حریم خصوصی افراد در جهان کنونی به راحتی شکسته می شود، و دولت ها و نهادهای سیاسی نیز هر روز حلقه های نظارتی خود را تنگ تر می کنند. در این میان آزادی شهروندان در حفظ اطلاعات شخصی خود پیوسته کم رنگ تر می شود.
این سرکوب همیشگی و این تنگنای وجودی همواره گریبان گیر بشر در طی تاریخ بوده است و هم اکنون در جهان معاصر، با وجود ابزارهای قدرتمند نظارتی، نهادهای قدرت در خصوصی ترین لحظات شهروندان رخنه کرده اند.
ظهور تکنولوژی بلاک چین و شبکه های غیرمتمرکز مالی این نوید را به جهانیان داد که دوره شکستن حریم خصوصی افراد و دریدن بدون پروای مرزهای آزادی شهروندان به پایان رسیده است. با این اوصاف می توان ادعا کرد که بیت کوین در زمینه حفظ حریم خصوصی کاربران چندان موفق ظاهر نشده است.
شرمندگی در جهان رمزارزها
پیش از شروع بگذارید با هم درباره این سوال کمی بیشتر تامل کنیم: جهان رمزارزها چگونه جهانی است؟ به زبان ساده جهان رمزارزها جهان غیر متمرکز مبتنی بر حفظ حریم خصوصی افراد است، بدون ایجاد موانع نظارتی بی جا و بازخواست شهروندان بابت مبادلات مالی.
اما از سوی دیگر ماجرا این ویژگی منحصر بفرد رمزارزها باعث شده است بسیاری از سوداگران بازارهای سرمایه محیط را برای اجرای طرح ها و دسیسه های شوم خود آماده و مهیا ببینند.
همین موضوع باعث شده است بسیاری به اشتباه تصور کنند که کلاهبرداران و سوداگران از رمزارزها در شبکه های پیچیده دارک وب و دیگر محافل غیر قانونی برای رسیدن به مقاصد شوم و جنایت کارانه خود استفاده می کنند.
از سوی دیگر ماجرا شبکه های بلاک چین و پلتفرم های رمزارز، برای جلوگیری از هر گونه کلاهبرداری، پیوسته قوانین سفت و سخت نظارتی را بر شبکه های غیرمتمرکز خود اعمال می کنند.
نظارت استصوابی شبکه های بلاک چین با ماهیت آنها در تناقض است. البته آنها چاره ای جز ایجاد پایگاه های نظارتی متمرکز ندارند. اصولاً در جهانی که در آن زندگی می کنیم، آزادی یک تصور وهم آلود از یک حس تعلیق بی انتها است. آزادی پیوسته تعلیق می شود، یعنی اینکه وعده داده می شود اما هیچگاه این وعده محقق نمی شود.
رمزارزها زمانی پرچم آزادی را در جهان سرمایه به اهتزاز در می آوردند و فریاد از انسانِ گرفتار در زنجیره های اسارت سر می دادند، هم اکنون همان رمزارزهایی که زمانی ادعای آزادی می کردند، تن به تصویب قوانین نظارتی سفت و سخت داده اند. این چه چیزی را نشان می دهد؟ آیا این خود حاکی از ذات حریم شکن انسان ها نیست؟
باید یک چیز را پیش از همه برای شما واضح و کاملاً روشن بیان کنم: آزادی در جهان سرمایه و در سطوح کلان معاملات تجاری، واژه ای است که می توان دید و با لبخند از کنار آن گذشت.
شما در انتخاب خرید کنسرو لوبیا از مغازه محلی و یا بازار های زنجیره ای کاملاً آزاد هستید، اما در ساحت کلان اجتماعی، آزادی را تنها می توان در بسته های پُر زرق و برق تجاری وعده داد اما تحقق این وعده به درازای یک بی نهایت است.
قانونگذاران و نهادهای متمرکز سیاسی با شبکه های غیرمتمرکز مالی میانه خوبی ندارند
باید توجه داشته باشیم که قدرت در تمرکز قوای شبکه های قابل ردگیری نهفته است و قانونگذاران نیز با ایجاد شبکه های در هم تنیده دیوان سالاری اداری، تلاش می کنند ماهیت قدرت را در دست نهادهای متمرکز حفظ کنند.
سیاستمداران که بخش عمده قدرت اجتماعی جوامع مدنی را در اختیار دارند با شبکه های غیرمتمرکز نظیر بلاک چین و رمزارز ها میانه خوبی ندارند. در واقع آنها تنها تا زمانی با بلاک چین موافق هستند که موضوع بر سر انتخاب کنسرو لوبیا باشد.
حریم خصوصی افراد برای همه
بسیاری تصور می کنند از رمزارزها و شبکه های بلاک چین برای پیشبرد نقشه های شوم کلاهبرداری و اخاذی استفاده می شود، در صورتی که این تصور رایج اشتباه است. از طرف مقابل ما شاهد این هستیم که شبکه های متمرکز بانکی بیشتر غرق در فسادهای اقتصادی نظیر پولشویی و تأمین نیازهای مالی تروریست ها هستند.
آنچه پُر واضح است نیاز ضروری جهان تکنولوژی به ایجاد قوانین یکپارچه و مستحکم بین المللی است. می توان امیدوار بود که تکنولوژی بلاک چین بتواند در تلاطم جهانی که حریم خصوصی در آن صرفاً یک شعار است، مرزهای آزادی را از نو تعریف کند.