دوشنبه 26 خرداد 1404

سیاست ترس: چگونه ادعاهای نتانیاهو درباره برنامه هسته‌ای ایران به بازی قدرت جهانی تبدیل شد

به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید 

نویسنده: دکتر پویان قمری

بیش از دو دهه است که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، یک پیام ثابت به جهان می‌دهد: ایران در آستانه ساخت بمب هسته‌ای است. او این هشدار را بارها در سازمان ملل، کنگره آمریکا و کنفرانس‌های خبری جهانی با جدیت و اطمینان بیان کرده است.

اما تا سال ۲۰۲۵، ایران هیچ بمب اتمی در اختیار ندارد.

با وجود هزاران بازدید و بازرسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تحریم‌های سخت، عملیات‌های سایبری، ترورها و جاسوسی‌های گسترده، آن بمب هسته‌ای که همه از آن وحشت داشتند هنوز ساخته نشده است. پس باید پرسید: آیا این تهدید واقعی بود یا تنها ابزاری برای منافع سیاسی و بازی‌های ژئوپلیتیکی؟

تکرار هشدارها: یک راهبرد حساب‌شده

از سال ۲۰۰۳ به بعد، نتانیاهو به طور مکرر هشدار داده که ایران تنها چند ماه تا تولید بمب هسته‌ای فاصله دارد. برخی از برجسته‌ترین اظهارات او عبارت‌اند از:

  • در سال ۲۰۰۹، به دولت اوباما هشدار داد که ایران به توانایی هسته‌ای نزدیک است.
  • در سال ۲۰۱۲، در سخنرانی مشهور خود در سازمان ملل، یک بمب کارتونی را نشان داد و خط قرمز روی آن کشید و پیش‌بینی کرد که ایران تا نیمه ۲۰۱۳ قادر به تولید بمب خواهد بود.
  • در سال ۲۰۱۵، به شدت با توافق هسته‌ای (برجام) مخالفت کرد و آن را اشتباهی تاریخی خواند که راه ایران را برای ساخت بمب هموار می‌کند.
  • در سال ۲۰۱۸، پرونده‌ای را تحت عنوان آرشیو هسته‌ای مخفی ایران معرفی کرد که پیش‌تر برای سرویس‌های اطلاعاتی شناخته شده بود و از آن برای خروج آمریکا از برجام حمایت کرد.
  • بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴، با وجود تأیید آژانس مبنی بر عدم وجود سلاح هسته‌ای، همچنان می‌گفت ایران “چند هفته” تا ساخت بمب فاصله دارد.

این ادعاها اغلب بدون شواهد کافی یا با تفسیر گزینشی اطلاعات مطرح می‌شدند، اما تأثیر عمیقی بر سیاست جهانی گذاشتند و چهره نتانیاهو را به عنوان تنها مدافع اسرائیل در برابر تهدیدهای جدی تقویت کردند.


چرا این ادعاها بارها تکرار می‌شوند؟

این موضوع بی‌دقت و تصادفی نیست؛ تکرار مستمر روایت هسته‌ای ایران اهداف استراتژیکی چندگانه دارد:

۱. حفظ و تقویت قدرت داخلی

ترس از تهدیدهای خارجی، افکار عمومی را به جای مشکلات داخلی، به سمت بیرون سوق می‌دهد. در زمان‌های بحرانی سیاسی یا ضعف انتخاباتی، برجسته‌سازی تهدید ایران متحدکننده احزاب و سرکوب‌کننده نقدها است و احساس ملی‌گرایی را شعله‌ور می‌کند. دشمن خارجی به ابزاری برای فرار از مشکلات داخلی تبدیل می‌شود.

۲. تثبیت جایگاه اسرائیل در منطقه

نفوذ اسرائیل در خاورمیانه تا حد زیادی به جایگاه آن به عنوان متحد اصلی غرب وابسته است. هشدارهای مکرر درباره برنامه هسته‌ای ایران باعث می‌شود اسرائیل در اولویت نظامی و اطلاعاتی آمریکا باقی بماند و کمک‌های میلیاردی، تسلیحات پیشرفته و حمایت سیاسی دریافت کند.

۳. ممانعت از گشایش‌های دیپلماتیک

توافق هسته‌ای فقط درباره اورانیوم نبود، بلکه درباره بازگشت ایران به اقتصاد جهانی بود؛ موضوعی که نتانیاهو آن را تهدیدی علیه برتری اسرائیل می‌داند. یک ایران عادی‌شده می‌تواند در دیپلماسی منطقه‌ای، بازار انرژی و نفوذ در غرب به رقیبی جدی تبدیل شود. با جلوگیری از دیپلماسی، نتانیاهو انحصار راهبردی اسرائیل را حفظ می‌کند.

۴. استفاده از ترس به عنوان اهرم فشار

ترس، پول و قدرت می‌آورد. با القای دائمی احساس خطر، نتانیاهو می‌تواند حملات پیشگیرانه نظامی را توجیه کند، در واشنگتن لابی کند و هرگونه انتقاد از سیاست‌های اسرائیل را، حتی اگر مرتبط با ایران نباشد، به عنوان ساده‌لوحی یا خیانت معرفی کند.


فساد، رفاقت‌های سیاسی و منافع مالی

این روایت فقط سیاسی نیست، بلکه داستان سودهای کلان و فساد نخبگان هم هست. هر بار که نتانیاهو فضای ترس را داغ می‌کند، بازارهای مالی واکنش نشان می‌دهند — و این واکنش‌ها اتفاقی نیستند.

  • شرکت‌های تسلیحاتی و فناوری‌های نظامی پس از سخنرانی‌های نتانیاهو با افزایش چشمگیر قیمت سهام مواجه می‌شوند. شرکت‌هایی که در زمینه موشک، جنگ سایبری و نظارت فعالیت دارند، اغلب از این تنش‌ها بهره‌مند می‌شوند.
  • وابستگان سیاسی، ذی‌نفعان صنایع دفاعی و حلقه نزدیک نتانیاهو اغلب از قراردادهای تسلیحاتی و بودجه‌های امنیتی سود می‌برند.
  • قیمت نفت هم به طور قابل پیش‌بینی با هر هشدار، جهش می‌کند و سود هنگفتی به صندوق‌های پوششی و سفته‌بازان انرژی می‌رساند.

تحقیقات نشان داده‌اند که بازیگران تأثیرگذار پیش از سخنرانی‌های مهم به صورت هماهنگ روی سهام دفاع و انرژی سرمایه‌گذاری می‌کنند. این الگوها نگرانی‌های جدی درباره دستکاری اقتصادی در سطح جهانی ایجاد کرده‌اند.

در حالی که افکار عمومی سرگرم ترس است، عده‌ای معدود به صورت پیوسته و بی‌صدا سود می‌برند.


هزینه «گرگ‌صفتی» مکرر

خطر اصلی این سیاست فراتر از بازی سیاسی است و عواقب واقعی و خطرناکی دارد:

  • خستگی دیپلماتیک: با گذشت زمان، هشدارهای اغراق‌آمیز اعتبار خود را از دست می‌دهند. متحدان بدبین می‌شوند و همکاری اطلاعاتی آسیب می‌بیند. این وضع رسیدگی به تهدیدات واقعی را دشوار می‌کند.
  • تقویت جناح‌های سخت‌گیر در ایران: رفتار تهاجمی نتانیاهو باعث تقویت نیروهای نظامی‌گرا و محرمانه در تهران می‌شود و میانه‌روها را تضعیف می‌کند.
  • تشویق به رقابت تسلیحاتی: ادعاهای مکرر درباره بمب هسته‌ای ایران باعث می‌شود کشورهای منطقه مانند عربستان، مصر و ترکیه به دنبال برنامه‌های تسلیحاتی خود بروند. منطقه به جای مسیر صلح، به سمت گسترش تسلیحات می‌رود.
  • خطر جنگ: تعیین خطوط قرمز و تلقی اطلاعات غیرمستند به عنوان حقیقت، منطقه را به مرز درگیری سوق می‌دهد؛ در حالی که هزینه آن را مردم، اقتصاد و نسل‌های آینده می‌پردازند.

حباب اکو در سطح جهانی

این داستان فقط میان اسرائیل و ایران نیست؛ بلکه چگونگی کنترل و دستکاری ذهن جوامع غربی، به‌ویژه آمریکا و اروپا، را نشان می‌دهد. نتانیاهو استادانه با ترس‌های تاریخی آمریکا — از جمله ۱۱ سپتامبر، تروریسم اسلامی و هولوکاست — بازی می‌کند و این روایت را در ذهن غربی‌ها نهادینه می‌کند.

و این تاکتیک جواب داده است.

هر بار که درباره ایران هشدار می‌دهد، رسانه‌ها تیترهای جدید می‌زنند، سیاستمداران برای جلب حمایت عجله می‌کنند، تحریم‌ها تشدید می‌شوند، فروش سلاح‌ها افزایش می‌یابد و پنجره‌های دیپلماتیک بسته می‌شوند.

نتیجه چیست؟ آمریکا وارد روایتی می‌شود که کنترل آن را از دست داده و به درگیری‌های منطقه‌ای کشیده می‌شود که به جز تولیدکنندگان اسلحه، تندروهای ایدئولوژیک و قدرت‌مداران، به کسی سودی نمی‌رساند.

اروپا نیز در وضعیتی سخت قرار دارد؛ بین احترام به توافقات هسته‌ای و راضی نگه داشتن واشنگتن و تل‌آویو گرفتار شده است. این وضع، خودمختاری استراتژیک اروپا را تضعیف کرده و توان دیپلماتیک اتحادیه اروپا را در سطح جهانی کاهش می‌دهد.


بحران اعتبار

حتی در میان بدنه امنیتی اسرائیل، انتقادات رو به افزایش است. مقامات پیشین موساد و شین‌بت هشدار داده‌اند که نتانیاهو برای اهداف سیاسی، اطلاعات را تحریف می‌کند. به گفته آنها، سوءاستفاده از حقیقت، امنیت بلندمدت اسرائیل را بیش از برنامه‌های هسته‌ای ایران تضعیف می‌کند.

در عین حال، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأکید می‌کند که با وجود گسترش برنامه هسته‌ای ایران، هیچ شواهد قطعی درباره ساخت سلاح هسته‌ای وجود ندارد.

این چرخه ادامه دارد؛ نه بر پایه حقیقت، بلکه بر پایه منفعت ناشی از باورهای ساخته شده.


جهان اکنون باید چه بفهمد؟

دیگر پرسش فقط این نیست که آیا ایران تهدید هسته‌ای است یا نه.

پرسش اصلی این است که چه کسانی از این تصور سود می‌برند و این سود به چه قیمتی است؟

پاسخ تلخ اما روشن است.

نتانیاهو با بازی روانی پرریسک خود بر قدرت‌های بزرگ جهان، نه تنها سیاست اسرائیل را شکل داده، بلکه نقش هم‌نویسنده سیاست خارجی غرب را ایفا کرده است.

آسیب‌ها واقعی و ملموس‌اند:

شکست توافق‌های دیپلماتیک، فرصت‌های اقتصادی از دست رفته، تشدید تنش‌های منطقه‌ای و زوال حقیقت.


از ترس تا بلوغ استراتژیک

زمان آن رسیده که آمریکا، اروپا و جامعه جهانی از دیپلماسی مبتنی بر ترس فراتر روند.

جهان دیگر نمی‌تواند دهه‌ای دیگر قربانی تئاتر سیاسی شود که در لباس استراتژی ارائه می‌شود.

اگر تصمیم‌گیرندگان می‌خواهند کنترل را دوباره به دست آورند، باید خواستار اطلاعات موثق، واکنش‌های سنجیده و سیاست مبتنی بر شواهد شوند.

چرا که ترس به آسانی فروخته می‌شود.

اما آزادی و حقیقت، شجاعت می‌طلبند.


پرسش‌های پرتکرار درباره روایت‌های جنگ‌طلبانه و منافع مالی پنهان

در ادامه، ۳۰ پرسش و پاسخ روشن و دقیق درباره نحوه استفاده سیاسی و اقتصادی از روایت‌های جنگ و تهدید هسته‌ای ایران آورده شده است:

۱. روایت‌های جنگ چگونه بازارهای مالی جهانی را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟
ترس از جنگ باعث افزایش تقاضا برای سهام شرکت‌های دفاعی، قراردادهای نفتی و فلزات گران‌بها می‌شود و بازارها به سرعت واکنش نشان می‌دهند.

۲. بیشترین سود مالی از تنش‌های خاورمیانه نصیب چه کسانی می‌شود؟
شرکت‌های تسلیحاتی، نفتی، صادرکنندگان سلاح، شرکت‌های فناوری اطلاعات و نخبگان سیاسی دارای سهام یا روابط لابی‌گری.

۳. تکرار ادعای بمب هسته‌ای ایران چه تأثیری بر بازارهای مالی دارد؟
هر بار این ادعا باعث هراس سرمایه‌گذاران و هجوم به دارایی‌های امن مانند طلا و اوراق قرضه آمریکا می‌شود.

۴. آیا سیاستمداران از این رویدادهای مرتبط با جنگ منفعت شخصی می‌برند؟
اغلب به صورت غیرمستقیم از طریق قراردادها، معاملات داخلی یا زمان‌بندی بازار سود می‌برند.

۵. نقش لابی‌گران در تبدیل روایت‌های جنگ به پول چیست؟
آنها ترس را بزرگنمایی می‌کنند تا بودجه‌های دفاعی را افزایش داده و قراردادها را به مشتریان خود در صنایع نظامی انتقال دهند.

۶. آیا الگوهای مشابهی در تاریخ وجود داشته است؟
بله، مانند عراق ۲۰۰۳، لیبی ۲۰۱۱ و سوریه ۲۰۱۵ که ادعاهای مبالغه‌آمیز منجر به مداخلات نظامی و سودهای کلان شد.

۷. کدام شرکت‌ها پس از سخنرانی‌های نتانیاهو سود می‌برند؟
شرکت‌های اسرائیلی و آمریکایی مانند «البیت سیستمز»، «لاک‌هید مارتین»، «ریثئون» و شرکت‌های امنیت سایبری.

۸. قیمت نفت در واکنش به تهدیدهای جنگ چگونه تغییر می‌کند؟
معمولاً افزایش می‌یابد؛ زیرا نگرانی درباره اختلال در عرضه باعث بالا رفتن قیمت می‌شود.

۹. آیا سیاستمداران یا نزدیکانشان می‌توانند قانونی در این بازارها سرمایه‌گذاری کنند؟
بله، معمولاً از طریق اعتمادهای کور یا حساب‌های خانوادگی، هرچند اثبات سوء استفاده دشوار است.

۱۰. مردم عادی چگونه متأثر می‌شوند؟
با افزایش تورم، قیمت سوخت و ناپایداری اقتصادی که زندگی و تجارت را مختل می‌کند.

۱۱. چرا مردم همچنان به این تهدیدات باور دارند؟
ترس مؤثر است و رسانه‌ها بدون بررسی کافی، این ادعاها را تکرار می‌کنند.

۱۲. بودجه‌های دفاعی چگونه از این روایت‌ها تأثیر می‌پذیرند؟
با هر بازگشت تهدید، افزایش بودجه توجیه می‌شود و قراردادهای چند میلیارد دلاری امضا می‌گردد.

۱۳. نقش اندیشکده‌ها چیست؟
بسیاری از آنها با بودجه شرکت‌های دفاعی گزارش‌هایی منتشر می‌کنند که به افزایش هزینه‌های نظامی دامن می‌زند.

۱۴. آیا این تاکتیک‌ها مختص اسرائیل است؟
خیر، آمریکا، روسیه، چین و دیگران هم از آن استفاده می‌کنند، اما نتانیاهو یکی از استراتژیک‌ترین کاربران آن است.

۱۵. آیا نتانیاهو متهم به فساد شده است؟
بله، پرونده‌هایی درباره رشوه و تقلب دارد و افزایش تهدیدات خارجی اغلب هم‌زمان با بقای سیاسی اوست.

۱۶. رسانه‌ها چگونه از هیاهوی جنگ سود می‌برند؟
جذب مخاطب و افزایش درآمد تبلیغاتی با تیترهای هیجان‌انگیز و پوشش مداوم خبر.

۱۷. ارتباط جنگ با صنعت فناوری چیست؟
شرکت‌های امنیت سایبری از بی‌ثباتی بهره می‌برند و قراردادهای حفاظت دیجیتال می‌گیرند.

۱۸. «ژنرال جنگ‌سالار» در زمینه مالی چیست؟
شخصیت‌هایی که بدون شلیک حتی یک گلوله، با ایجاد یا سوءاستفاده از روایت‌های جنگ، کنترل مالی و سیاسی کسب می‌کنند.

۱۹. نهادهای نظارتی مالی چقدر توان پیشگیری دارند؟
کم، چون بیشتر معاملات قانونی است و اثبات سوء استفاده سخت است.

۲۰. شرکت‌های دفاعی چقدر در تأمین مالی کمپین‌ها دخیل‌اند؟
بسیار زیاد، به خصوص در آمریکا که بزرگ‌ترین حامیان مالی سیاستمدارانی هستند که از روایت جنگ حمایت می‌کنند.

۲۱. آیا این نوع معاملات مصداق معاملات داخلی است؟
نه همیشه از لحاظ قانونی، اما از نظر اخلاقی و حقوقی اغلب قابل سوال است.

۲۲. چگونه تمرکز نتانیاهو بر ایران انتقاد داخلی را مهار می‌کند؟
فضای «تهدید وجودی» موجب سرکوب نقد و وحدت بر پایه ترس می‌شود.

۲۳. با برقراری صلح چه اتفاقی می‌افتد؟
سود مالی از بین می‌رود، هزینه‌های دفاعی کاهش یافته و قیمت نفت پایین می‌آید، که تهدیدی برای سودجویان بحران است.

۲۴. صندوق‌های سرمایه‌گذاری چگونه از این روایت‌ها سود می‌برند؟
با پیش‌بینی چرخه‌های تنش، معاملات کوتاه‌مدت و سرمایه‌گذاری هدفمند.

۲۵. نشت اطلاعات محرمانه چه نقشی دارد؟
گاه به صورت گزینشی منتشر شده تا اقداماتی توجیه و بازارها دچار نوسان شوند که برخی از آن بهره‌مند شوند.

۲۶. آیا ایران واقعاً به بمب نزدیک است؟
شواهد عمومی وجود ندارد؛ گزارش‌های آژانس هیچ برنامه سلاح هسته‌ای تأییدشده‌ای نشان نمی‌دهد.

۲۷. چرا رهبران غربی ادعاهای نتانیاهو را کامل به چالش نمی‌کشند؟
به دلیل ملاحظات سیاسی و ترس از از دست دادن حمایت گروه‌های طرفدار اسرائیل.

۲۸. جوانان منطقه چگونه متأثر می‌شوند؟
آنها ترس، ناامنی و رکود اقتصادی را به ارث می‌برند، در حالی که نخبگان فرزندان خود را به خارج می‌فرستند.

۲۹. آیا این سیستم قابل تغییر است؟
تنها با شفافیت، رسانه‌های مستقل، حمایت از افشاگران و آگاهی عمومی امکان‌پذیر است.

۳۰. پیامد عمیق‌تر این بازی چیست؟
از بین رفتن اعتماد به دموکراسی، شعله‌ور شدن نفرت، تضعیف همکاری جهانی و تبدیل جنگ به یک مدل اقتصادی سودآور.

 

 

بیشتر بخوانید

مناقشه ایران و اسرائیل: صفحه شطرنج ژئوپلیتیک و دینامیک دیپلماسی ترامپ

نویسنده: دکتر پویان قمری 📍 نسخه اصلی منتشر شده در a.land/blog به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید  بررسی اجمالی خصومت بی‌وقفه میان ایران و اسرائیل دیگر...

آینده توافق هسته‌ای ایران: راهکارهایی برای راه حل پایدار و تحولات منطقه‌ای

  به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید دکتر پویان قمری، اقتصاددان سوئیسی بحران هسته‌ای ایران مسأله‌ای نیست که بتوان با یک راهکار ساده و یک‌باره...

قسمت دهم: بیژن و منیژه – عشق در سرزمین دشمن

به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  گروه تلگرام شاهنامه‌خوانی و بررسی شاهنامه نوشتهٔ دکتر پویان قمری در دنیایی که جنگ و خون، سرنوشت سرزمین‌ها را تعیین...

فصل چهارم: جایی که فقط بودن، کافی‌ست

  ✍🏻 نوشته‌ی دکتر پویان قمری به کانال جیگول آباد در تلگرام بپیوندید  به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  کسانی که از بیرون می‌آمدند، شمارشان کم بود. اما هر...

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

مطالب مرتبط

مناقشه ایران و اسرائیل: صفحه شطرنج ژئوپلیتیک و دینامیک دیپلماسی ترامپ

نویسنده: دکتر پویان قمری 📍 نسخه اصلی منتشر شده در a.land/blog به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید  بررسی اجمالی خصومت بی‌وقفه میان ایران و اسرائیل دیگر...

مطالب داغ هفته