در این مقاله قصد داریم در مورد مسائل پیچیده ای که کشورهای در حال توسعه در رابطه با اقتصاد جهانی با آن مواجه می شوند صحبت کنیم. خواهیم دید که چگونه جنگ های ارزی، فشار بین المللی و پتانسیل ناآرامی های اجتماعی بر رشد، توسعه و ثبات سیاسی هر کشور، خصوصا کشورهای در حال توسعه، تأثیر می گذارد.
کشورهای جهان سوم در حالی که برای توسعه و رشد در اقتصاد جهانی تلاش می کنند، اغلب با موانع بزرگی روبرو هستند. جنگ ارزی که هم اکنون در دنیا شاهد آن هستیم و فشار سازمانهای بینالمللی دو مورد از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر این کشورها است. تأثیر این نیروها بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه، ثبات سیاسی و رفاه اجتماعی موضوعی است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
کاهش ارزش رقابتی که به آن جنگ ارز نیز گفته می شود، زمانی اتفاق می افتد که کشورها به طور هدفمند ارزش پول خود را کاهش دهند تا رقابت پذیری خود را در تجارت جهانی افزایش دهند. کشورها می توانند با تضعیف ارز خود صادرات خود را برای خریداران خارجی افزایش دهند که این امر موجب رونق اقتصادی آنها می شود. سیستم مالی جهانی ممکن است در اثر این اقدامات ناپایدار شود که می تواند اقدامات تلافی جویانه سایر کشورها را نیز برانگیزد. این امر به ویژه برای کشورهای جهان سوم مضر است.
سازمان های بین المللی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول (IMF) هنگامی که به کشورهای در حال توسعه کمک مالی می کنند، اغلب شروطی را برای آن کشورها در نظر می گیرند. این شروط و پیش نیازها، همچنین به عنوان برنامه های تعدیل ساختاری (SAPs) شناخته می شوند، اغلب شامل آزادسازی بازار، خصوصی سازی و اقدامات ریاضتی هستند. در حالی که این تغییرات ممکن است به طور موقت اقتصاد را تقویت کند، اما میتواند اثرات بلندمدت نامطلوبی مانند افزایش نابرابری درآمد، کاهش هزینههای اجتماعی و تضعیف حمایت از نیروی کار داشته باشد.
کشورهای جهان سوم ممکن است در نتیجه اثرات جنگ ارزی و فشار بین المللی با مشکلات جدی مواجه شوند. به عنوان مثال، کاهش ارزش پول ممکن است منجر به تورم بالا شود، که مدیریت بدهی و جذب سرمایهگذاری خارجی را برای این کشورها چالش برانگیز میکند. علاوه بر این، اقدامات ریاضتی تحمیلی توسط سازمانهای بینالمللی ممکن است نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی موجود را بدتر کند و منجر به بیثباتی سیاسی و ناآرامیهای اجتماعی شود.
کشورهای جهان سوم باید رویکردی چند جانبه برای کاهش این اثرات نامطلوب اتخاذ کنند. برای انجام این کار، آنها ممکن است اقتصادهای خود را متنوع کنند تا کمتر به صادرات متکی باشند، سیاست های مالی و پولی مسئولانه را اتخاذ کنند و رشد فراگیر را تشویق کنند که به نفع همه جنبه های جامعه باشد. علاوه بر این، سازمانهای بینالمللی باید هنگام توسعه و اجرای سیاستهای خود، شرایط خاص کشورهای در حال توسعه را در نظر بگیرند.
به طور خلاصه، کشورهای جهان سوم در تعامل با شبکه پیچیده اقتصاد جهانی با مشکلات زیادی مواجه میشوند. جنگ های ارزی و فشار خارجی می تواند تأثیر قابل توجهی بر رشد، توسعه و ثبات سیاسی کشورهای جهان سوم و یا در حال توسعه داشته باشد. کشورهای جهان سوم می توانند با اتخاذ رویکردی جامع برای رسیدگی به این مسائل و همکاری با سازمان های بین المللی برای توسعه سیاست های عادلانه تر، به سوی آینده ای مرفه تر و امن تر گام بردارند.
نویسنده: پویان قمری، اقتصاددان و نظریه پرداز اقتصادی