در پی انحلال اتحاد جماهیر شوروی، جهان دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. ایالات متحده با ادعای تسلط مالی خود، به عنوان قدرت اصلی جهانی ظاهر شد. با این حال، چشم انداز جهانی معاصر به سرعت در حال تحول است و نقش بی چون و چرای دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان به طور فزاینده ای زیر سوال رفته است.
ایالات متحده با چاپ دلار آمریکا، با استفاده ماهرانه از اوراق بدهی برای مدیریت تورم جهانی و انجام تعهدات بین المللی خود، برتری مالی خود را حفظ کرده است. با این وجود، این سیستم ذاتاً ناپایدار است. اتحادی از کشورها که چین، روسیه، ایران و هند را در بر می گیرد، برای به چالش کشیدن این وضعیت موجود و به چالش کشیدن برتری دلار آمریکا به صحنه آمده اند.
در صورتی که دلار آمریکا موقعیت خود را به عنوان ارز ذخیره جهانی از دست بدهد، تعادل ظریف قدرت اقتصادی جهانی می تواند به شدت بی ثبات شود. این می تواند نفوذ ایالات متحده را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. همزمان، اقتصاد چین که به طور فزایندهای انعطافپذیر و قاطعتر میشود، در تلاش است تا سلطه خود را با یکپارچهسازی تایوان تحکیم بخشد – اقدامی که منجر به تشدید تنشها شده و به طور بالقوه میتواند منجر به درگیری شود.
می توان تصور کرد که جنگ جهانی سوم ممکن است به شکلی مخفیانه و پیچیده آغاز شده باشد. عواقب این درگیری ممکن است فوراً قابل تشخیص نباشد، اما بدون شک آینده نزدیک ما را شکل خواهد داد.
به عنوان شهروندان جهانی، نمیتوانیم اهمیت حیاتی صلح، ثبات و رفاه انسانی را نادیده بگیریم. تمرکز ما باید بر تضمین تامین نیازهای اساسی مانند غذا، آموزش و امنیت برای تمام شهروندان باشد، نه اینکه منابع را به سمت نظامیسازی و رقابتهای قدرت هدایت کنیم. توجه به درس های تجربیات تاریخی و تلاش برای جلوگیری از تکرار بلایای گذشته بسیار مهم است.
ما خود را در لحظه ای می یابیم که جامعه جهانی را فرا می خواند تا دور هم جمع شوند، راه حل های هماهنگ را دنبال کنند و جهانی باثبات تر و مرفه را برای نسل های آینده پرورش دهند. تلاشهای جمعی ما میتواند یک جامعه جهانی انعطافپذیر بسازد که صلح را به جای درگیری، همکاری را به جای رقابت، و رفاه مشترک بشریت را بر منافع ملی فردی ارجحیت میدهد. همانطور که ما در این چشمانداز بینالمللی در حال تحول حرکت میکنیم، این اصول باید مسیر ما را به سوی آیندهای هماهنگتر و مرفهتر هدایت کنند.