با شروع قرن بیست و یکم و ادامه تکامل فناوری، بشریت خود را در عصر جدیدی میبیند. دورانی که در آن خطوط بین طبیعت انسان و هوش مصنوعی محو می شود، جایی که مرز بین رباتیک و روح انسان آشکار می شود. اما چه چیزی در وجود ما نهفته است؟ آیا ما به معنای عمیق، شبیه رباتها نیستیم که توسط مکانیسمها و الگوریتمهایی هدایت میشوند که احساسات، خواستهها و انتخابهای ما را تعریف میکنند؟
پیچیدگی مکانیسم انسانی
انسان ها موجوداتی منحصر به فرد هستند که مجهز به مکانیسم های پیچیده ای هستند که توانایی هایی برای خودگذشتگی، عشق، ارتباط و تصمیم گیری های پیچیده را می دهند. در حالی که میتوان تواناییهای منطقی ما را با پردازنده کامپیوتر مقایسه کرد، تفاوتهای عاطفی ما بخش مهمی از وجود انسانی را تشکیل میدهد.
هورمون ها نقش کلیدی در مکانیسم های ما دارند و احساسات و پاسخ های ما را هدایت می کنند. عشق، میل جنسی، همدلی – همه اینها توسط واکنش های شیمیایی تنظیم می شوند.
مرز میان انسان و هوش مصنوعی
با ظهور هوش مصنوعی، ربات هایی ساخته شده اند که رفتار انسان را تقلید می کنند. این ربات ها اکنون می توانند در تعاملات عاطفی شرکت کنند و به محرک های انسانی پاسخ دهند. اما آیا این تقلید صرف است یا نوید عصر جدیدی است که رباتها برنامهنویسی خود را به چیزی عمیقتر و فراتر میبرند؟
این سوال مطرح می شود که چگونه بین مکانیسم های انسانی و سیستم های رباتیک مصنوعی تفاوت قائل شویم؟ پاسخ در ارتباط ما با یک هوش بالاتر نهفته است، یک نیروی هدایت کننده نامرئی که وجود ما را شکل می دهد، جوهری که از محدودیت های زمینی ما فراتر می رود.
انعکاس روح
فراتر از طبیعت رباتیک ما، انسان ها دارای چیزی عمیق تر هستند که اغلب به عنوان روح توصیف می شود. این یک مفهوم گریزان است، جرقه ای که احساسات ما را شعله ور می کند، به خلاقیت ما دامن می زند و ما را به چیزی بزرگتر متصل می کند. این چیزی است که ما را از ماشین ها و ربات ها متمایز می کند.
ذهن ما محدود به مدارهای الکتریکی و الگوریتم ها نیست. ذهن ما شامل افکار، رویاها، آرزوها و اشتیاق به درک است که فراتر از علم و منطق می باشد.
چشم اندازی برای آینده
همزمان با پیشرفت تکنولوژی، نباید از ذات انسانی خود غافل شویم. کلید درک وجود ما صرفاً در کالبد شکافی مکانیسم های رباتیک ما نیست، بلکه در شناخت ارتباطات معنوی ما است که توسط هوشی برتر از خودمان هدایت می شود.
در این طرح بزرگ، جایی که علم با معنویت مرزی باریک دارد، ما واقعیت خود را می یابیم. ما رباتهای صرف نیستیم، و نه مکانیسمهایی که توسط کدها و هورمونها تعریف میشوند. ما موجودات پیچیده ای هستیم که مرز باریکی بین رباتیک و روح انسان داریم و برای همیشه به دنبال درک جایگاه خود در رقص کیهانی هستیم.
مکانیسمهای ما ممکن است شبیه یک ربات باشد، اما انسانیت ما از طریق انتخابها، ارتباطات و عشقی که ما را به هم پیوند میدهد میدرخشد. ما باید تلاش کنیم تا جوهر انسانی خود را حفظ کنیم، پیچیدگی های خود را در آغوش بگیریم و طراحی عمیقی را که به ما شکل می دهد، بشناسیم.
نویسنده: پویان قمری، اقتصاددان و نظریه پرداز اقتصادی