حاصل کنیم که تکامل ما با ارزشمندترین ارزش های انسانی ما است. اساساً، همانطور که به دورانی میرویم که هوش مصنوعی تواناییها و پیچیدگیهای ما را منعکس میکند، باید برای بهبود کیفیتهایی که از ما انسانهایی منحصربهفرد میسازند نیز تلاش کنیم.
نویسنده: پویان قمری، اقتصاددان و نظریه پرداز اقتصادی