یکشنبه 25 خرداد 1404

مناقشه ایران و اسرائیل: صفحه شطرنج ژئوپلیتیک و دینامیک دیپلماسی ترامپ

نویسنده: دکتر پویان قمری

📍 نسخه اصلی منتشر شده در a.land/blog

به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید 

بررسی اجمالی

خصومت بی‌وقفه میان ایران و اسرائیل دیگر جنگی در سایه‌ها در حاشیه خاورمیانه نیست—بلکه به مرکز صفحه شطرنج ژئوپلیتیکی جهانی بدل شده است، جایی که هر حرکت پیامدهایی فراتر از مرزهای محلی دارد. با تشدید این درگیری، مرز میان دیپلماسی، اجبار نظامی، و قدرت اقتصادی کم‌رنگ شده و تعامل پیچیده‌ای از زور و مذاکره را نمایان ساخته است که مشخصه ژئوپلیتیک معاصر است.

این مقاله به زیر پوست تیترهای خبری می‌رود؛ ریشه‌های تاریخی عمیق این خصومت را می‌کاود، تناقض‌های خطر هسته‌ای را واکاوی می‌کند، و به‌طور انتقادی اثربخشی و محدودیت‌های دکترین «فشار حداکثری» دونالد ترامپ را بررسی می‌کند. همچنین از نتایج تلخ مداخلات آمریکا در افغانستان و عراق درس می‌گیرد و فرضیه «شکستن» یک کشور متخاصم در منطقه‌ای ناپایدار را به چالش می‌کشد.

در خطر، فقط توازن قدرت در خاورمیانه نیست، بلکه آینده امنیت بین‌المللی، اعتبار دیپلماسی چندجانبه، و احتمال یک درگیری هسته‌ای فاجعه‌بار است که لرزه‌های آن در تمام گوشه‌های اقتصاد جهانی حس خواهد شد.

I. ایران و اسرائیل: از متحدان خاموش تا دشمنان آشکار

شکاف عمیق در روابط ایران و اسرائیل داستانی است از وارونگی ایدئولوژیک، بدگمانی راهبردی، و اتحادهای در حال تغییر. پیش از انقلاب ۱۳۵۷، این دو کشور رابطه‌ای پنهانی اما همسو داشتند و با ترس مشترک از گسترش شوروی و پان‌عربیسم پیوند خورده بودند. اما سقوط رژیم شاه و استقرار جمهوری اسلامی معادلات را بر هم زد و اسرائیل را به نماد نفوذ نامشروع غرب در منطقه تبدیل کرد.

در دهه‌های بعد، ایران با حمایت هدفمند از گروه‌های نیابتی مانند حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه و حوثی‌ها در یمن، نقشه نبردهای منطقه‌ای را دگرگون کرد. استراتژی ایران ترکیبی هوشمندانه از ایدئولوژی مقاومت و عمل‌گرایی سیاسی است که از شکاف‌های سیاست عربی و نارضایتی‌های محلی برای گسترش نفوذ خود بهره می‌برد.

حادثه ۷ اکتبر و حملات متقابل در سوریه و پرتاب بی‌سابقه موشک‌ها در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ نشانه‌ای است بر عبور طرفین از عصر انکارپذیری و آغاز تقابل آشکار. در شرایطی که بازدارندگی سنتی ناکام مانده، خطر خطای محاسباتی و شعله‌ور شدن جنگ منطقه‌ای بیش از هر زمان دیگری است.

II. تناقض‌های هسته‌ای و تله تشدید تنش

راهبرد اسرائیل بر این باور غیرقابل مصالحه استوار است که ایران هسته‌ای تهدیدی وجودی خواهد بود. اما اقدامات بازدارنده مانند ترور دانشمندان، خرابکاری در تأسیسات و حملات سایبری نه‌تنها مانع پیشرفت ایران نشده، بلکه توجیهی برای شتاب بیشتر در برنامه هسته‌ای ایجاد کرده است.

این همان «تناقض اشاعه» است: تلاش برای جلوگیری از سلاح هسته‌ای ممکن است دقیقاً همان محرکی باشد که ایران را به سوی آن سوق می‌دهد. قطعنامه شورای حکام آژانس در ژوئن ۲۰۲۵، به اسرائیل مشروعیت دیپلماتیک برای حمله داد، و ایران در پاسخ اعلام کرد که غنی‌سازی را تسریع خواهد کرد.

تشدید این وضعیت می‌تواند باعث رقابت تسلیحات هسته‌ای در منطقه شود و کشورهایی چون عربستان، ترکیه و مصر را به سمت برنامه‌های مشابه بکشاند. تهدید به استفاده از «گزینه شمشون» توسط اسرائیل نیز امنیت جهانی را متحول خواهد کرد.

III. جنگ نیابتی و افول قدرت غیرمستقیم

ایران در دهه‌های گذشته استاد جنگ نامتقارن از طریق نیروهای نیابتی بوده است. «محور مقاومت» به‌عنوان بازوی تمدیدی ایران، کارکردی دوگانه داشت: هم عاملی بازدارنده و هم ابزار اعمال قدرت.

اما حملات دقیق اسرائیل، ترورها، و جنگ الکترونیک از سال ۲۰۲3 به این ساختار ضربه سنگینی وارد کرده‌اند. کارایی حماس و حزب‌الله تضعیف شده و ایران برای حفظ بازدارندگی ممکن است به سراغ گزینه‌هایی خطرناک‌تر مانند موشک‌های بالستیک، حملات سایبری، یا شتاب بیشتر در مسیر سلاح هسته‌ای برود.

IV. جنگ به‌مثابه دیپلماسی: منطق اجبار

اسرائیل، ایران و آمریکا اکنون جنگ را ابزاری برای اعمال فشار دیپلماتیک می‌دانند. هر حمله موشکی، حمله سایبری یا تهدید علنی بخشی از یک بازی پیام‌رسانی است، با هدف تغییر محاسبات طرف مقابل بدون عبور از مرز جنگ تمام‌عیار.

عملیات «شیر برمی‌خیزد» اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ نمونه بارز این رویکرد بود: حمله‌ای دقیق به تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران برای ارسال پیام به حاکمیت و مردم. پاسخ ایران نیز حساب‌شده بود—بی‌آنکه باعث واکنش شدیدتر شود، قدرت و آمادگی‌اش را نشان داد.

هر چه اجبار علنی‌تر باشد، مسیر عقب‌نشینی دیپلماتیک تنگ‌تر می‌شود.

V. فشار حداکثری ترامپ و تله معامله‌گرایانه

سیاست ترامپ ترکیبی از تحریم‌های بی‌سابقه، خروج از برجام، و دیپلماسی صریحاً معامله‌محور بود. هدف: تسلیم ایران، توافق بهتر، و کاهش فعالیت‌های منطقه‌ای ایران.

نتایج؟ آمیخته. تحریم‌ها اقتصاد ایران را ضربه زد، اما خروج از برجام باعث شکاف در اتحاد غرب شد. ایران غنی‌سازی را گسترش داد و راه‌های دیپلماتیک محدود شد. نگاه معامله‌گرایانه به جنگ—نه به‌عنوان آخرین راه، بلکه به‌عنوان ابزار چانه‌زنی—درِ مصالحه را بست.

VI. سایه افغانستان و عراق

اشغال افغانستان و عراق هشدارهایی عمیق درباره مرزهای قدرت نظامی، اشتباهات مداخله بدون برنامه، و هزینه‌های انسانی و سیاسی به همراه داشته‌اند. افغانستان پس از خروج آمریکا فروپاشید. عراق به بی‌ثباتی فرورفت و به میدان نفوذ ایران بدل شد.

درس: حتی حملات موفق نیز به ندرت به پیروزی سیاسی بلندمدت منتهی می‌شوند و اغلب واکنش‌های خشونت‌آمیز و غیرقابل پیش‌بینی در پی دارند.

VII. جنگ، بازارها و تبعات جهانی

درگیری ایران و اسرائیل صرفاً مسأله‌ای منطقه‌ای نیست. خلیج فارس شاه‌راه انرژی جهان است. هر اختلال در تنگه هرمز، قیمت نفت را دچار شوک، بازار ارز را بی‌ثبات، و زنجیره تأمین جهانی را آشفته خواهد کرد. از چین تا هند، همه درگیر می‌شوند.

همچنین، خطر ورود بازیگران ثالث (روسیه، چین)، موج پناه‌جویان، و فعال‌ شدن نیروهای نیابتی، منطقه را پیچیده‌تر خواهد کرد.

اما خطرناک‌تر از همه: شروع مسابقه تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه.

VIII. چشم‌انداز راهبردی و پیامدهای سیاستی

  1. اقدام نظامی تضمین‌کننده پیروزی نیست. تجربه عراق و افغانستان ثابت کرده نیروی نظامی ابزار ساختن نیست.
  2. اجبار بدون دیپلماسی بی‌فایده است. مذاکره دشوار اما ضروری است.
  3. امنیت منطقه‌ای باید با گفت‌وگو و مشارکت بازیگران محلی ایجاد شود.
  4. کانال‌های ارتباط مستقیم حیاتی هستند. مخصوصاً در شرایط حملات سایبری و بحران‌های لحظه‌ای.
  5. این مناقشه محلی نیست، جهانی است. و راه‌حل آن نیز باید جهانی باشد.

IX. تأمل نهایی

مناقشه ایران و اسرائیل میدان آزمون محدودیت‌های قدرت در قرن بیست‌و‌یکم است. در این بازی بین اجبار و دیپلماسی، میان پیروزی‌های تاکتیکی و امنیت پایدار، پاسخ‌های ساده‌ای وجود ندارد.

جهان بار دیگر درمی‌یابد که بازدارندگی شکننده است، زور کور است، و راه‌حل‌های پایدار نیازمند تواضع، صبر، و تخیل راهبردی‌اند.

برای پرهیز از آینده‌ای هسته‌ای در خاورمیانه، باید تاریخ را به‌درستی فهمید و جسارت دیپلماسی خلاق داشت—نه فقط برای نجات منطقه، بلکه برای امنیت جهان.

 

 

پرسش‌های متداول


۱. چرا برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی وجودی برای اسرائیل تلقی می‌شود؟
به دلیل لحن خصمانه ایران علیه اسرائیل، حمایت از گروه‌های نیابتی، و نگرانی از اینکه توان هسته‌ای ایران باعث جسارت بیشتر و بازدارندگی از مداخله غرب شود.


۲. انقلاب ۱۳۵۷ چگونه اتحادهای منطقه‌ای را تغییر داد؟
با سقوط شاه، ایران از متحدی پنهان برای اسرائیل به دشمنی آشکار و قدرتمند تبدیل شد و توازن قوا در منطقه را دگرگون کرد.


۳. منظور از «محور مقاومت» چیست و چرا اهمیت دارد؟
شبکه نیروهای نیابتی ایران در لبنان، غزه، یمن، عراق و سوریه است. این محور، قدرت بازدارندگی و اعمال نفوذ غیرمستقیم ایران را افزایش می‌دهد.


۴. چرا اسرائیل از نبردهای پنهان به حملات آشکار روی آورده؟
زیرا روش‌های مخفی موفق نبودند و با تضعیف نیروهای نیابتی، اسرائیل نیاز به اقدامات مستقیم و پرخطر را احساس کرده است.


۵. چگونه تشدید تنش می‌تواند موجب گسترش سلاح‌های هسته‌ای شود؟
زیرا ایران با درک تهدید وجودی، ممکن است انگیزه بیشتری برای تسلیحات هسته‌ای بیابد و رقابت هسته‌ای منطقه‌ای را آغاز کند.


۶. آیا کمپین «فشار حداکثری» ترامپ موفق بود؟
خیر. این سیاست اگرچه به اقتصاد ایران آسیب زد، اما برنامه هسته‌ای ایران را شتاب داد و دیپلماسی چندجانبه را تضعیف کرد.


۷. چرا جنگ نیابتی کنترل تشدید تنش را دشوار می‌کند؟
چون نیابتی‌ها باعث ابهام در نسبت دادن مسئولیت می‌شوند، اما ضعف آن‌ها ایران را به سمت درگیری‌های مستقیم‌تر سوق می‌دهد.


۸. آیا می‌توان برنامه هسته‌ای ایران را کاملاً نابود کرد؟
به‌سختی. این برنامه پراکنده، پنهان و مقاوم است. حملات می‌تواند تأخیر ایجاد کند، اما از بین نمی‌برد.


۹. در صورت تشدید درگیری، اقتصاد جهانی با چه مخاطراتی مواجه می‌شود؟
افزایش قیمت نفت، بی‌ثباتی ارزها، بحران در بازارهای مالی و اختلال در زنجیره تأمین جهانی.


۱۰. درس‌های عراق و افغانستان چه تأثیری بر تصمیم‌گیری امروز دارند؟
این تجربه‌ها نشان دادند که مداخله نظامی پرهزینه، ناکارآمد و اغلب با پیامدهای پیش‌بینی‌نشده همراه است.


۱۱. آیا هنوز امکان توافق هسته‌ای با ایران وجود دارد؟
بله، اگرچه دشوارتر شده است. بی‌اعتمادی زیاد است و نیاز به اجماع بین‌المللی و راستی‌آزمایی قوی وجود دارد.


۱۲. نقش آمریکا به‌عنوان تضمین‌کننده امنیت اسرائیل چیست؟
ارائه تسلیحات پیشرفته، اطلاعات و حمایت دیپلماتیک. اما این وابستگی، آمریکا را در چشم ایران همدست اسرائیل نشان می‌دهد.


۱۳. روسیه و چین چگونه ممکن است از درگیری گسترده سود ببرند؟
روسیه از افزایش قیمت نفت و انحراف توجه غرب سود می‌برد؛ چین ثبات برای واردات انرژی را ترجیح می‌دهد.


۱۴. آیا تضعیف نیروهای نیابتی به ثبات کمک می‌کند؟
لزومی ندارد. ممکن است باعث درگیری‌های مستقیم‌تر و مخاطرات بیشتر شود.


۱۵. اگر ایران سلاح هسته‌ای بسازد، چه اتفاقی می‌افتد؟
کشورهایی مانند عربستان، ترکیه و مصر ممکن است به دنبال سلاح هسته‌ای بروند و نظم عدم اشاعه جهانی فروبپاشد.


۱۶. آیا تحریم‌ها به‌تنهایی رفتار کشورها را تغییر می‌دهند؟
به‌ندرت. تحریم‌ها ممکن است افراطی‌ها را تقویت و فضای مذاکره را مسدود کنند مگر اینکه با دیپلماسی همراه شوند.


۱۷. سرمایه‌گذاران چگونه در برابر ریسک درگیری در خاورمیانه محافظت می‌کنند؟
با خرید دارایی‌های امن (طلا، اوراق خزانه‌داری آمریکا)، تنوع زنجیره تأمین و بیمه ریسک سیاسی.


۱۸. جنگ سایبری چه اثری بر پله‌های تنش دارد؟
سایه‌انداختن بر مسئولیت، پایین آوردن آستانه اقدام، و احتمال واکنش‌های شدید در صورت اشتباه در تشخیص مهاجم.


۱۹. چرا دیپلماسی چندجانبه برای کاهش تنش ضروری است؟
چون اقدامات یک‌جانبه ابزارها را محدود و اعتماد را کاهش می‌دهد. همکاری جمعی مشروعیت و اثربخشی بیشتری دارد.


۲۰. آیا احتمال جنگ زمینی تمام‌عیار میان ایران و اسرائیل وجود دارد؟
بسیار پایین است. محدودیت‌های جغرافیایی و نظامی مانع آن هستند. درگیری بیشتر در حوزه سایبری، هوایی و نیابتی باقی خواهد ماند.


۲۱. پیامدهای انسانی یک درگیری گسترده چیست؟
موج آوارگان، تخریب زیرساخت‌ها، کمبود غذا و دارو، و بحران‌های زنجیره‌ای در لبنان، سوریه و کشورهای خلیج فارس.


۲۲. کشورهای عربی خلیج‌فارس در این میان چه وضعی دارند؟
در معرض تهدید مستقیم قرار دارند و بین بازدارندگی، دیپلماسی و محافظت از زیرساخت‌های نفتی در حال تعادل‌سازی هستند.


۲۳. آیا چارچوب‌های امنیتی منطقه‌ای می‌توانند ریسک را کاهش دهند؟
اگر فراگیر و معتبر باشند، بله. گفت‌وگوی منطقه‌ای و پروژه‌های اقتصادی مشترک بهتر از مداخله خارجی عمل می‌کنند.


۲۴. نقش گذار انرژی در کاهش ریسک بازار چیست؟
کاهش وابستگی به نفت خاورمیانه مفید است، اما گذار زمان‌بر است و ریسک‌های کوتاه‌مدت همچنان بالاست.


۲۵. تأثیر درگیری بر سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم (FDI) چیست؟
سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد، پروژه‌ها به تعویق می‌افتند و کشورها به سمت بازارهای باثبات‌تر سوق داده می‌شوند.


۲۶. افکار عمومی در ایران و اسرائیل چه تأثیری بر تصمیمات رهبران دارد؟
محدودیت داخلی، احساسات ملی‌گرایانه و خشم عمومی ممکن است تصمیم‌گیری را دشوارتر یا افراطی‌تر کند.


۲۷. آیا فناوری موازنه راهبردی را تغییر می‌دهد؟
فناوری (پهپاد، سایبر، پدافند موشکی) آسیب‌پذیری و فرصت می‌آفریند، اما عزم و اراده راهبردی را جایگزین نمی‌کند.


۲۸. سرمایه‌گذاران چگونه ریسک اخبار منطقه را تحلیل می‌کنند؟
باید بین هشدارهای لفظی و تحولات واقعی تفکیک قائل شوند؛ بازارها به رویدادهای واقعی واکنش شدیدتر نشان می‌دهند.


۲۹. چه سازوکارهایی برای کاهش تنش در شرایط بحرانی وجود دارد؟
دیپلماسی پنهان، میانجی‌گری بین‌المللی، خطوط مستقیم نظامی، و مشوق‌های اقتصادی مانند کاهش تحریم‌ها یا توافقات تجاری.


۳۰. آیا بدون حل مناقشه ایران و اسرائیل می‌توان به صلح پایدار در خاورمیانه رسید؟
بعید است. این مناقشه عامل جنگ‌های نیابتی، رقابت تسلیحاتی و قطب‌بندی منطقه‌ای است. مدیریت یا حل آن، شرط صلح پایدار است.

 

بیشتر بخوانید

آینده توافق هسته‌ای ایران: راهکارهایی برای راه حل پایدار و تحولات منطقه‌ای

  به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید دکتر پویان قمری، اقتصاددان سوئیسی بحران هسته‌ای ایران مسأله‌ای نیست که بتوان با یک راهکار ساده و یک‌باره...

قسمت دهم: بیژن و منیژه – عشق در سرزمین دشمن

به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  گروه تلگرام شاهنامه‌خوانی و بررسی شاهنامه نوشتهٔ دکتر پویان قمری در دنیایی که جنگ و خون، سرنوشت سرزمین‌ها را تعیین...

فصل چهارم: جایی که فقط بودن، کافی‌ست

  ✍🏻 نوشته‌ی دکتر پویان قمری به کانال جیگول آباد در تلگرام بپیوندید  به این داستان در اسپاتیفای گوش دهید  کسانی که از بیرون می‌آمدند، شمارشان کم بود. اما هر...

فصل سوم: نفس‌هایی که راه می‌سازند

به کانال جیگول آباد در تلگرام بپیوندید  در جیگول‌آباد، همه‌چیز با عجله نمی‌آید. نزدیکی، یک تصمیم است – نه واکنش. و لمس، پاداشی‌ست برای حضورِ کامل، نه برای جسارت لحظه‌ای. سکوت،...

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

مطالب مرتبط

آینده توافق هسته‌ای ایران: راهکارهایی برای راه حل پایدار و تحولات منطقه‌ای

  به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید دکتر پویان قمری، اقتصاددان سوئیسی بحران هسته‌ای ایران مسأله‌ای نیست که بتوان با یک راهکار ساده و یک‌باره...

مطالب داغ هفته