اصطلاحات حوزه رمزارز
رمزارزها با نوآوریهای شگفت انگیز، انقلابی در حوزه های مختلف از جمله امور مالی به پا کرده اند. با همه تردیدهایی که رهبران ارز و امور مالی سنتی در برابر این انقلاب نهادند، رمزارزها با همه قدرت و توان چنان پیش رفته اند که دیگر هیچ کسی امکان چشم پوشی از آن ها را ندارد. اما این حوزه بسیار گسترده و عمیق، نیازمند درکی عمیق نیست هست و کسانی که قصد گام نهادند در این میدان را دارند، باید پیش از هر چیز با اصطلاحات آن آشنا شوند. در همین راستا، سکه نیوز اقدام به تدوین فرهنگ اصطلاحات جامعی پیرامون رمزارزها کرده است. این فرهنگ اصطلاحات به مرور زمان کامل تر و جامع تر خواهد شد.
تملک (Acquisition)
خرید بیشتر یا همه سهام یک شرکت توسط یک شرکت دیگر برای به دست آوردن کنترل آن شرکت. خرید بیش از 50 درصد سهام یا دیگر دارایی های یک شرکت، به شرکت خریدار امکان می دهد که بدون نیاز به جلب نظر دیگر سهامداران درباره آینده آن شرکت تصمیم گیری کند.
آدرس، نشانی (Address)
آدرس جایی در بلاک چین است که با یک رشته از حروف و اعداد منحصربه فرد شناخته می شود و برای ارسال یا دریافت رمزارزها و ذخیره آن استفاده می شود.
بازاریابی آشناسازی (Affiliate Marketing)
یکی از مدل های بازاریابی است که در آن یک شرکت به یک ناشر شخص ثالث در ازای ارجاع دادن مشتری برای محصولات و خدمات آن شرکت، پول می دهد. ناشران شخص ثالث در این روش وابسته (Affiliate) آن شرکت به شمار می روند، و حق کمیسیونی که دریافت می کنند در واقع مشوق آن ها برای یافتن راهی برای تبلیغات شرکت است.
ایردراپ (Airdrop)
یک روش بازاریابی است که در آن یک رمزارز خاص را به عنوان پاداش یک کار ویا ترغیب به مشارکت در یک پروژه میان مخاطبان توزیع می کنند. در رویدادهای ایردراپ گاهی کاربران برای تبلیغ و ترویج آن رمزارز در فضای مجازی مقداری از آن را به صورت پاداش دریافت می کنند. گاهی نیز شرکت صادرکننده رمزارز به کسانی که پیشتر آن را خریداری کرده اند، متناسب با دارایی رمزارزی آن ها، مقداری دیگر هدیه می دهد.
سقف تاریخی، بالاترین قیمت تاریخی (All time high – ATH)
بالاترین میزان قیمت یا ارزش کل بازار یک رمزارز در کل مدت عملکرد آن از زمان ایجاد تاکنون را سقف تاریخی می گویند. این اصطلاح در مقابل کف تاریخی قرار دارد.
کف تاریخی، پایین ترین قیمت تاریخی (All time low – ATL)
پایین ترین میزان قیمت یا ارزش کل بازار یک رمزارز در کل مدت عملکرد آن از زمان ایجاد تاکنون را کف تاریخی می گویند. این اصطلاح در مقابل سقف تاریخی قرار دارد.
آلت کوین، سکه جایگزین (Altcoin)
با توجه به اینکه بیت کوین اولین رمزارزی بود که توجه جهانیان را جلب کرد، همه رمزارزهای دیگری که پس از آن به وجود آمده اند «آلت کوین» نامیده می شوند. تا مارس 2021، بیش از 9 هزار آلت کوین در بازار رمزارزها به وجود آمده است. داده های کوین مارکت کپ (CoinMarketCap) نشان می دهد که این رمزارزها تا مارس 2021 بیش از 40 درصد بازار را در اختیار دارند.
ضدپولشویی (Anti-Money Laundering – AML)
به مجموعه ای از قوانین و مقررات بین المللی گفته می شود که برای مبارزه با پولشویی از طریق رمزارزها توسط سازمان های جنایی یا افراد متخلف ایجاد شده است.
نرخ سود سالانه (Annual Percentage Rate)
درصد سودی است که به صورت سالانه به وام دهندگان یا سرمایه گذاران پرداخت می شود. این عدد که به صورت درصد نمایش داده می شود، نمایانگر هزینه سالانه منابع مالی در طول دوره وام یا درآمد حاصل از یک سرمایه گذاری است. نرخ سود سالانه شاخصی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد تا ارزش سرمایه گذاری در یک شرکت را با شرکت های دیگر مقایسه کنند.
گردش مالی سالانه (Annual Turnover)
نرخ درصد گردش مالکیت یک دارایی در طول یک سال. این نرخ در مورد شرکت ها به گردش مالی فاکتورها، مبالغ قابل دریافت، مبالغ قابل پرداخت یا دارایی ها مربوط به می شود.
ضدانحصار (Antitrust)
قوانین ضدانحصار به مقرراتی گفته می شود که با محدود کردن قدرت بازار شرکت ها، رقابت را تشویق می کنند. بخشی از این قوانین برای حصول اطمینان از این امر است که شرکت ها با تملک و ادغام دیگر شرکت ها نتوانند قدرت بازار را در اختیار گرفته یا ایجاد انحصار کنند. همچنین، این قوانین شرکت هایی را که انحصار ایجاد کرده اند، به شرکت های کوچکتر تقسیم می کنند. قوانین ضدانحصار همچنین از تبانی شرکت ها یا ایجاد کارتل برای محدود کردن رقابت از طریق اقداماتی نظیر تثبیت قیمت، جلوگیری می کنند.
واسط برنامه نویسی کاربردی (Application Programming Interface – API)
API یک رابط کاربری است که تعامل میان چندین نرم افزار یا ترکیبی از واسط های سخت افزاری و نرم افزاری را تعریف می کند. این رابط کاربری واسط بین کتابخانه، سیستم عامل یا برنامه هایی است که از آن تقاضای سرویس می کنند. API معمولا شامل تعداد زیادی تعریف زیرروال، پروتکل های ارتباطی و ابزار است که برای ایجاد نرم افزارهای کاربردی روی بستر موجود به کار می رود. API ها در بلاک چین نیز کاربرد زیادی دارند.
آربیتراژ (Arbitrage)
آربیتراژ به خرید و فروش همزمان یک رمزارز در چند صرافی می گویند. برخی معامله گران از این روش برای کسب سود از اختلاف جزئی قیمت یک رمزارز در صرافی های مختلف استفاده می کنند. آن ها یک رمزارز را از یک صرافی که قیمت رمزارز در آن پایین است می خرند و در یک صرافی دیگر که قیمت رمزارز در آن بالاتر است می فروشند.
ایسیک (application-specific integrated circuit – ASIC)
به دستگاه هایی گفته می شود که مختص استخراج ارزهای دیجیتال ساخته شده است. عموما هر دستگاه ای سیک برای استخراج یک رمزارز خاص طراحی شده است. این دستگاه ها معمولا گران هستند، اما از آنجا که مختص یک کار ایجاد شده اند، نسبت به یک رایانه که قادر به انجام هر کاری باشد، قدرت بسیار بالاتری دارند. این مسئله خرید این دستگاه ها را به صرفه می کند. (بیشتر بخوانید: ماینر (ASIC) چیست؟)
اتمیک سواپ (Atomic Swap)
اتمیک سواپ یک فناوری قرارداد هوشمند (Smart Contract) است که به معامله گران امکان می دهد یک رمزارز را بدون استفاده از واسطه های متمرکز مانند صرافی ها با یک رمزارز دیگر تبادل کنند. اتمیک سواپ ها هم می توانند مستقما میان دو بلاک چین مختلف قرار گیرند و هم به صورت برون زنجیره ای و خارج از بلاک چین اصلی کار کنند. اتمیک سواپ ها اولین بار در سپتامبر سال 2017 با انجام یک تراکنش میان رمزارز دیکرد (Decred) و لایت کوین (Litecoin) شناخته شدند.
کلاس دارایی (Asset Class)
دسته بندی ویژه دارایی های قابل سرمایه گذاری است که دارایی ها را براساس ویژگی های مشترک آن ها در دسته های مختلف قرار می دهد. دارایی هایی که در یک دسته قرار می گیرند، مشمول قوانین و مقررات مشابهی می شوند. دسته رمزارزها یک کلاس دارایی است که باعث می شود، همه رمزارزها تحت یک قانون و مقررات قرار گیرند.
مدیریت دارایی (Asset Management)
مدیریت یک بخش یا کل سبد سهام یا رمزارزهای یک مشتری توسط یک موسسه خدمات مالی که می تواند توسط یک بانک سرمایه گذاری یا یک شخص انجام شود. موسساتی که مدیریت دارایی انجام می دهند، خدمات سرمایه گذاری را به همراه طیف گسترده ای از محصولات سنتی و جایگزین پیشنهاد می کنند که ممکن است سرمایه گذاری عادی به آن ها دسترسی نداشته باشند. بسیاری از شرکت هایی بزرگ مدیریت دارایی به تازگی وارد بازار رمزارز شده اند و گزینه های برای سرمایه گذاری در این بازار به مشتریان خود پیشنهاد می دهند.
دارایی تحت مدیریت (Assets Under Manamgement – AUM)
ارزش کل بازار سرمایه گذاری هایی که یک فرد یا یک موسسه به نمایندگی از سرمایه گذار یا مشتری مدیریت می کند. تعاریف و فرمول محاسبه دارایی تحت مدیریت در هر شرکتی متفاوت است. برخی از شرکت ها، سپرده های بانکی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، و پول نقد را نیز در دارایی تحت مدیریت خود محاسبه می کنند. اما برخی دیگر از شرکت ها فقط اموالی را در نظر می گیرند که صلاحیت تصمیم گیری درباره آن را دارند و مشتری اختیار آن را به شرکت داده است.
حسابرسی (Audit)
بررسی و ارزیابی صورت های مالی یک سازمان به منظور اطمینان از درستی و دقیق بودن سوابق مالی یک شرکت یا سازمان. حسابرسی می تواند به شکل داخلی توسط کارمندان سازمان یا به صورت خارجی توسط ماموران شرکت های حسابرسی انجام شود.
میانگین حجم معاملات روزانه (Average Daily Trading Volume – ADVT)
میانگین تعداد سهام یا رمزارزهای معامله شده در طول یک روز. حجم روزانه نشان دهنده تعداد سهام یا رمزارزهای مبادله شده در یک روز است، اما برای نشان دادن میانگین حجم معاملات روزانه، میانگین این عدد را در چند روز حساب می کنند. میانگین حجم معاملات روزانه یک معیار مهم است، چرا که پایین یا بالا بودن حجم معاملات حاکی از میزان جلب نظر مشتریان به یک سهام یا رمزارز خاص است. بسیاری از معامله گران، ترجیح می دهند با رمزارزهایی کار کنند که میانگین حجم معاملات روزانه آن ها بالا است، تا ورود و خروج راحت تری از معاملات آن داشته باشند.
میانگین قیمت فروش (Average Selling Price-ASP)
قیمتی که یک رمزارز، سهام، کالا یا خدمات معمولا با آن قیمت قابل فروش است.
بک لاگ/کار ناتمام (Backlog)
کارهای انباشته ای که باید انجام شود. اصطلاح بک لاگ کاربردهای مختلفی در حسابداری و امور مالی دارد. بک لاگ ممکن است به سفارش های فروشی اطلاق شود که منتظر انجام است یا فرم های انباشته ای مثل درخواست وام که باید بررسی و پردازش شود. در حوزه بلاک چین و رمزازها، بک لاگ به تراکنش هایی گفته می شود که در انتظار تایید است.
نجات مالی (Bailout)
تامین پول یا منابع توسط یک شرکت، فرد یا دولت برای شرکتی که در آستانه سقوط است. این اقدامات به پیشگیری از پیامدهای سقوط احتمالی آن شرکت می کند که می تواند شامل ورشکستگی یا نکول (ناتوانی از انجام تعهدات) شود. شهرت بسته های نجات مالی بیشتر به دوره های بحران مالی باز می گردد که دولت ها با بسته های مالی بزرگ از سقوط بانک ها و شرکت ها جلوگیری کرده اند.
ترازنامه (Balance Sheet)
ترازنامه یک صورت مالی است که دارایی ها، تعهدات و سهام سهامداران یک شرکت را در یک برهه خاص گزارش می دهد تا زمینه ای برای محاسبه میزان بازده و ارزیابی ساختار سرمایه آن به دست دهد. ترازنامه همچنین یک تصویر آنی از دارایی ها و بدهی ها و همچنین میزان سرمایه گذاری سهامداران فراهم می کند.
سهام BAT (BAT Stocks)
BAT سرنام سه غول اینترنتی چینی شامل شرکت بایدو (Baidu Inc.)، هولدینگ گروه علی بابا (Alibaba Group Holding Ltd.) و تنسنت هولدینگ (Tencent Holding Ltd.) است. سهام BAT به مجموع سهام این سه شرکت گفته می شود.
پردازش دسته ای (Batch Processing)
پردازش تراکنش ها به صورت گروهی یا دسته ای است به صورتی که دستور پردازش ها یک بار تنظیم می شود و تا زمانی که همه پردازش ها تمام نشود، نیازی به هیچ تعامل کاربری وجود ندارد.
خرس، خرسی (Bear/bearish)
فردی که به نزولی بودن روند یک ارز دیجیتال یا یک بازار خاص در طولانی مدت اعتقاد دارد. همچنین بازاری که در روند نزولی طولانی مدت قرار گیرد، بازار خرسی خوانده می شود. وقتی که بازار در وضعیت خرسی قرار گیرد، قیمت سهام یا رمزارزها در میانه احساسات بدبینانه و منفی سرمایه گذاران، نسبت به بالاترین رکورد اخیر 20 درصد یا بیشتر سقوط کرده است.
تله خرسی (Bear Trap)
سرمایه گذاری یک حوزه دشوار است و ترفندها و تله های بسیاری در این حوزه وجود دارد که افراد تازه کار ممکن است گرفتار آن ها شوند. تله خرسی یکی از آن ها است. تله خرسی یک الگوی تکنیکال است که وقتی روی می دهد که عملکرد یک رمزارز به اشتباه سیگنال تغییر روند صعودی را بدهد. سرمایه گذاران ممکن است با دیدن این تغییر روند ظاهری، با این پیش بینی که قیمت رمزارز مورد نظر کاهش خواهد یافت، اقدام به گشایش موقعیت های شورت کنند. اما قیمت رمزارز ثابت می ماند یا اینکه دوباره افزایش می یابد و سرمایه گذاران شورت برای جلوگیری از ضرر اقدام به خرید همان رمزارز برای بستن موقعیت شورت خود می کنند. این مسئله باعث افزایش فشار خرید و تشدید روند صعودی می شود.
گاهی اوقات تله خرسی ممکن است با تبانی گروهی از معامله گران و فریب دیگران برای کسب سود بیشتر اجرا شود. در چنین سناریویی، آن ها اقدام به فروش حجم زیادی از یک رمزارز در صرافی های مختلف می کنند و این کار باعث کاهش ناگهان قیمت می شود. معامله گران تازه کار با این تصور که بازار رو به کاهش است، اقدام به معاملات شورت می کنند. این کار باعث کاهش بیشتر قیمت می شود. در این موقعیت، معامله گران اولیه شروع به خرید همان رمزارز این بار با قیمتی پایین تر می کنند که باعث افزایش فشار خرید و در نتیجه افزایش قیمت رمزارز می شود. آنگاه معامله گران فریب خورده برای پوشش ضرر خود اقدام به بستن موقعیت و خرید رمزارز می کنند که این باعث افزایش بیشتر قیمت می شود. در این حالت، معامله گران اولیه به سود بسیار زیادی دست می یابند.
نسبت سود به هزینه (Benefit-Cost Ratio)
نسبتی است که در تحلیل سود و هزینه برای خلاصه کردن رابطه کلی میان هزینه ها و سودهای نسبی یک پروژه به کار می رود. نسبت سود به هزینه می توان به صورت پولی یا کیفی بیان شود. اگر نسبت سود به هزینه یک پروژه بالای 1.0 باشد، انتظار می رود آن پروژه ارزش خالص فعلی مثبتی برای شرکت یا سرمایه گذار داشته باشد.
قیمت پیشنهادی خرید (Bid Price)
قیمت پیشنهادی خرید قیمتی است که سرمایه گذار یا معامله گر حاضر است برای خرید یک رمزارز، دارایی، قراردار یا خدمات پرداخت کند. در بسیاری از بازارها برای این اصطلاح فقط واژه Bid را استفاده می کنند. قیمت پیشنهاد خرید معمولا از قیمت پیشنهادی فروش (Ask Price) پایین است. قیمت پیشنهاد فروش قیمت است که فروشندگان رمزارز یا دیگر دارایی ها حاضر هستند به آن قیمت دارایی خود را بفروشند. اختلاف قیمت های پیشنهاد خرید و فروش اصطلاحا «شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش» (bid-ask spread) نامیده می شود.
طرح ارتقای بیت کوین (Bitcoin Improvement Proposal – BIP)
BIP یک استاندارد برای پیشنهاد تغییرات در پروتکل بیت کوین است. یک طرح ارتقای بیت کوین باید مشخصات دقیق فنی و دلیل منطقی برای تغییر پیشنهادی را ارائه بدهد. اولین طرح ارتقا بیت کوین با نام BIP 0001 توسط یک برنامه نویسی ایرانی تبار انگلیسی به نام امیر تاکی در سال 2011 پیشنهاد شد که در واقع توصیف خود BIP بود.
مجوز رمزارز، بیت لایسنس (BitLicense)
مجوز تجاری برای فعالیت قانونی یک رمزارز که توسط اداره خدمات مالی ایالت نیویورک صادر می شود.
دوشنبه سیاه (Black Monday)
دوشنبه سیاه در 29 اکتبر 1987 بود که میانگین صنعتی داو جونز در یک روز حدود 22 درصد سقوط کرد. این رویداد شروع یک سقوط سراسر در بازارهای بورس جهان بود که دوشنبه سیاه را تبدیل به بدنام ترین روز در تاریخ امور مالی کرد. تا پایان آن ماه، بیشتر بازارهای سهام عمده بیش از 20 درصد سقوط کرده بود. اقتصاددادنان این سقوط را به ترکیبی از رویدادهای ژئوپلیتیک و ظهور برنامه های رایانه ای معاملات بود که سرعت فروش را افزایش داد.
قوی سیاه (Black Swan)
قوی سیاه یک رویداد غیرقابل پیش بینی است که فراتر از چیزی است که از یک وضعیت در حال عادی انتظار می رود و به صورت بالقوه پیامدهای سختی دارد. ویژگی رویدادهای قوی سیاه، نادر بودن، تاثیرات شدید و اصرار عموم فعالان بر این موضوع است که این رویداد کاملا قابل پیش بینی بود.
بلاک چین به عنوان خدمت (Blockchain-as-a-service – BaaS)
BaaS مبتنی بر مدل نرم افزار به عنوان خدمت (SaaS) است و به شکل مشابهی کار می کند. BaaS به مشتریان امکان می دهد که از راهکارهای ابری برای ساخت، میزبانی و اداره نرم افزارهای بلاک چین خودشان و توابع مرتبط در بلاک چین استفاده کنند. همزمان، تامین کننده خدمات ابری، زیرساخت را به شکل چابک و عملیاتی حفظ می کند. نرم افزار مایکروسافت آژور (Azure) یک نمونه از بلاک چین به عنوان خدمت اتریوم است که مایکروسافت با همکاری کانسنسیس (ConsenSys) آن را ایجاد کرده است.
باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال هستند که از مجموعه ای از خطوط روند تشکیل شده که دو انحراف معیار را (به صورت مثبت و منفی) جدا از میانگین متحرک ساده (SMA) نشان می دهد. این ابزار توسط جان بولینگر (John Bollinger)، معامله گر مشهور، توسعه داده شده و کاربرد آن در تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش برای کسب سود بیشتر است.
اوراق قرضه (Bond)
یک ابزار مالی با درآمد ثابت و نمایانگر یک وام است که از سوی سرمایه گذار به وام گیر (که معمولا یک شرکت یا دولت است) ارائه شده است. اوراق قرضه مانند یک سند بدهی میان وام دهنده و وام گیرنده است که شامل جزئیات وام و بازپرداخت آن است. اوراق قرضه توسط نهادها، شهرداری ها، ایالات و دولت ها برای تامین مالی پروژه های بزرگ استفاده می شود. اوراق قرضه دارایی تاریخ سررسید هستند و وقتی این تاریخ فرا رسد، وام گیرنده باید اصل پول و یک سود ثابت یا متغیر را که در سند ذکر شده، به وام دهنده پرداخت کند.
کارگزار (Broker)
کارگزار یک فرد یا شرکت است که واسطه میان سرمایه گذار و بازار بورس یا هر بازار مالی دیگر، مثل بازار ارزهای دیجیتال، می شود. از آنجا که بازارهای بورس فقط به افراد یا شرکت هایی خدمات می دهند که عضو آن باشند، معامله گران فردی برای دست یافتن به آن خدمات، به اعضای بورس نیاز دارند. کارگزاران این خدمات را فراهم کرده و به ازای آن کارمزد دریافت می کنند.
کارگزار-معامله گر (Broker-Dealer)
کارگزار-معامله گر یک فرد یا شرکت فعال در کار خرید و فروش اوراق بهادار یا دارایی های دیگر مانند رمزارزها برای خود یا به نمایندگی از یک مشتری است. تفاوت اصطلاح کارگزار-معامله گر با کارگزار این است که دومی فقط برای دیگران خرید و فروش انجام می دهد، اما اولی برای خودش هم این کار را می کند. وجود همزمان دو اصطلاح به این دلیل است که کارگزاران بسته به قوانین کشورهایی که در آن فعالیت می کنند، ممکن است از خرید سهام یا اوراق بهادار برای خود منع شوند.
حباب (Bubble)
حباب یک چرخه اقتصادی است که مشخصه آن رشد سریع قیمت ها در بازارهای مالی است. اما این تورم سریع یک سقوط قیمت را نیز به دنبال دارد که به آن «ترکیدن حباب» می گویند. در بازار رمزارزها، گاهی اوقات قیمت برخی از رمزارزها و یه به طور کلی قیمت اغلب رمزارزها به شکلی بی رویه و بدون منطق بالا می رود. در چنین حالت «حباب» ایجاد می شود که می تواند برای سرمایه گذاران بسیار خطرناک باشد. چرا که ترکیدن حباب به معنای از دست رفتن بخشی از سرمایه همه کسانی است که در قیمت های بالاتر اقدام به خرید رمزارز کرده اند.
گاو، گاوی (Bull/bullish)
فردی که به صعودی بودن روند یک ارز دیجیتال یا یک بازار خاص در طولانی مدت اعتقاد دارد. همچنین بازاری که در روند صعودی طولانی مدت قرار گیرد، بازار گاوی خوانده می شود.
تله گاوی (Bull Trap)
در بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها، سرمایه گذاران برای کسب سود بیشتر ترفندهای بسیاری به کار می گیرند که برخی از آن ها می تواند فریبکارانه باشد. تله گاوی یکی از این ترفندها است. تله گاوی وقتی ایجاد می شود که روند قیمتی یک رمزارز به اشتباه سیگنال تغییر روند نزولی را بدهد. سرمایه گذاران با دیدن این تغییر روند ظاهری، ممکن است به اشتباه اینطور پیش بینی کنند که قیمت رمزارز مورد نظر افزایش خواهد یافت و براین اساس، اقدام به گشایش موقعیت های لانگ کنند. اما قیمت رمزارز ثابت می ماند یا اینکه افت می کند و سرمایه گذاران لانگ برای جلوگیری از ضرر اقدام به فروش رمزارز می کنند. این مسئله باعث افزایش فشار فروش و تشدید روند نزولی می شود.
تله گاوی گاهی ممکن است با تبانی گروهی از معامله گران و فریب دیگران برای کسب سود بیشتر اجرا شود. در این مواقع، معامله گران فریبکار اقدام به خرید حجم زیادی از یک رمزارز در صرافی های مختلف می کنند و این کار باعث افزایش ناگهانی قیمت می شود. معامله گران تازه کار با این تصور که بازار رو به صعود است، اقدام به انجام معاملات لانگ می کنند. این کار باعث افزایش بیشتر قیمت می شود. در این موقعیت، معامله گران اولیه شروع به فروش همان رمزارز با قیمتی بالاتر می کنند و این کار باعث افزایش فشار فروش و در نتیجه سقوط قیمت رمزارز می شود. آنگاه معامله گران فریب خورده برای پوشش ضرر رمزارزهایشان را سریع می فروشند و این باعث کاهش بیشتر قیمت می شود. در این حالت، معامله گران اولیه با دستکاری بازار به سود زیادی دست می یابند.
سوزاندن (Burn)
سوزاندن به خارج کردن عمدی و دائمی توکن ها یا سکه های رمزارزی از گردش می گویند. این کار با اهداف مختلفی انجام می شود. گاهی بلاک چین ها یا صرافی ها برای حفظ محدودیت عرضه یک سکه یا توکن، به صورت مرتب مقداری مشخصی از سکه یا توکن های موجود را می سوزانند. گاهی نیز برخی سکه ها یا توکن ها به دلیل تغییر بلاک چین یا پلتفرم سوزانده می شوند.
خرید و نگهداری (Buy and hold)
یک راهبردی سرمایه گذاری انفعالی است که در آن، سرمایه گذار اقدام به خرید رمزارز یا اوراق بهادار کرده و بدون توجه به نوسانات بازار، آن را برای طولانی مدت حفظ می کند. سرمایه گذاری که از این روش استفاده می کند، هنگام خرید رمزارز یا سهام فعالانه عمل می کند، اما بابت نوسانات کوتاه مدت قیمت ها و شاخص های تکنیکال نگرانی ندارد. برخی سرمایه گذاران افسانه ای مانند وارن بافت (Warren Buffet) این روش را برای کسانی که به دنبال سود بلندمدت سالم هستند، پیشنهاد کرده اند.
سفارش Buy Limit
Buy Limit یک سفارش خرید است که معامله گر می تواند برای آن شرط قیمت تعیین کند. در این نوع سفارش، وقتی قیمت رمزارز مورد نظر به قیمت تعیین شده برای لیمیت (limit) رسید، خرید در آن قیمت یا پایین تر از آن انجام می شود.
سفارش Buy Stop
Buy Stop یک سفارش خرید است که معامله گر می تواند در آن برای انجام معامله شرط قیمت تعیین کند. در این نوع سفارش، وقتی قیمت رمزارز مورد نظر به قیمت استاپ رسید، سفارش فعال شده و اولین معامله در دسترس انجام می گیرد. در سفارش Buy Stop ممکن است قیمت معامله انجام شده بیشتر از قیمتی باشد که برای استاپ تعیین شده است.
خرید پوشش پیش فروش (Buy to Cover)
این نوع خرید برای پوشش یک معامله شورت (short) است که قبلا انجام شده است. معامله شورت به این شکل است که فرد مقداری رمزارز یا سهام از صرافی یا کارگزاری وام گرفته و اقدام به فروش آن می کند. در این حال پیش بینی معامله گراین است که قیمت آن رمزارز یا سهام افت خواهد کرد. پس از افت قیمت، معامله بار دیگر اقدام به خرید همان رمزارز این بار در قیمتی پایین تر می کند. در واقع به دلیل افت قیمت آن رمزارز، پول کمتری بابت آن می پردازد و سپس رمزارز قرض شده را پس می دهد. به این خرید، خرید پوشش پیش فروش گفته می شود. در این معامله، فرد از افت قیمت یک رمزارز سود می برد.
خرید در کف قیمت (Buy the dip)
وقتی کسی یک رمزارز را در پایین ترین قیمت هنگام نزولی بودن بازار و دقیقا پیش از آغاز روند صعودی خریداری می کند. پیشفرض خریدار در این روش این است که شیب نزولی قیمت آن رمزارز موقتی است و آن دارایی به زودی به شیب صعودی بازمی گردد.
اختیار خرید (Call Option)
اختیار خرید قراردادی است که حق، و نه تعهد، خرید مقدار معینی از یک دارایی مانند رمزارز را که در قرارداد مشخص شده، در یک قیمت تعیین شده و در یک زمان مشخص به خریدار این قرارداد می دهد. یعنی خریدار اختیار خرید آن دارایی را در آن قیمت مشخص دارد اما موظف به خرید آن نیست؛ اما فروشنده قرارداد ملزم به فروش آن دارایی با قیمت مشخص در صورت اجرای آن توسط خریدار است. وقتی تاریخ انقضای اختیار خرید به اتمام برسد، خریدار قرارداد اگر اقدام به اجرای آن نکرده باشد، حق خود را از دست می دهد. خریداران اینگونه قراردادها به امید افزایش قیمت دارایی مشخص شده چنین اقدامی می کنند. یعنی اگر قیمت رمزارز مورد نظر در زمان قرارداد طبق پیش بینی خریدار قرارداد افزایش یافته باشد، او می تواند مقدار تعیین شده را از طرف قرارداد با قیمتی پایین تر خریداری کرده و با قیمت بالاتر در بازار بفروشد. اما اگر قیمت بالا نرفته باشد، خریدار قرارداد صرفا به اندازه هزینه ای که برای قرارداد کرده، متضرر می شود و می تواند قرارداد را اجرا نکند. اختیار خرید نوعی از قراردادهای اختیار معامله و نقطه مقابل اختیار فروش است.
نمودار شمعدانی (Candlesticks)
نمودار شمعدانی برای نشان دادن تغییرات قیمت در طول زمان به کار می رود. هر شمع (candle) حاوی 4 نقطه اطلاعاتی در یک دوره زمانی تعیین شده است: قیمت آغازین، قیمت پایانی، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت.
ارز دیجیتال بانک مرکزی (Central Bank Digital Currency – CBDC)
به ارزهای دیجیتالی گفته می شود که از سوی بانک مرکزی یک کشور صادر می شود و نسخه دیجیتال ارز رسمی آن کشور است.
تمرکزگرایی (Centralization)
تمرکزگرایی حالتی از اداره شبکه ها، پایگاه های داده و سیستم های رایانه ای است که در آن یک سیستم مرکزی برای نگهداری داده و کنترل کل شبکه وجود دارد. در چنین حالتی، اعضای شبکه هیچ حقی در کنترل و تصمیم گیری درباره آینده آن ندارند، بلکه این اقتدار مرکزی است که درباره آن تصمیم گیری می کند. تمرکزگرایی می تواند در امور مالی نیز وجود داشته باشد، به این شکل که همه تراکنش ها از طریق یک مرکز و واسطه انجام می گیرد. بانک ها و موسسات مالی در امور مالی سنتی یکی از مثال های تمرکزگرایی هستند. به چنین شبکه یا سیستمی «متمرکز» (centralized) گفته می شود.
صرافی متمرکز (Centralized exchange)
نوعی صرافی ارزهای دیجیتال است که فرایند خرید و فروش ارزها در آن به صورت متمرکز و دفترکل خصوصی انجام می پذیرد.
موجودی در گردش (Circulating Supply)
در حوزه رمزارزها موجودی در گردش به تعداد رمزارزهایی از یک نوع (شامل سکه و توکن) گفته می شود که هم اکنون در بازار موجود و قابل معامله هستند.
مدیرعامل (Chief Executive Officer – CEO)
مدیرعامل بالاترین مقام اجرایی یک شرکت است که مسئولیت اصلی او شامل تصمیم گیری ها عمده، مدیریت عملیات کلان و منابع شرکت، نقطه اتصال میان هیات مدیره و اقدامات شرکت و همچنین وجهه عمومی شرکت است. مدیرعامل توسط هیات مدیره و سهامداران انتخاب می شود.
مدیر ارشد مالی (Chief Financial Officer – CFO)
مدیر ارشد مالی مسئول ارشد اجرایی در مدیریت اقدامات مالی شرکت است. وظایف او شامل پیگیری جریان مالی نقدی، برنامه ریزی های مالی، تحلیل نقاط قوت و ضعف مالی شرکت و پیشنهاد اقدامات اصلاحی است. نقش مدیر ارشد مالی شبیه خزانه دار است چرا که مسئول مدیریت امور مالی و بخش های حسابداری و بررسی صحت گزارش های مالی شرکت است.
مدیر ارشد عملیاتی (Chief Operating Officer)
مدیر ارشد عملیات مسئول ارشد اجرایی در نظارت بر امور اداری و عملیاتی روزانه شرکت است. او مستقما به مدیرعامل گزارش می دهد و در سلسله مراتب اداری مقام دوم به شمار می رود. نام سمت مدیر ارشد عملیات در برخی شرکت ها متفاوت است؛ مثل معاون اجرایی عملیاتی (executive vice president of operations) و مدیر عملیاتی (operations director).
مدیر ارشد فنی (Chief Technology Officer)
مدیر ارشد فنی در واقع مدیر اجرایی است که مسئول نیازهای فناوری و تحقیق و توسعه یک شرکت است. این فرد نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت یک سازمان است و سرمایه گذاری های شرکت را برای نیل به اهدافش طراحی می کند. مدیر ارشد فنی معمولا به به مدیر ارشد اطلاعات گزارش می دهد، اما در برخی شرکت ها نیز به طور مستقیم به مدیرعامل گزارش می دهد.
قیمت پایانی (Closing Price)
قیمت پایانی قیمتی است که آخرین معامله یک سهام یا دارایی در در یک روز معاملاتی در بازار سهام در آن قیمت انجام می شود. در خصوص رمزارزها، از آنجا که معاملات ساعت آغاز و پایان ندارد و به صورت شبانه روزی در حال انجام است، قیمت پایانی به آخرین قیمت معامله انجام شده در یک بازه زمانی معین مانند بازه ساعتی، روزانه، هفتگی یا ماهانه گفته می شود. این بازه زمانی بستگی به نموداری دارد که کاربر برای بررسی تغییرات قیمتی آن رمزارز ایجاد می کند.
استخراج ابری (Cloud Mining)
استخراج ابری روشی برای استخراج رمزارزها است از طریق اجاره قدرت محاسبه از یک شبکه ابری است که نیازی به نصب و راه اندازی مستقیم سخت افزار و نرم افزار مربوطه ندارد. شرکت های استخراج ابری به کاربران امکان می دهند که در شبکه آن ها یک حساب کاربری ایجاد کرده و با پرداخت یک هزینه پایه از راه دور اقدام به استخراج رمزارز کنند. این روش اگرچه کاربران را از تهیه و نگهداری تجهیزات و پرداخت هزینه مصرف انرژی بی نیاز می کند، اما ممکن است سودآوری چندانی نداشته باشد. برخی پیشنهاد می کنند که کاربران به جای پرداخت هزینه برای اجاره قدرت محاسباتی، همان پول را برای خرید رمزارز مورد نظر و نگهداری آن صرف کنند، زیرا رشد قیمت آن در طولانی مدت سود بیشتری نصیب کاربر خواهد کرد.
سکه (Coin)
کوین به رمزارزهایی گفته می شود که روی یک بلاک چین مستقل ایجاد شده اند و مهمترین کاربردشان به عنوان ارز و تبادل و ذخیره ارزش است. به عنوان مثال، بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و کونوس ایکس (CCXX) سکه هستند، زیرا بلاک چین مستقل خودشان را دارند.
ذخیره سرد (Cold storage)
ذخیره رمزارز به صورت آفلاین که معمولا در یک کیف پول سخت افزاری، یو اس بی، کامپیوتر یا کیف پول کاغذی صورت می گیرد.
کیف پول سرد (Cold wallet)
کیف پول رمزارزی که به صورت ذخیره سرد و بدون اتصال به اینترنت است. کیف پول سرد به لحاظ امنیتی به هر نوع کیف پول دیگری برتری دارد.
مسئول تطبیق (Compliance Officer)
فردی است که در یک شرکت مالی مسئولیت اطمینان از تطبیق عملکرد شرکت با قوانین و مقررات خارج از شرکت و همچنین سیاست ها و آیین نامه های داخلی شرکت را دارد. چنین سمتی در شرکت های رمزارزی مسئولیتی دو چندان دارد، زیرا قوانین و مقررات مربوط به رمزارزها هنوز در بیشتر کشورها در مراحل آغازین شکل گیری و تدوین است یا اینکه حتی مراحل مقدماتی را هم شروع نکرده است.
تأیید (Confirmation)
تأیید یا راستی آزمایی و تأیید انجام تراکنش و ایجاد بلاک در یک بلاک چین گفته می شود. فرایند تأیید تراکنش و بلاک در بلاک چین های مختلف با الگوریتم ها و روش های مختلفی انجام می گیرد. وظیفه تأیید تراکنش ها و بلاک ها در بلاک چین های اثبات کار بر عهده استخراج کنندگان، در بلاک چین های اثبات سهام به عهده سهامگذاران و در بلاک چین های اثبات اعتبار بر عهده اعتبارسنج ها است.
اجماع (Consensus)
وقتی همه مشارکت کنندگان در یک شبکه بلاک چین درباره ترتیب و محتوای یک بلاک همنظر باشند، اجماع حاصل شده است.
اصلاح (Correction)
کاهش قیمت یک دارایی به میزان 10 درصد برای تعدیل قیمت گذاری بیش از حد. اصلاح می تواند در یک رمزارز، شاخص یک گروه از رمزارزها یا در کل بازار روی دهد. اصلاح ممکن است برای زمانی کوتاه روی دهد یا اینکه مدتی طولانی مثلا برای روزها، هفته ها یا ماه ها ادامه یابد. اما به طور میانگین اصلاح ها کوتاه مدت بوده و نهایتا بیت سه تا چهار ماه عمر داشته اند.
همبستگی (Correlation)
میزان وابستگی قیمت دو رمزارز یا دارایی دیگر به هم و اینکه تا چه حد قیمت آن دو در هماهنگی با یکدیگر حرکت می کند. همبستگی اصطلاحی آماری است که در مدیریت پیشرفته سبد دارایی مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا گاهی ممکن است قیمت یک رمزارز با رمزارز دیگر همبستگی داشته و افزایش و کاهش قیمت آن ها به صورت هماهنگ با هم روی دهد.
کارت اعتباری (Credit Card)
کارتی است که توسط یک بانک یا موسسه مالی صادر می شود و دارنده آن مبلغی را به عنوان وام در داخل کارت دریافت می کنند. دارنده کارت امکان استفاده از آن را در هر جایی که دستگاه کارتخوانی وجود داشته باشد، دارد و می تواند با این پول کالا و خدمات خرید کند. اما در پایان قرارداد باید مبلغ را با سود احتمالی آن به بانک بازگرداند.
سرمایه گذاری جمعی (Crowdfunding)
استفاده از سرمایه های کوچک شمار زیادی از سرمایه گذاران برای تامین مالی یک کسب و کار جدید. در سرمایه گذاری جمعی از دسترسی پذیری شبکه های گسترده مردمی از طریق رسانه های اجتماعی و سایت های سرمایه گذاری جمعی استفاده می شود تا سرمایه گذاران و کارآفرینان را گردهم بیاورند.
دارایی رمزنگاری شده (Cryptoasset)
هر دارایی دیجیتالی که از فناوری های رمزنگاری برای انجام عملیات خود استفاده می کند.
رمزارز، ارز رمزنگاری شده (Cryptocurrency)
ارز دیجیتال یا مجازی که از طریق رمزنگاری امنیت آن تامین شده و جعل و خرج دوباره را تقریبا غیرممکن می کند. بسیاری از رمزارزها شبکه های غیرمتمرکزی هستند که روی فناوری بلاک چین ایجاد شده اند. یکی از ویژگی های تعیین کننده رمزارزها این است که از سوی یک نهاد یا اقتدار مرکزی صادر نشده اند؛ امری که به لحاظ نظری آن ها را از هرگونه دخالت و دستکاری دولتی محفوظ می دارد. (بیشتر بخوانید: رمزارز چیست؟)
رمزنگاری (Cryptography)
رشته مطالعاتی و عملیاتی برای تضمین امنیت اطلاعات و جلوگیری از دسترسی اشخاص ثالث غیرمجاز به آن اطلاعات.
ارز ربایی (Crypto-Jacking)
ارز ربایی به یک عمل مجرمانه گفته می شود که در آن، مجرمان یک بدافزار را در رایانه های متصل به یک شبکه به صورت پنهانی نصب می کنند تا از قدرت محاسباتی رایانه های کاربران برای استخراج رمزارز برای ارز رباها سوء استفاده کنند. برخی وب سایت های خبری و فروشگاه ها و حتی برخی سرویس دهندگان اینترنتی بدون اطلاع کاربران خود از چنین ابزارهای استفاده می کنند.
C-Suite
اصطلاح عامیانه برای گروه مدیران ارشد یک شرکت یا سازمان که در انگلیسی عنوان اکثر آن ها با حرف C شروع می شود؛ مانند CEO به معنای مدیرعامل، CTO به معنای مدیر ارشد فناوری، CIO مدیر ارشد اطلاعات و…
دارک وب / وب تاریک (Dark Web)
وب تاریک که خود بخشی از وب عمیق (Deep Web) است، به محتواها و وب سایت هایی گفته می شود که با موتورهای جستجو و کاوش ساده در اینترنت قابل دسترسی نیست. این محتواها توسط سرویس دهنده هایی نگهداری می شود که با هدف حفظ حریم خصوصی و رازداری حداکثری، محتواها را برای دیگران غیرقابل مشاهده کرده اند. دسترسی به این محتوا نیازمند ابزارها، تنظیمات و دسترسی های خاص است. متأسفانه این بخش از وب بیشتر با بازارهای آنلاین غیرمجاز که برای خرید و فروش مواد مخدر، کالاهای غیرقانونی، داده ها و اموال مسروقه به کار می رود، شناخته شده است.
معامله گر روزانه (Day Trader)
معامله گر روزانه کسی است که با استفاده از حرکات قیمتی در طول یک روز حجم نسبتا بزرگی از معاملات لانگ و شورت را انجام می دهد. هدف از این نوع معاملات سود بردن از حرکات قیمتی بسیار کوتاه مدت است. معامله گران روزانه گاهی اوقات از اهرم برای چند برابر کردن سود خود استفاده می کنند، که البته چنین کاری ریسک چند برابر شدن ضرر را هم در پی دارد.
حمله محروم سازی از سرویس / حمله دیداس (Denial of Service Attack)
دیداس نوعی حمله سایبری است که در آن مهاجم تلاش می کند که ماشین یا منابع شبکه را با ایجاد اختلال موقف یا دائمی برای کاربران غیرقابل دسترسی کند. این حمله ممکن است به شکل توزیع شده با ترافیکی که از منابع مختلف به شبکه قربانی هجوم می آورند، انجام گیرد که در آن صورت به آن دیداس (Distributed Denial of Service Attack – DDoS) گفته می شود.
معامله گر (Dealer)
معامله گر فرد یا شرکتی است که رمزارز یا اوراق بهادار را از طریق یک کارگزار یا از راه های دیگر برای خود خرید و فروش می کند. معامله گر خرید و فروش رمزارز یا اوراق بهادار را برای خود و با حساب خود انجام می دهد، برخلاف کارگزار که از طریف مشتری و با سفارش او خرید و فروش انجام می کند.
کارت نقدی (Debit Card)
کارتی است که توسط یک بانک یا موسسه مالی صادر می شود و به حساب بانکی دارنده آن متصل است. دارنده کارت هر مبلغی را که از کارت مصرف کند، مستقیما از حساب بانکی او کسر می شود. تفاوت کارت نقدی با کارت اعتباری در همین نکته است؛ یعنی در کارت نقدی فرد از اعتبار حساب خود استفاده می کند، اما در کارت اعتباری از اعتبار بانک.
تحصیلدار (Debt Collector)
تحصیلدار فرد یا شرکتی است که در کار بازیابی پول متعلق به حساب های معوقه است. بسیاری از تحصیلداران به استخدام شرکت ها درمی آیند که طلب هایی دارند. تحصیلداران در ازای وصول مطالبات شرکت، کارمزد یا درصدی از مطالبات وصول شده را می گیرند. برخی از تحصیلداران خریدار بدهی هستند. این افراد یا شرکت ها، بدهی را به کسری از قیمت اسمی آن خریده و پس از آن اقدام به بازیابی کل پول می کنند.
تمرکززدایی (Decentralization)
تمرکززدایی به معنای نبود یک موجودیت یا نهاد مرکزی در یک سیستم ماننده پایگاه داده و کنترل و اداره آن توسط نهادها، افراد و موجودیت های مختلف است، به شکلی که برای اعمال یک تصمیم یا تغییر در آن سیستم، نیاز به اجماع میان همه کنترل کننده ها باشد. در مدل غیرمتمرکز، یک شبکه توسط همه کسانی که در آن مشارکت دارند کنترل می شود. یکی از بهترین نمونه های تمرکززدایی، بلاک چین های عمومی هستند که کنترل و مدیریت آن تحت اختیار یک نهاد مرکزی نیست؛ بلکه همه کسانی که فعالیت آن شبکه سهم هستند، در اداره آن نیز نقش دارند.
نرم افزار غیرمتمرکز (Decentralized application – Dapp)
نرم افزارهای غیرمتمرکز، برنامه های دیجیتالی هستند که به جای یک رایانه، روی بلاک چین یا شبکه های همتا به همتای رایانه ای نصب و اجرای می شوند و کنترل و نظارت بر آن ها در اختیار یک فرد یا نهاد نیست بلکه به صورت غیرمتمرکز و در اختیار همه مشارکت کنندگان در بلاک چین یا شبکه است.
صرافی غیرمتمرکز (Decentralized exchange)
صرافی همتا به همتا که به کاربران امکان خرید و فروش رمزارزها را بدون نیاز به واسطه می دهد.
دیفای، امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance – DeFi)
جریانی در امور مالی که خواستار جایگزینی روش های غیرمتمرکز با در خدمات امور مالی با روش های سنتی است.
رمزگشایی (Decryption)
فرایندی که در آن اطلاعات رمزنگاری شده به قالبی باز می گردند که امکان خواندن آن توسط افراد یا ماشین وجود دارد.
نکول/ناتوانی از پرداخت بدهی (Default)
نکول به معنای ناتوانی از پرداخت بدهی، اعم از سود یا اصل وام یا مبلغ اوراق بهادار است. نکول زمانی روی می دهد که یک وام گیرنده از پرداخت به موقع عاجز شود و از پرداخت خودداری یا آن را متوقف کند. افراد، شرکت ها و حتی گاهی کشورها ممکن است در صورت ناتوانی از انجام تعهدات بدهی خود، نکول انجام دهند. وام دهنده ها اغلب پیش از اعطای وام ریسک نکول را محاسبه می کنند.
حذف از فهرست (Delist)
حذف از فهرست یا خارج کردن از فهرست به معنای متوقف کردن معاملات یک رمزارز یا سهام در یک صرافی یا بازار بورس است. حذف کردن یک رمزارز از فهرست یک صرافی ممکن است به دلایل مختلفی انجام شود، مثل تعطیلی شرکت صادرکننده رمزارز، برای انطباق با دستورالعمل نهادهای تنظیم مقررات و یا عدم انطباق آن رمزارز با مقررات. از آنجا که در بسیاری از کشورها تنظیم مقررات در حوزه رمزارز هنوز انجام نشده یا در مراحل اولیه است، گاهی ممکن است احتمال غیرقانونی شدن یک رمزارز باعث حذف آن از فهرست صرافی ها شود؛ مانند اتفاقی که برای توکن ریپل (XRP) افتاد و در پی شکایت کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا از شرکت ریپل، بسیاری از صرافی های عمده در آمریکا این توکن را از فهرست خود حذف کردند.
تقاضا (Demand)
یک اصل اقتصادی است که به تمایل مصرف کننده برای خرید کالا یا خدمات و تمایل به پرداخت پول برای آن اشاره دارد. اگر همه عوامل دیگر را ثابت در نظر بگیریم، افزایش قیمت کالا یا خدمات باعث کاهش حجم تقاضا می شود و بالعکس. در مورد بازار رمزارز، تقاضا به تمایل مصرف کنندگان برای خرید یک رمزارز خاص و یا به طور کل تقاضا برای سرمایه گذار در رمزارز گفته می شود.
منحنی تقاضا (Demand Curve)
منحی تقاضا نمایش گرافیکی رابطه میان قیمت یک کالا یا خدمات (در مورد بازار رمزارز یک رمزارز خاص) و میزان تقاضا برای یک دوره زمانی مشخص است. در نمودار منحنی تقاضا معمولا قیمت در محور عمودی و میزان تقاضا در محور افقی نشان داده می شود.
سپرده (Deposit)
پولی که در بانک نگهداری می شود. سپرده یک تراکنش است که در آن مبلغی پول برای نگهداری به طرفی دیگر منتقل می شود. در عین حال، اصطلاح سپرده ممکن است برای اشاره به بخشی از پول که به عنوان تضمین یا وثیقه برای ارسال یک کالا استفاده می شود، به کار رود.
عمق بازار (Depth of Market)
معیاری برای عرضه و تقاضا برای دارایی های نقدی و قابل معامله. عمق بازار مبتنی بر تعداد خریدهای باز و سفارش های فروش برای یک دارایی مثل رمرزارز یا سهام است. هرچه رقم صف خرید و فروش بیشتر باشد، بازار نقدینه تر و عمیق تر به شمار می رود. بازار عمیق بازاری نقدشونده است که هیچ سفارش خرید یا فروشی در آن بی جواب نخواهد ماند.
ابزار مشتقه (Derivative)
یک ابزار مالی است که ارزش آن متکی مشتق از یک دارایی یا گروهی از دارایی های اصلی است. خود ابزار مشتقه یک قرارداد میان دو یا چند طرف است و ارزشش با نوسانات دارایی های زیربنایی آن تغییر می کند.
ارز دیجیتال (Digital currency)
ارزی که در تقابل با ارزهای فیزیکی سنتی، فقط به صورت دیجیتال وجود دارد. (بیشتر بخوانید: ارز دیجیتال چیست؟)
هویت دیجیتال (Digital Identity)
هویت دیجیتال به اطلاعات موجود روی سیستم های رایانه ای گفته می شود که بیانگر هویت یک عامل خارجی است. این عامل خارجی می تواند یک فرد، سازمان، نرم افزار یا دستگاه باشد.
امضای دیجیتال (Digital Signature)
یک شِما یا کد دیجیتال رمزنگاری شده است که از آن برای راستی آزمایی اصالت پیام ها یا اسناد دیجیتال استفاده می شود. یک امضای دیجیتال معتبر که شرایط لازم را داشته باشد، به دریافت کننده اطمینان قطعی می دهد که پیامی که به دست او رسیده توسط ارسال کننده حقیقی ارسال شده است. این پیام می تواند یک سند، فایل، پیام، تراکنش و هر داده قابل انتقال دیگری باشد.
دفترکل توزیع شده (Distributed Ledger)
دفترکلی است که اطلاعات در آن در سراسر شبکه ای از گره های غیرمتمرکز ذخیره می شود. دفترکل توزیع شده لزوما مختص رمزارزها و همیشه به صورت عمومی نیست. بلکه ممکن است خصوصی بوده و دسترسی به آن نیازمند مجوز باشد.
فناوری دفترکل توزیع شده (Distributed Ledger Technology – DLT)
پایگاه داده ای که میان چندین مشارکت کننده در مکان های مختلف مشترک است. این فناوری زیربنای بلاک چین است. فناوری دفترکل توزیع شده شامل زیرساخت و پروتکل هایی است که امکان دسترسی همزمان، اعتبارسنجی و به روزرسانه رکوردها را به شکلی تغییرناپذیر در شبکه فراهم می کند.
واگرایی (Divergence)
واگرایی به حالتی گفته می شود که قیمت یک رمزارز یا دارایی دیگر در خلاف جهت یک شاخص تکنیکال به یک نوسانگر و یا خلاف داده های دیگر حرکت می کند. واگرایی ممکن است نشانه ای از تضعیف روند کنونی قیمت و در برخی موارد تغییر جهت آن باشد.
تنوع بخشی (Diversification)
یک راهبرد مدیریت ریسک است که طیف گسترده ای از دارایی های مورد سرمایه گذاری را در یک سبد (پورتفوی) ترکیب می کند. یک سبد متنوع حاوی ترکیبی از انواع مختلف دارایی ها و ابزارهای سرمایه گذاری است با این هدف که ریسک احتمالی یک یا چند دارایی پوشش داده شود.
میانگینسازی هزینه دلاری (Dollar-Cost Averaging)
یک راهبرد سرمایه گذاری است که در آن سرمایه گذار کل مبلغی را که می خواهد سرمایه گذاری کند به چندین قسمت تقسیم کرده و در چند دوره اقدام به خرید رمزارز یا دارایی مورد نظر خود می کند. از این راهبرد برای کاهش تاثیر نوسانات در مجموع خریدها استفاده می شود. در این روش، خریدها در فاصله های زمانی منظم و بدون توجه به قیمت رمزارز یا دارایی مورد نظر انجام می شود. استفاده از این روش باعث می شود که دیگر نیازی به تحلیل های جزئی برای زمان بندی بازار برای خرید نباشد. معمولا استفاده از این روش باعث می شود که در نهایت حجم بیشتری از رمزارز مورد نظر را خریده باشید، نسبت به زمانی که همه پول خود را به یکبار برای خرید آن هزینه کنید.
دلاریزه کردن (Dollarization)
دلاریزه کردن به زمانی گفته می شود که یک کشور دلار را به جای ارز رسمی خود و یا در کنار آن ارز رسمی اعلام کند. دلاریزه کردن زمانی روی می دهد که ارز رسمی یک کشور به خاطر ابرتورم یا بی ثباتی شدید اقتصادی کارایی خود را به عنوان واسطه تبادل از دست بدهد.
دلفین (Dolphin)
کسی که مقدار متوسطی رمزارز دارد و دارایی های رمزارزی اش نه خیلی کم است، نه خیلی زیاد. (با نهنگ و ماهی مقایسه شود)
سلطه (Dominance)
سلطه به سهم یک رمزارز از ارزش کل بازار رمزارزها می گویند. یعنی ارزش کل بازار آن رمزارز چه درصدی از ارزش کل بازار همه رمزارزها را در اختیار دارد. این اصطلاح بیشتر درباره بیت کوین استفاده می شود.
حساب راکد (Dormant Account)
حسابی است که برای مدتی طولانی هیچ فعالیت مالی (به جز واریز مبالغ سود) نداشته است. در برخی از کشورها، بانک ها براساس قوانین وظیفه دارند حساب هایی را که برای مدت مشخصی راکد مانده اند، خالی کرده و موجودی آن را به حساب خزانه داری کشور واریز کنند.
حباب داتکام (Dotcom Bubble)
به دوره ای در دهه 1990 میلادی گفته می شود که به دلیل رشد شرکت های فناوری رایانه ای و افزایش شدید سرمایه گذاری در شرکت های فناوری، سهام این شرکت ها در بازار بورس آمریکا به صورت شگرفی رشد کرد. سهم شرکت های در این دوره به صورت تصاعدی رشد کرد، به صورتی که شاخص نزدک که بیشتر مربوط به شرکت های فناوری است، از سال 1995 تا سال 200 از زیر 1000 واحد به بالای 5000 واحد رسید. اما از سال 2000 اوضاع تغییر کرد و در سال های 2001 و 2002 حباب داتکام ترکید و بازارها سهام آمریکا وارد یک دوره خرسی شد. برخی از تحلیلگران وضعیت کنونی بازار رمزارزها را به حباب داتکام تشبیه می کنند.
خرج دوباره (Double spending)
امکان خرج کردن دوباره یک یا چند واحد همسان از یک ارز دیجیتال. چنین ریسکی منحصر به ارزهای دیجیتال است چرا که افراد آشنا با فناوری می توانند اطلاعات یک ارز را کپی کنند. این مسئله تا پیش از ظهور بیت کوین، بزرگترین چالش ایجاد ارزهای دیجیتال بود.
دامپ (Dump)
فروش ناگهان و پرحجم یک دارایی دیجیتال که احتمالا تأثیر منفی روی قیمت آن به همراه دارد. دامپ می تواند بخشی از یک تبانی فریبکارانه میانه معامله گران یا سرمایه گذاران باشد تا قیمت یک رمزارز را پایین بیاورند، سپس در کف قیمت اقدام به خرید آن کنند و وقتی قیمت بالا رفت سود کلانی نصیبشان شود.
داست (Dust)
داست که معنای لغوی آن غبار است، در حوزه رمزارزها به مقدار بسیار کمی از موجودی رمزارز گفته می شود که گاهی حتی کاربران متوجه افزوده شدن یا کم شدن آن از کیف پولشان نمی شود.
تراکنش داست (Dust Transaction)
تراکنش داست به تراکنش هایی گفته می شود که در آن مقدار بسیار ناچیزی از یک رمزارز (داست) منتقل می شود. برخی از بلاک چین ها از جمله بیت کوین برای تراکنش ها یک مقدار حداقل تعریف کرده اند تا از سوء استفاده های احتمال از تراکنش های ریز جلوگیری کنند.
حمله داست (Dust Attack)
حمله داست نوعی فعالیت مخرب نوظهور است که در آن مهاجمان و کلاهبرداران اقدام به ارسال مقادیر بسیار ناچیزی از یک رمزارز (dust) به آدرس افراد مختلف می کنند. سپس، تراکنش های آن کیف پول ها را ردیابی کرده و با تحلیل ترکیبی تلاش می کنند هویت فرد یا شرکت صاحب کیف پول را بیابند. آن ها پس از آنکه بدانند در یک کیف پول مقادیر قابل توجهی رمزارز وجود دارد، از روش های مختلف برای سرقت آن استفاده می کنند.
دیور (DYOR)
دیور مخفف عبارت انگلیسی «Do Your Own Research» است. این عبارت در دنیای رمزارزها این معنا را دارد که هر کسی باید خود اقدام به تحقیق درباره رمزارزها کرده و براساس تحقیقات خود سرمایه گذاری کند. در بازار رمزارزها به شدت توصیه می شود که براساس مشورت های دیگران اقدام به سرمایه گذاری نشود.
حمله استراق سمع (Eavesdropping Attack)
حمله استراق سمع به سرقت اطلاعات هنگام انتقال آن ها در یک شبکه توسط یک رایانه، گوشی تلفن همراه یا دستگاه دیگری که به شبکه متسل است گفته می شود. در این حملات از ضعف امنیتی شبکه برای دسترسی به اطلاعات هنگام ارسال یا دریافت آن ها توسط کاربران استفاده می شود. حمله کنندگان در این فرایند به دنبال اطلاعات حساس مالی و شرکتی می گردند که می تواند برای اهداف مجرمانه به فروش برسد.
برابری طلبی (Egalitarianism)
برابری طلبی در اصل یک مفهوم فلسفی است که بر برابری و رفتار برابر نسبت به جنسیت، مذهب، وضعیت اقتصادی و اعتقادات سیاسی تاکید دارد. این مفهوم ممکن است بر نابرابری درآمدی یا توزیع و یا دسترسی به امکاناتی نظیر امکانات بانکی و اقتصادی نیز اشاره داشته باشد. یکی از علت های به وجود آمدن رمزارزها مفهوم برابری طلبی است. بسیاری از رمزارزها در میان اهداف خود به عدم دسترسی طیف وسیعی از مردم جهان به امکانات بانکی اشاره می کنند و مدعی هستند که در پی یکسان سازی فرصت استفاده از امکانات مالی برای همه مردم جهان هستند. این در حالی است که بسیاری از رمزارزها در رسیدن به چنین هدف شکست خورده اند. به عنوان مثال، بیت کوین به ابزاری برای سفته بازی ثروتمندان تبدیل شده است و قشری که دسترسی بانکی نداشت، همچنان از دسترسی به بیت کوین محروم است.
طرح بهبود اتریوم (Ethereum Improvement Proposal – EIP)
طرح بهبود اتریوم چارچوبی است که استانداردهایی را برای پلتفرم اتریوم شامل مشخصات پروتکل هسته، API های کلاینت و قراردادهای هوشمند توصیف می کند. پیشنهادهایی که برای ارتقا و ایجاد تغییر در بلاک چین اتریوم ارائه می شود، باید در این چارچوب باشد. اولین طرح بهبود اتریوم با نام EIP-1 در سال 2015 برای ایجاد همین بخش و تعریف استانداردهای طرح های بهبود پیشنهاد و اجرا شد.
انتشار (Emission)
انتشار به سرعت ضرب و انتشار سکه های جدید از یک رمزارز می گویند. این اصطلاح اشاره به این دارد که یک رمزارز مثلا در هر روز یا در یک بازه زمانی مشخص چه مقدار سکه ایجاد می کند. انتشار در برخی از رمزارز به صورت پلکانی کم و در نهایت متوقف می شود. اما برخی رمزارزها که محدودیت عرضه ندارند، به صورت مداوم و با نرخ مشخصی سکه های جدید منتشر می کنند.
کارآفرین (Entrepreneur)
کارآفرین کسی است کسی است که با به جان خریدن ریسک و البته بهره بردن از بیشترین سود، اقدام به راه اندازی کسب و کار و ایجاد شغل برای دیگران می کند. فرایند تاسیس یک کسب و کار را کارآفرینی می گویند. فرد کارآفرین معمولا یک انسان نوآور، منشأ ایده ها، کالاها، خدمات و فرایندهای جدید است. کارآفرینان با مهارت ها و ابتکارات خود نقشی مهمی را در هر اقتصادی ایفا می کنند.
منحنی محاطی (Envelope)
منحنی های محاطی یکی از شاخص های تکنیکال است که در نمودار قیمت با فراز و فرودهای بالا و پایین رسم می شود. رایج ترین نمونه این منحنی، منحنی محاطی میانگین متحرک است که با استفاده از دو میانگین متحرک ایجاد می شود که سطوح گستره قیمت ها بالا و پایین را مشخص می کند. منحنی های محاطی توسط معامله گران و سرمایه گذاران برای مشخص کردن حد خرید بیش از حد و فروش بیش از حد به کار می رود.
سهم (Equity)
سهم نمایانگر مقدار پولی است که اگر همه دارایی های یک شرکت نقد شده و بدهی های آن پرداخت شود، باید به سهامدار پرداخت شود. در مورد تملک، سهم نمایانگر ارزش فروش یک شرکت منهای تعهدات آن است.
ERC-20
ERC-20 یکی از مهم ترین استانداردهای توکن در بلاک چین اتریوم است که به عنوان استاندارد فنی پیاده سازی شده است. این استاندارد برای ایجاد همه قراردادهای هوشمند در بلاک چین اتریوم که به منظور انتشار توکن استفاده می شود، به کار می رود و فهرستی از قواعد را در خود دارد که همه توکن های ایجاد شده روی اتریوم باید به آن پایبند باشند.
ERC-721
استانداردی برای توکن های تعویض ناپذیر (NFT) ایجاد شده در پلتفرم اتریوم است. این استاندارد در سال 2017 در پی یک طرح ارتقا در شبکه اتریوم ایجاد شد و امکان خرید و فروش قراردادهای هوشمند را مانند توکن های ERC-20 فراهم کرد.
اتحادیه تجاری اتریوم (Enterprise Ethereum Alliance – EEA)
گروهی از سازمان ها و شرکت ها که برای ارتقای شبکه اتریوم همکاری می کنند.
اسکرو / قرارداد تضمین (Escrow)
اسکرو یک مفهوم حقوقی است که یک ابزار مالی را توصیف می کند. در این ابزار مالی یک دارایی یا وجه تضمینی مربوط به دو طرف که در حال تکمیل یک تراکنش هستند، توسط یک شخص ثالث نگهداری می شود. نگهدارنده وجه تضمین برای نگهداری آن تا زمان تکمیل تعهدات مشخص شده در قرارداد اسکرو کارمزد دریافت می کند. وجه تضمین می تواند شامل پول، اوراق بهادار، دارایی های دیجیتال و موارد دیگر باشد.
اتر (Ether – ETH)
روش پرداخت و رمزارز ویژه بلاک چین اتریوم. رمزارز اتر برای پرداخت پاداش استخراج کنندگان و کارمزد تراکنش ها در این شبکه نیز استفاده می شود.
ماشین مجازی اتریوم (Ethereum Virtual Machine – EVM)
ماشین مجازی اتریوم یک پلتفرم نرم افزاری مبتنی بر بلاک چین است که به توسعه دهندگان امکان ایجاد نرم افزارهای غیرمتمرکز را می دهد. این پلتفرم به دلیل آنکه زمان اکار (downtime) ندارد و همه اشیاء ایجاد شده را از تغییر مصون نگه می دارد، مورد استقبال برنامه نویسان قرار گرفته است.
صرافی (Exchange)
صرافی پلتفرمی است که امکان خرید و فروش رمزارزها را در قبال ارزهای فیات یا رمزارزهای دیگر برای کاربران فراهم می کند.
صندوق قابل معامله در بورس (Exchange Traded Fund – ETF)
نوعی اوراق بهادار که شامل مجموعه ای از سهام، اوراق قرضه یا رمرزارزهای مختلف است و امکان خرید و فروش آن به عنوان یک سهام انفرادی وجود دارد.
راهبرد خروج (Exit Strategy)
راهبرد خروج یک برنامه احتمالی است که توسط سرمایه گذاران، معامله گران یا صاحبان کسب و کار استفاده می شود. در این راهبرد، معامله گر یا سرمایه گذار برنامه ریزی می کند که اگر شرایط سرمایه گذاری یا معاملات آن ها به معیارهای مشخصی که از قبل تعیین شده رسید یا از آن تجاوز کرد، از آن موقعیت سرمایه گذاری یا معامله خارج شوند. این راهبرد برای خارج شدن از یک سرمایه گذاری ناکارآمد یا بستن یک کسب و کار زیان ده استفاده می شود. در این موارد، هدف راهبرد خروج، محدود کردن ضرر است.
نظریه انتظارات (Expectations Theory)
نظریه انتظارات تلاش دارد تا نرخ بهره کوتاه مدت را در آینده براساس نرخ بهره طولانی مدت کنونی پیش بینی کند. این تئوری بیان می دارد که یک سرمایه گذار از دو اوراق قرضه یک ساله متوالی همان اندازه سود می برد که از یک اوراق قرضه دوساله سود می کند.
شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index)
شاخص ترس و طمع توسط بخش سی ان ان مانی در شبکه خبری سی ان ان ایجاد شد و برای اندازه گیری دو احساس اصلی که در میزان تمایل سرمایه گذاران برای پرداخت پول برای سهام یا دارایی های دیگر نظیر رمزارزها را به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و یا سالانه به کار می رود. به لحاظ نظری، این شاخص می تواند برای اندازه گیری میزان تعادل در قیمت گذاری های بازار بورس یا بازار رمزارز استفاده شود. منطق این شاخص اینگونه توصیف شده که ترس زیادی باعث کاهش قیمت ها و طمع زیادی باعث افزایش قیمت ها می شود.
ترس از دست دادن فرصت (Fear of missing out – FOMO)
در دنیای سرمایه گذاری، این اصطلاح برای حالتی به کار می رود که فرد یا جمعی از سرمایه گذاران احساس می کنند در حال از دست دادن فرصت یک سرمایه گذاری سودآور هستند و ممکن است بعدها حسرت آن را بخورند. چنین وضعیتی ممکن است منجر به شکل گیری جنون خرید و صعود ناگهان قیمت سهم، رمزارز یا بازار خاصی شود. اما این خطر را دارد که پس از فروکش کردن این احساس، آن دارایی یا بازار مالی ناگهان سقوط کند.
ترس، بلاتکلیفی، تردید (Fear, uncertainty and doubt – FUD)
راهبردی است که در آن سودجویان اقدام به انتشار اخبار و اطلاعات منفی، گمراه کننده یا نادرست می کنند و منجر به ایجاد ترس، بلاتکلیفی و تردید در مورد یک دارایی خاص یا کلیت یک بازار می شود.
فاست، شیر (Faucet)
یک سیستم پاداش دهی که معمولا در برخی وب سایت ها و نرم افزارها مورد استفاده قرار می گیرد. در این سیستم، کاربران مقدار بسیار کمی از یک رمزارز خاص را در ازای انجام وظایف مشخصی دریافت می کنند.
فدرال رزرو (Federal Reserve System)
فدرال رزرو یا سیستم فدرال رزرو که در انگلیسی بیشتر فد (Fed) گفته می شود، بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا و احتمالا قدرتمندترین نهاد مالی جهان است. هدف این نهاد، تنظیم یک سیستم مالی و پولی امن، منعطف و باثبات برای این کشور است. فدرال رزرو از 12 بانک فدرال رزرو منطقه ای تشکیل شده که هر یک مسئول یک منطقه جغرافیایی مشخص در آمریکا هستند. به رغم آنکه برخی تحلیلگران و حتی مقام های آمریکایی از تاثیر رمزارزها و یوان دیجیتال چین بر سلطه دلار بر نظام پولی جهان گفته اند، فدرال رزرو هنوز (تا زمان نگارش این مطلب در فروردین 1399) هیچ اقدامی درباره رمزارزها و یا انتشار ارز دیجیتال رسمی آمریکا (دلار دیجیتال) نکرده است.
کارمزد (Fee)
کارمزد یا فی مبلغی است که در ازای یک خدمت مشخص دریافت می شود. کارمزد به شکل های مختلفی از جمله هزینه، شارژ، کمیسیون ویا جریمه اخذ می شود. در دنیای رمزارزها کارمزد بیشتر در مورد تراکنش ها و یا خرید و فروش در صرافی های رمزارزی به کار می رود. تراکنش های بلاک چین مثل انتقال رمزارز، ایجاد توکن یا مواردی مثل قرارداد هوشمند هزینه ای را برای شبکه دارد که به عنوان کارمزد تراکنش از کاربر یا معامله گر گرفته می شود. صرافی ها نیز در ازای فراهم کردن امکان خرید و فروش رمزارزها از کاربران کارمزد دریافت می کنند.
فیات (Fiat)
ارز فیات، ارز قانونی یک کشور است که پشتیبان فیزیکی مثل طلا یا نقره ندارد، بلکه پشتیبان آن دولتی است که آن را چاپ یا ضرب کرده است؛ مانند ریال ایران یا دلار ایالات متحده. ارز فیات می تواند به هر دو صورت نقدی و الکترونیکی وجود داشته باشد. ارزش پول فیات از رابطه بین عرضه و تقاضا و ثبات دولت صادرکننده آن ناشی می شود. این برخلاف پولی است که پشتوانه آن طلا یا کالای دیگری است که ارزش خود را از آن کالا می گیرد.
رمزارز وابسته به فیات (Fiat-Pegged Cryptocurrency)
به سکه، توکن یا دارایی رمزنگاری شده ای می گویند که ارزش آن به صورت مستقیم به یک ارز فیات وابسته باشد. ارزش این نوع رمزارزها با ذخیره ارزی متناظر با تعداد واحدهای منتشر شده تضمین می شود.
فیبوناچی گسترشی (Fibonacci Extension)
فیبوناچی گسترشی ابزاری است که معامله گران از آن برای تعیین اهداف سود یا تخمین اینکه قیمت پس از یک اصلاح تا چه اندازه ای پیش می رود، استفاده می کنند. سطوح گسترش نیز به مناطق احتمالی گفته می شود که روند قیمت ممکن است در آنجا معکوس شود.
اعداد فیبوناچی (Fibonacci Numbers)
اعداد فیبوناچی برای ایجاد شاخص های تکنیکال با استفاده از دنباله ریاضیاتی توسعه داده شده توسط ریاضیدان ایتالیایی به نام «فیبوناچی» استفاده می شود. دنباله اعداد که از صفر و یک شروع می شود، با جمع کردن دو عدد قبلی با هم ایجاد می شود. به عنوان مثال چند عدد آغازین این دنباله به این شکل است: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89، 144، 233، 377 و… معامله گران بازارهای مالی، از جمله بازارهای رمزارزی، برای پیش بینی روند بازار در تحلیل تکنیکال از این دنباله استفاده می کنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement Levels)
سطوح فیبوناچی اصلاحی خطوطی افقی هستند که نشان می دهند سطح حمایت و مقاومت در کجا بروز خواهند کرد. اینها براساس اعداد فیبوناچی تعیین می شود. هر سطحی با یک “درصد” مرتبط است. این درصد نشان دهنده این است که چه مقدار از حرکت پیشین قیمت اصلاح شده است. سطوح فیبوناچی اصلاحی شامل 23.6، 38.2، 61.8 و 78.6 درصد است، اما 50 درصد هم گاهی به صورت غیررسمی استفاده می شود.
دربرگیری مالی (Financial Inclusion)
دربرگیری مالی اشاره به تلاش هایی دارد که انجام می شود تا محصولات و خدمات مالی، صرف نظر از خالص دارایی افراد یا شرکت ها، برای همه آن ها قابل دسترس و تهیه باشد. دربرگیری مالی تلاش دارد تا موانعی را که باعث محرومیت افراد از مشارکت در بخش مالی و استفاده از خدمات مالی برای ارتقای زندگی خود می شود، از سر راه بردارند. دربرگیری مالی همچنین یکی از مهمترین اهداف ایجاد رمزارزها است. سازندگان ارزهای دیجیتال از سیستم سنتی مالی انتقاد می کنند که بخش بزرگی از مردم جهان را از امکانات بانکی و مالی محروم می کنند. این در حالی است که برخی از رمزارزها مانند بیت کوین نیز امروزه به ابزار سفته بازی ثروتمندان تبدیل شده اند.
ابزار مالی (Financial Instrument)
ابزارهای مالی دارایی ها یا بسته های سرمایه هستند که می توان آن ها را معامله کرد. بیشتر انواع ابزارهای مالی جریان و انتقال کارامد سرمایه را میان سرمایه گذاران سراسر جهان فراهم می کنند. این دارایی ها می توانند به شکل پول نقد، حق قراردادی برای انتقال یا دریافت پول نقد یا نوعی دیگر از ابزارهای مالی، یا گواهی مالکیت یک نفر بر یک نهاد باشند.
سواد مالی (Financial Literacy)
سواد مالی به توانایی فهم و استفاده موثر از انواع مهارت های مالی از جمله مدیریت مالی شخصی، بودجه بندی و سرمایه گذاری گفته می شود. سواد مالی بنای رابطه یک فرد با پول و یک فرایند یادگیری در کل زندگی است. هر چه زودتر شروع کنید، بهتر به نتیجه می رسید، چراکه آموزش کلید موفقیت در مورد پول است.
بازار مالی (Financial Market)
بازارهای مالی به هر محل خرید و فروشی گفته می شود که در آن معاملات اوراق بهادار و دارایی های مالی انجام می شود؛ مثل بورس، بازار اوراق قرضه، بازار ارزهای خارجی (فارکس)، بازار ابزار مشتقه، بازار ارزهای دیجیتال و… بازارهای مالی برای فعالیت روان اقتصادهای سرمایه داری عنصری حیاتی است.
پیشتاز (First Mover)
پیشتاز به خدمات یا محصولی گفته می شود که با اولین بودن در بازار یک مزیت رقابتی به دست می آورد. اولین بودن برای یک شرکت باعث ایجاد شناختی قدرتمند از یک برند و وفاداری مشتری پیش از آنکه رقابت وارد بازار شوند، می گردد. دیگر مزیت های پیشتازی شامل زمان بیشتر برای تکامل محصول یا خدمات و تعیین قیمت برای بازار است.
ماهی (Fish)
سرمایه گذاری که در سایه هماهنگی با اقدامات نهنگ های بازار، مقدار قابل توجهی از یک رمزارز را به دست آورده است. (با نهنگ و دلفین مقایسه شود)
فلیپنینگ (Flippening)
فلیپنینگ در لغت به معنای جابجا شدن دو چیز است اما در بازار ارزهای دیجیتال به حالتی اشاره دارد که قیمت اتریوم (ETH) از بیت کوین (BTC) پیشی خواهد گرفت. این اصطلاح توسط طرفداران اتریوم استفاده می شود.
تبادل ارزهای خارجی (Foreign Exchange)
تبادل ارزهای خارجی یا فارکس (Forex) به معامله یک ارز با ارزی دیگر گفته می شود. مثلا تبادل دلار با یورو. تراکنش های تبادل ارزهای خارجی در بازار فارکس انجام می شود. بازار فارکس بزرگترین و نقدترین بازار جهان است که در آن روزانه تریلیون ها دلار دست به دست می شود. این بازار هیچ مکان متمرکزی ندارد، بلکه شبکه ای الکترونیکی از بانک ها، کارگزاری ها، موسسات و معامله گران انفرادی است.
فورک (Fork)
فورک یا انشعاب بلاک چین زمانی روی می دهد که مشارکت کنندگان یک شبکه بلاک چین درباره نحوه ادامه فعالیت آن به اجماع نمی رسند و گروهی از آنان راه خود را جدا کرده و نسخه جدیدی از آن را ایجاد می کنند.
قرارداد سلف (Forward Contract)
قرارداد سلف یک قرارداد سفارشی میان دو طرف برای خرید یا فروش یک دارایی استاندارد نشده در یک قیمت معین در آینده است. قرارداد سلف می توانند برای پوشش از ریسک یا سفته بازی به کار رود. قرارداد سلف بسیار شبیه قرارداد آتی (Future Contract) است اما چند تفاوت اساسی دارد. از جمله اینکه قرارداد سلف شامل دارایی های استاندارد نشده است و خارج از بورس معامله می شود. همچنین، مفاد قراردادهای سلف می تواند کاملا مطابق نیاز طرف های قرارداد و به صورت محرمانه باشد. اما قراردادهای آتی شامل کالاهای استاندارد بوده و در بورس معامله می شود و مفاد آن باید مطابق استانداردهای بازار باشد. هر دوی این نوع قراردادها در بازارهای رمزارز نیز کاربرد دارد.
فرانشیز (Franchise)
فرانشیز یا حق امتیاز نوعی مجوز است که به یک شرکت یا کسب و کار امکان دسترسی به دانش تجاری انحصاری، فرایندهای و نشان تجاری شرکت اصلی را می دهد. براین اساس، شرکت دریافت کننده این مجوز می تواند محصولات و خدمات شرکت اصلی را تحت نام تجاری آن بفروشد و در ازای آن «فرانشیز» دریافت کند.
گره کامل (Full Node)
گره ها یا نودهایی که کل تاریخچه بلاک چین را دانلود می کنند تا مقررات آن را اعمال کنند.
تحلیل بنیادین (Fundamental Analysis)
روشی که در آن سرمایه گذاران برای تحقیق درباره ارزش زیربنایی و حقیقی یک دارایی، به بررسی فناوری، تیم توسعه، چشم انداز رشد و دیگر شاخصه های آن می پردازند. برخی از این روش به عنوان یک راهبرد سرمایه گذاری استفاده می کنند که «سرمایه گذاری ارزشی» خوانده می شود.
تعویض پذیری (Fungibility)
تعویض پذیری قابلیت یک کالا یا دارایی برای تعویض شدن با دارایی یا کالایی از همان نوع است. دارایی های تعوض پذیر فرایندهای مبادله و معاملات را آسان می کنند و امکان تعویض پذیری آن ها به معنای این است که ارزش دو دارایی تعویض پذیر با هم برابر است. به عنوان مثال رمزارزها تعویض پذیر هستند. یک واحد از رمزارز کونوس اچ (Counos H) با یک واحد دیگر از همان رمزارز ارزشی کاملا برابر دارد و قابل تعویض است.
قرارداد آتی (Futures)
قرارداد آتی نوعی توافق قانونی استاندارد است که براساس آن، یک کالا یا داریی خاص با قیمتی مشخص در تاریخی معین در آینده خریده یا فروخته می شود. قراردادهای آتی کالاهای و دارایی های استاندارد شده را دربر می گیرد. برای مقایسه قرارداد آتی و سلف به قرارداد سلف مراجعه کنید.
سود/منفعت (Gain)
سود یا منفعت به افزایش کلی در ارزش یک دارایی یا مالکیت گفته می شود. سود وقتی بالا می رود که قیمت کنونی یک چیز بالاتر از قمیت خرید اصلی باشد. سود ممکن است براساس مقاصد مالیاتی یا حسابداری به دسته های مختلفی تقسیم شود؛ مثل سود خالص (net gain) در مقابل سود ناخالص (gross gain) یا سود محقق (realized gain) در مقابل سود تحقق نیافته (unrealized). سود سرمایه گذاری همچنین می تواند به سود کوتاه مدت (short-term) یا بلندمدت (long-term) دسته بندی شود.
بازی وارسازی (Gamification)
بازی وارسازی به ایجاد مشوق برای مشارکت مردم در محتوا و فعالیت های غیربازی با استفاده از مکانیسم های به سبک بازی گفته می شود. بازی وارسازی از گرایش طبیعی مردم به رقابت، موفقیت، همکاری و کارهای خیر استفاده می کند. ابزارهای به کار رفته در طراحی بازی مثل پاداش دهی به کاربران برای دستیبابی به اهداف خاصی، افزایش سطح و به دست آوردن مدال به جهان واقعی منتقل می شوند تا عملکرد افراد ارتقا یابد. بازی وارسازی در صنعت رمزارز و بلاک چین نیز کاربردهایی دارد و برخی پلتفرم های بلاک چینی برای جذب مخاطبان بیشتر از این راهبرد استفاده می کنند.
گس/کارمزد تراکنش (Gas)
اصطلاحی مخصوص بلاک چین اتریوم است که به واحد اندازه گیری کار محاسباتی لازم برای انجام تراکنش ها یا قراردادهای هوشمند ویا اجرای نرم افزارهای غیرمتمرکز در این شبکه اطلاق می شود. (بیشتر بخوانید: گس چیست؟)
حد گس (Gas limit)
اصطلاحی مخصوص بلاک چین اتریوم است که به معنای حداکثر گسی است که یک کاربر حاضر است برای یک تراکنش هزینه کند. (بیشتر بخوانید: گس چیست؟)
قیمت گس (Gas price)
اصطلاحی مخصوص بلاک چین اتریوم است که به قیمت پیشنهادی یک کاربر برای کارمزد یک تراکنش اطلاق می شود. (بیشتر بخوانید: گس چیست؟)
بلاک پیدایش (Genesis block)
اولین بلاکی که پردازش و تایید می شود تا یک بلاک چین آغاز به کار کند، بلاک پیدایش نام دارد و به آن بلاک صفر یا بلاک یک هم می گویند.
اوراق قرضه دولتی (Government Bond)
اوراق قرضه دولتی به اوراق بدهی گفته می شود که توسط دولت برای پشتیبانی از هزینه ها و تعهدهای آن صادر می گردد. این اوراق معمولا سودهای دوره ای پرداخت می کنند. اوراق قرضه دولتی که توسط دولت کشور متبوع صادر می شوند، اغلب کم ریسک به حساب می آیند چراکه دولت صادرکننده از آن پشتیبانی می کند.
رمزارز با پشتوانه طلا (Gold-backed cryptocurrency)
سکه یا توکنی که نمایانگر مقدار مشخصی طلا است. یعنی ارزش آن با طلا تعیین می شود و پشتوانه آن مقدار خاصی طلا به صورت فیزیکی است. مثلا یک سکه یا توکن معادل یک گرم طلا باشد.
توکن حاکمیتی (Governance token)
توکنی است که برای رای گیری درباره تصمیمات مربوط به مقررات یا اداره یک اکوسیستم به کار می رود. دارندگان این نوع توکن ها بسته به میزان دارایی خود در تصمیم گیری های حاکمیتی آن اکوسیستم نقش خواهند داشت.
گیگاوِی (Gwei)
یک واحد ارزش معادل 0.000000001 اتر است که در محاسبات کارمزد تراکنش های شبکه اتریوم به کار می رود. هر اتر معادل 1,000,000,000,000,000,000 وِی (wei) است.
هاوینگ / نصف شدن (Halving)
به رویدادی در بیت کوین گفته می شود که طی آن پاداش استخراج بلاک ها و در واقع حجم عرضه جدید بیت کوین نصف می شود. این رویداد پس از استخراج هر 210,000 بلاک اتفاق می افتد.
شمعدان چکشی (Hammer Candlestick)
چکش یک الگوی قیمتی در نمودار شمعدان است که زمانی ظاهر می شود که یک رمزارز یا سهم به مقدار چشمگیری پایین تر از قیمت آغازین معامله می شود، اما در دوره زمانی مشخصی به نزدیک قیمت آغازین بازمی گردد. این الگو یک شمعدان شبیه چکش شکل می دهد که در آن پایه زیرین دست کم دو برابر اندازه بدنه اصلی است. بدنه شمعدان نشان دهنده اختلاف قیمت آغازین و پایانی است و پایه های بالایی و زیرین به ترتیب بیشترین و کمترین قیمت را نشان می دهند. (مراجعه کنید به نمودار شمعدان)
هودل (HODL)
نوعی راهبرد سرمایه گذاری است که در آن، سرمایه گذار دارایی خریداری شده را بدون توجه به تغییرات قیمت آن برای مدتی طولانی حفظ می کند. این اصطلاح از یک اشتباه تایپی در یکی از تالارهای گفت وگوی مربوط به بیت کوین رایج شد. یکی از دارندگان بیت کوین که می خواست بگوید قصد دارد دارایی بیت کوین خود را حفظ کند، به جای «Hold» به اشتباه نوشته بود «Hodl». از آن زمان این غلط تایپی مصطلح شد و با حروف بزرگ نوشته می شود.
دارایی سخت/دارایی مشهود (Hard Asset)
دارایی سخت یا مشهور به دارایی یا منابع ملموس با ارزش بنیادین گفته می شود. کالا، زمین و املاک از نمونه های دارایی مشهود هستند. شرکت ها دارایی های مشهود را می خرند تا تولید خود را ارتقا داده و درآمدشان را افزایش دهند و همچنین از آن ها به عنوان حائلی در مقابل ضررهای ناشی از دارایی ها نرم استفاده کنند. اما گاهی اوقات ارزش دارایی های مشهود نیز همزمان با دارایی های نرم کاهش می یابد.
سقف جذب سرمایه (Hard Cap)
این اصطلاح در عرضه اولیه سکه ها (ICO) استفاده می شود و به حد نهایی سرمایه ای اشاره دارد که رمزارز مورد نظر در رویداد ICO می تواند از سرمایه گذاران جذب کند.
هش (Hash)
هش تابعی است که یک ورودی از حروف و اعداد را به یک خروجی رمزنگاری شده با یک طول ثابت تبدیل می کند. هش با استفاده از یک الگوریتم ایجاد می شود و در حوزه رمزارزها برای مدیریت بلاک چین ضروری است.
مکانیسم اجماع هش گراف (Hashgraph Consensus Mechanism)
هش گراف یک مکانیسم اجماع غیرمتمرکز است که از روش سخن چینی (gossip)، سخن چینی درباره سخن چینی (gossip about gossip) و رای گیری مجازی استفاده می کند. این مکانیسم، مشکلات الگوریتم های استاندارد اجماع سازی مثل اثبات کار (proof of work) در سرعت بالاتر و کارایی بیشتر با حذف نیاز به ارسال رای یا جزئیات به شبکه حل می کند. ارسال رای و جزئیات باعث ازدحام و تاثیر در شبکه می شود.
قدرت هش/نرخ هش (Hash power/Hash rate)
واحد اندازه گیری قدرت محاسباتی استفاده شده توسط یک شبکه برای ادامه فعالیت آن. این واحد با هش بر ثانیه (H/s) اندازه گیری می شود و ممکن است در مقیاس های بزرگ به شکل های کیلوهش بر ثانیه (KH/s)، مگاهش بر ثانیه (MH/s)، گیگاهش بر ثانیه (GH/s) یا تراهش بر ثانیه (TH/s) نیز استفاده شود.
هارد فورک (Hard fork)
تغییری بنیادین در پروتکل یک بلاک چین است که در آن همه بلاک هایی که تاکنون نامعتبر بودند، معتبر می شود؛ و بلاک هایی که معتبر بودند، نامعتبر می شوند. وقتی در یک بلاک چین هارد فورک روی دهد، همه گره ها و کاربران باید نرم افزار پروتکل خود را به نسخه جدید ارتقا دهند.
هش (Hash)
هش تابعی است که یک ورودی از حروف و اعداد را به یک خروجی رمزنگاری شده با یک طول ثابت تبدیل می کند. هش با استفاده از یک الگوریتم ایجاد می شود و در حوزه رمزارزها برای مدیریت بلاک چین ضروری است.
مکانیسم اجماع هش گراف (Hashgraph Consensus Mechanism)
هش گراف یک مکانیسم اجماع غیرمتمرکز است که از روش سخن چینی (gossip)، سخن چینی درباره سخن چینی (gossip about gossip) و رای گیری مجازی استفاده می کند. این مکانیسم، مشکلات الگوریتم های استاندارد اجماع سازی مثل اثبات کار (proof of work) در سرعت بالاتر و کارایی بیشتر با حذف نیاز به ارسال رای یا جزئیات به شبکه حل می کند. ارسال رای و جزئیات باعث ازدحام و تاثیر در شبکه می شود.
اثر تیتر/اثر اخبار (Headline Effect)
اثر تیتر به تاثیر اخبار منفی در رسانه های مشهور روی یک شرکت، یک اقتصاد و یا یک بازار مثل بازار رمزارز اشاره دارد. بسیاری از اقتصاددانان بر این باور هستند که اخبار منفی باعث می شوند که مصرف کنندگان تمایل به هزینه کردن را از دست بدهند.
پوشش ریسک / حصار (Hedge)
پوشش ریسک به نوعی سرمایه گذاری گفته می شود که با هدف کاهش ریسک عملکرد قیمتی نامساعد یک دارایی انجام می شود. پوشش ریسک معمولا به شکل سرمایه گذاری در یک دارایی ثانویه است که قیمت آن اغلب عکس دارایی اصلی عمل می کند.
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund)
صندوق های پوشش ریسک، سرمایه گذاری های جایگزینی هستند که از صندوق های گروهی با راهبردهای سرمایه گذاری متنوع استفاده می کنند تا سود سرمایه گذارانشان را تضمین کنند. صندوق های پوشش ریسک ممکن است از ابزارهای سرمایه گذاری مشتقه و اهرم با هدف سودآوری بالاتر استفاده کنند. صندوق های پوشش ریسک معمولا برای سرمایه گذاران حرفه ای و معتبر قابل دسترس است.
رفتار گلّه ای / غریزه گلّه ای (Herd Instinct/Herd Behavior)
رفتار گلّه ای در امور مالی به پدیده ای گفته می شود که در آن سرمایه گذاران به جای اتکا به تحلیل های خود، از رفتار دیگر سرمایه گذاران تبعیت می کنند. به عبارت دیگر، یک سرمایه گذار که رفتار گله ای از خود بروز می دهد، فقط به این دلیل که دیگران یک سرمایه گذاری مشخصی انجام می دهند، همان سرمایه گذاری یا مشابه آن را انجام می دهد. رفتار گله ای در ابعاد گسترده می تواند با خرید عصبی یا فروش عصبی باعث ایجاد حباب یا سقوط بازار شود.
سقف مخفی / سقف نامشخص جذب سرمایه (Hidden Cap)
این اصطلاح در عرضه اولیه سکه های (ICO) مورد استفاده قرار می گیرد و به معنای حد نامشخص سرمایه ای است تیم توسعه دهنده یک رمزارز برای دریافت از سرمایه گذاران در رویداد عرضه اولیه تعیین می کند. هدف از تعیین سقف مخفی هموار کردن حوزه جذب سرمایه به شکلی است که سرمایه گذاران بزرگ اطلاعی از سقف اصلی نداشته باشند که براساس آن میزان سرمایه گذاری خود را تنظیم کنند تا سرمایه گذاران خرد نیز امکان مشارکت داشته باشند.
معامله پرتَواتُر/پربسامد (High-Frequency Trading)
معامله پربسامد یک روش معامله گری است که با استفاده از نرم افزارهای قدرتمند کامپیوتری حجم بزرگی از سفارش ها را در کسری از ثانیه انجام می دهد. این روش از الگوریتم های پیچیده ای برای تحلیل چندین بازار و اجرای سفارش ها براساس شرایط بازار استفاده می کند. طبیعتا در این روش، معامله گرانی که سرعت بالاتری دارند سود بیشتری هم کسب می کنند.
ذخیره داغ/هات استوریج (Hot storage)
ذخیره آنلاین کلیدها خصوصی که به کاربران امکان دسترسی سریع تر به رمزارزها را می دهد.
کیف پول داغ/هات والت (Hot wallet)
کیف پول رمزارزی که برای ذخیره داغ دارایی های رمزنگاری شده به اتصال اینترنت نیاز دارد. این اصطلاح در مقابل کیف پول آفلاین یا سرد به کار می رود.
اثر پول بُرد (House Money Effect)
اثر پول بُرد نظریه ای است که براساس آن، ریسک گریزی سرمایه گذاران هنگام استفاده از پولی که از سرمایه گذاری به دست آورده اند، بیشتر از زمانی است که می خواهند با حقوق یا پس اندازشان سرمایه گذاری کنند. یعنی وقتی کسی پولی از سرمایه گذاری به دست آورده باشد، تمایل بیشتری به ریسک کردن با آن پول دارد. مردم معمولا پولی را که از سرمایه گذاری درآورده اند متفاوت از پولی می بینند که از راه های دیگر کسب کرده اند و این مسئله باعث انحراف حسابگری ذهنی آنان می شود. دلیل این امر آن است که مردم به اشتباه سود سرمایه گذاری را «اضافه» یا «بادآورده» تصور می کنند.
صندوق سرمایه گذاری مختلط (Hybrid Fund)
ویژگی صندوق های سرمایه گذاری مختلط این است که در دو یا چند نوع دارایی متفاوت سرمایه گذاری می کنند. در حوزه رمزارز این صندوق ها ممکن است در کنار بازار رمزارز، در بازار بورس یا بازارهای مالی دیگر و یا بالعکس سرمایه گذاری کنند.
مکانیسم اجماع دوگانه (Hybrid PoW/PoS Consensus)
روش اجماع دوگانه ترکیبی از الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) و الگوریتم اثبات سهام (PoS) است. هدف از ترکیب این دو روش این است که از مزیت های هر دو الگوریتم استفاده شده و نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهند. رمزارز دیکرد (Decred) جزو معدود ارزهای دیجیتالی است که از روش دوگانه اجماع استفاده می کند.
سفارش دوبخشی (Iceberg Order)
سفارش های دوبخشی سفارش های تکی حجیمی هستند که معمولا با استفاده از نرم افزارهای خودکار به سفارش های محدود (limit order) کوچکتر تقسیم می شوند تا حجم اصلی سفارش را پنهان نگهدارند. این نوع سفارش گاهی نیز سفارش ذخیره نامیده می شود.
سرقت هویت (Identity Theft)
سرقت هویت، به دست آوردن اطلاعات شخصی یا مالی یک فرد دیگر برای استفاده از هویت او برای کلاهبرداری است. مثل انجام تراکنش ها یا خریدهای غیرقانوین با استفاده از هویت شخصی دیگر. سرقت هویت به روش های مختلفی انجام می شود و قربانیان آن معمولا از لحاظ مالی، اعتباری و حیثیتی خسارت می بینند.
سفارش انجام فوری یا لغو (Immediate or Cancel Order)
سفارش انجام فوری یا لغو (IOC) یک سفارش خرید یا فروش است که می گوید همه یا بخشی از سفارش انجام شود و مابقی لغو گردد. انجام فوری یا لغو یکی از انواع سفارش های مدت دار است که سرمایه گذار می تواند تعیین کند تا چه زمانی فعال باقی بماند و تحت چه شرایطی لغو شود.
تغییرناپذیری (Immutable/Immutability)
تغییرناپذیری مشخصه ای از بلاک چین است که بیان می کند که هیچ تغییری در طول زمان نمی توان در آن ایجاد کرد. یعنی فقط می توان به پایگاه داده اطلاعات جدید افزود، و اطلاعات موجود به هیچ وجه قابل تغییر نیست.
شاخص (Index)
شاخص روشی برای پیگیری عملکرد گروهی از دارایی ها به طریقی استاندارد است. شاخص ها معمولا عملکرد سبدی از دارایی ها را اندازه گیری می کنند که مربوط به بخش مشخصی از بازار می شود. شاخص می تواند بخشی بسیار بزرگ یا حتی کل بازار را در بر بگیرد، مثل شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و یا شامل بخشی تخصصی از بازار مثل یک صنعت خاص شود.
صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر شاخص (Index Fund)
نوعی صندوق سرمایه گذاری مشترک یا صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس است که از یک سبد دارایی مطابق با اجزای یک شاخص بازار مالی تشکیل شده است. به عنوان مثال یک صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر شاخص ممکن است از سهام شرکت های یک شاخص صنعتی مثل میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) تشکیل شده باشد.
پوشش تورم (Inflation Hedge)
پوشش تورم به نوعی سرمایه گذاری گفته می شود که برای در امان ماندن از کاهش قدرت خرید یک ارز در اثر کاهش ارزش آن انجام می شود. وقتی ارزش پول به دلیل افزایش تورم یا مسائل اقتصاد کلان کاهش می یابد، افراد برای حفظ ارزش پول نقد خود، آن را سرمایه گذاری می کنند؛ یعنی به نوعی پوششی در مقابل تورم ایجاد می کنند. برخی کارشناسان رمزارزها را به عنوان سرمایه گذاری پوشش تورم طبقه بندی می کنند. برخی داده ها نیز حاکی است که وقتی ارزش دلار کاهش می یابد، سرمایه گذاری در حوزه رمزارز افزایش پیدا می کند.
ضریب اطلاعات (Information Coefficient – IC)
ضریب اطلاعات معیاری برای سنجس مهارت یک تحلیلگر سرمایه گذاری یا مدیر سبد دارایی است. ضرب اطلاعات نشان می دهد که پیش بینی های مالی یک تحلیلگر تا چه حد با نتایج واقعی مطابقت داشته است. این معیار از منفی یک تا یک را در بر می گیرد. عدد یک به این معنا است که همه پیش بینی های تحلیلگر به وقوع پیوسته و عدد منفی یک حاکی از آن است که هیچ یک از پیش بینی ها با واقعیت مطابقت نداشته است.
عرضه اولیه جایزه (Initial Bounty Offering – IBO)
عرضه اولیه جایزه یک روش جدید برای جلب مشارکت افراد در بلاک چین ها و رمزارزها است. در این روش، برخلاف روش عرضه اولیه سکه که سرمایه گذاران باید اقدام به خرید سکه یا توکن کنند، سکه های جدید به صورت رایگان یا توکن تخفیف در ازای خدمات مشخصی به مشارکت کنندگان داده می شود.
عرضه اولیه سکه (Initial Coin Offering – ICO)
عرضه اولیه سکه در صنعت رمزارز معادل عرضه اولیه سهام در بورس است. عرضه اولیه سکه یک فرایند جذب سرمایه یا فروش عمومی است که از طریق رمزارزها برای جمع آوری سرمایه لازم برای راه اندازی یک پروژه یا شرکت انجام می شود. شرکت یا پروژه ای که قصد جمع آوری پول برای ایجاد سکه، نرم افزار یا خدمات جدید دارد، با عرضه اولیه سکه اقدام به جذب سرمایه می کند. سرمایه گذاران با خرید سکه یا توکن های عرضه شده توسط این شرکت یا پروژه، در آن مشارکت می کنند.
عرضه اولیه سهام (Initial Public Offering – IPO)
عرضه اولیه سهام فرایندی است که در آن سهام یک شرکت خصوصی برای خرید عموم مردم عرضه می شود. عرضه عمومی سهام به شرکت ها امکان می دهد که سرمایه لازم خود را از سرمایه گذاران عمومی در میان مردم جمع آوری کنند. فرایند انتقال یک شرکت از مالکیت خصوصی به سهامی عام می تواند برای سهامداران خصوصی آن شرکت از این جهت مهم باشد که سود سرمایه گذاری خود را از این طریق محقق می کنند. شرکت های رمزارزی تاکنون به دلیل نوپا بودن این صنعت به صورت خصوصی تاسیس و اداره می شدند. اما عرضه عمومی سهام صرافی رمزارزی کوین بیس (Coinbase) در آوریل سال 2021 در بورس نزدک آمریکا اولین گام در این صنعت برای ادغام با دیگر بازارهای مالی بود.
عرضه اولیه توکن (Initial Token Offering – ITO)
عرضه اولیه توکن فرایندی مانند عرضه اولیه سکه (ICO) است، با این تفاوت که تمرکز آن روی عرضه توکن هایی است که کاربرد خدماتی دارند و روی یک بلاک چین برای استفاده در نرم افزارهای موجود در آن عرضه می شوند. تفاوت اصلی سکه و توکن این است که سکه بلاک چین مخصوص خود را دارد و ارز اختصاصی آن محسوب می شود، اما توکن روی یک بلاک چین دیگر ایجاد می شود.
ارزش ذاتی (Intrinsic Value)
ارزش ذاتی معیاری است برای سنجش اینکه یک دارایی چقدر می ارزد. این معیار از طریق محاسبه عینی و مدل مالی پیچیده به دست می آید و با قیمت یک دارایی در بازار معاملات متفاوت است. در حوزه رمزارزها، برخی دارایی های دیجیتال را فاقد ارزش ذاتی مانند فلزات گرانبها یا سهام شرکت ها می دانند. در مقابل، برخی دیگر استدلال می کنند که ارزش ذاتی مفهومی برساخته است و ارزش همه دارایی ها ناشی از اجماعی است که در میان جوامع حول آن شکل گرفته است. این گروه بر این باور هستند که اگر رمزارزها در میان مردم ارزشمند تلقی می شوند، پس ارزش دارند.
استخراج سریع (Instamine)
در حالی که بیشتر رمزارزهای قابل استخراج در یک فرایند از پیش تعیین شده، محدودیتی را برای استخراج رمزارزهای جدید ایجاد کرده اند، برخی رمزارزها این محدودیت را ندارند و به محض آغاز فرایند استخراج، بخش قابل توجهی از سکه های قابل ضرب پروژه در یک بازه زمانی کوتاه استخراج می شود. به این فرایند استخراج سریع یا فوری می گویند که البته نقطه ضعف آن توزیع نابرابر سکه ها میان افراد است.
واسطه (Intermediary)
واسطه فرد یا نهادی است که یک تراکنش را میان دو فرد یا نهاد دیگر امکان پذیر می کند. بانک ها، صرافی ها و کارگزاری ها نمونه هایی از واسطه ها هستند.
سرمایه گذاری مشترک (Joint Venture – JV)
سرمایه گذاری مشترک یک ترتیب کسب و کار است که طی آن دو یا چند طرف می پذیرند که منابع خود را برای یک منظور مشترک تجمیع کنند. هدف آن ها می تواند یک پروژه جدید یا هر فعالیت کسب و کار دیگری باشد. در سرمایه گذاری مشترک همه شرکا در سود، ضرر و هزینه های مرتبط با سرمایه گذاری شریک هستند. با این حال، موضوع سرمایه گذاری به تنهایی یک موجودیت است که از دیگر منافع سرمایه گذاران مجزا است.
احراز هویت مشتری (Know Your Customer – KYC)
مقرراتی است که براساس آن صرافی ها یا پلتفرم های خرید و فروش رمزارزها باید اقدام به احراز هویت مشتریان خود کنند. رهنمودهای KYC، شرکت ها را ملزم می کند که هویت، مناسب بودن خطرات حفظ یک رابطه تجاری را راستی آزمایی کنند. این روندها بخشی از سیاست گسترده تر به نام ضدپولشویی (AML) است که نهادهای مالی اعمال می کنند.
قانون تقاضا (Law of Demand)
قانون تقاضا یکی از بنیادی ترین مفاهیم اقتصاد است. این قانون در کنار قانون عرضه چگونگی تخصیص منابع و تعیین قیمت کالاها و خدمات را در اقتصاد بازار تبیین می کند. قانون تقاضا بیان می دارد که کمیت مورد خرید رابطه معکوس با قیمت دارد. به بیان دیگر، هرچه قیمت بالا رود، کمیت مورد تقاضا کاهی می یابد. علت این امر آن است که مصرف کنندگان اولین واحدهای یک کالای اقتصادی را برای برطرف کردن نیازهای فوری خود خریداری می کنند. اما واحدهای اضافی آن کالا را برای اهداف کم ارزش تر می خواهند، یعنی برایشان اولویت کمتری دارد.
قانون عرضه (Law of Supply)
قانون عرضه یک قانون در اقتصاد خرد است که بیان می دارد اگر همه عوامل را ثابت فرض کنیم، بالا رفتن قیمت کالا یا خدمات، حجم عرضه آن توسط عرضهکننده افزایش می یابد و بالعکس.براساس این قانون، بالا رفتن قیمت ها باعث می شود که تولیدکنندگان برای حداکثر کردن سود خود اقدام به افزایش تولید خود برای فروش بیشتر کنند.
قانون عرضه و تقاضا (Law of Supply and Demand)
قانون عرضه و تقاضا نظریه ای است که تعامل میان فروشندگان یک منبع و خریداران آن را بیان می کند. این رابطه میان قیمت یک کالا یا محصول و تمایل مردم برای خرید یا فروش آن را تبیین می کند. به طور کلی، وقتی قیمت افزایش یابد، مردم تمایل پیدا می کنند که بیشتر عرضه کنند تا این که تقاضا داشته باشند و وقتی قیمت ها کاهش یابد، برعکس این روال صدق می کند. این تئوری بر دو قانون مجزا مبتنی است؛ قانون عرضه و قانون تقاضا. با تعامل این دو قانون قیمت واقعی بازار و حجم یک کالا تعیین می شود.
راهکارهای لایه دوم (Layer 2 solutions)
راهکارهایی که در بستر یک بلاک چین عمومی ایجاد شده تا مقیاس پذیری و کارایی آن را ارتقا دهد.
دفترکل (Ledger)
محل ذخیره تراکنش های مالی که به هیچ وجه امکان تغییر در آن وجود ندارد، فقط می توان تراکنش های جدید را به آن اضافه کرد.
اهرم/لِوریج (Leverage)
پولی که معامله گران از کارگزاران قرض می گیرند تا امکان خرید سهام یا رمزارزهای بیشتری نسبت به موجودی خود کنند. این کار زمانی انجام می شود که سرمایه گذار براساس تحلیل های خود به این نتیجه رسیده که یک سهام یا رمزارز خاص در کوتاه مدت رشد چشمگیری خواهد داشت.
چرخه حیات (Life Cycle)
چرخه حیات سیری از رویدادها است که در طول آن یک محصول به وجود می آید، رشد می کند، به بلوغ می رسد و در نهایت افول می کند. رایج ترین مراحل چرخه حیات یک محصول عبارتند از توسعه، ورود به بازار، رشد، بلوغ و افول یا ثبات.
شبکه لایتنینگ (Lightning Network)
شبکه لایتنینگ یک پروتکل پرداخت لایه دوم است که روی یک بلاک چین عمل می کند. شبکه لایتنینگ برای امکان پذیر کردن تراکنش های سریع و مقیاس پذیر بین گره ها و در داخل گره ها طراحی شده است. این شبکه یک راهکار برای حل مشکل مقیاس پذیری بیت کوین است. تراکنش ها معمولا روی بلاک چین انجام می شوند، اما شبکه لایتنینگ تراکنش ها به صورت برون زنجیره ای و در خارج از بلاک چین انجام می دهد. یکی از کاربردهای شبکه لایتنینگ کاهش بار شبکه بلاک چین و کاهش کارمزد تراکنش است.
تصفیه / لیکوئید کردن (Liquidate)
تصفیه به تبدیل مایملک یا دارایی به پول نقد یا معادل آن با فروش آن ها در بازار آزاد گفته می شود. تصفیه همچنین می تواند زمانی صورت بگیرد که برای انحلال یک شرکت یا پایان دادن به یک کسب و کار، دارایی های آن را میان طلبکاران توزیع می کنند.
اصطلاح تصفیه یا لیکوئید کردن کاربرد دیگری نیز دارد که مربوط به سرمایه گذاری است و به زمان خروج از یک موقعیت سرمایه گذاری در اوراق بهادار یا رمزارزها گفته می شود. یک صرافی یا کارگزار ممکن است زمانی که قیمت سبد دارایی یک سرمایه گذار به مقدار مشخصی که از پیش تعیین شده، سقوط کرده باشد، بدون اطلاع او اقدام به بستن آن موقعیت کند.
در بازار رمزارزها این اصطلاح بیشتر زمانی به کار می رود که سرمایه گذاران به امید بالا رفتن قیمت یک رمزارز خاص، اقدام به دریافت وام (به اصطلاح اهرم) از یک صرافی کرده و رمزارز بیشتری نسبت به دارایی اصلی خود خریده اند. اما گاهی برخلاف پیش بینی سرمایه گذار، بازار سقوط می کند. در چنین مواقعی، صرافی زمانی که ارزش کل دارایی سرمایه گذار با ارزش وثیقه او برابر شده باشد، اقدام به بستن آن موقعیت می کند تا بیش از آن دچار ضرر نشود.
نقدینگی (Liquidity)
میزان نقدشوندگی یک رمزارز یا دارایی بدون تاثیرگذاری بر کلیت بازار. هرقدر نقدینگی بالاتر باشد، معنای آن این است که یک دارایی به همان میزان راحت تر قابل فروش است.
استخر نقدینگی (Liquidity pool)
دارایی های رمزارزی که یک صرافی غیرمتمرکز برای تسهیل خرید و فروش جفت ارزهای خود ذخیره می کند. یعنی کاربران با استفاده از آن رمزارز خاص به راحتی می توانند اقدام به خرید فروش دیگر دارایی های خود کنند و نیازی به تبدیل به ارزهای دیگر ندارند.
تأمین کننده نقدینگی (Liquidity provider)
کاربرانی که با سپرده گذاری توکن های خود در استخر نقدینگی یک صرافی غیرمتمرکز، نقدینگی آن صرافی را تأمین می کنند.
لانگ (Long)
وضعیتی که در آن سرمایه گذار یک رمزارز را با این انتظار خریداری می کند که بعدا به قیمت بالاتری آن را بفروشد. (با شورت مقایسه کنید)
مارجین (Margin)
مارجین به پولی گفته می شود که از یک کارگزار یا صرافی رمزارزی به عنوان وام دریافت می شود تا سرمایه گذار با آن اقدام به خرید رمزارز کند. مارجین در واقع تفاوت ارزش کل رمزارزهای خریداری شده توسط معامله گر و وام دریافت شده از صرافی است.
مارجین کال (Margin Call)
مارجین کال هشداری است که وقتی فعال می شود که ارزش حساب مارجین یک سرمایه گذار به کمتر از مقدار مشخص شده توسط صرافی افت می کند. در این حالت، صرافی یا کارگزار از سرمایه گذار می خواهد که پول، رمزارز یا اوراق بهادار بیشتری سپرده گذاری کند تا میزان حداقل حساب مارجین حفظ شود.
معاملات مارجین (Margin trading)
خرید و فروش رمزارزها با استفاده از سرمایه استقراضی از شخص ثالث مثل کارگزاری. در این روش، رمزارز مورد معامله در واقع وثیقه وامی است که از کارگزاری گرفته شده است. این روش برای معامله گران بی تجربه ممکن است بسیار پرریسک باشد.
بازار (Market)
فضای آنلاین یا آفلاینی که معاملات مالی-تجاری در آن صورت می گیرد. در حوزه رمزارزها، بیشتر اصطلاح بازار رمزارز (cryptocurrency market) رایج است. بازار رمزارز است فضایی است که دو طرف معامله در آن به خرید و فروش رمزارز می پردازند. این اصطلاح همچنین می تواند به حوزه خرید و فروش یک دارایی خاص مانند یک رمزارز مشخص اشاره داشته باشد. مثلا بازار اتریوم (ETH) که اشاره به فضایی است که همه کنش ها و معاملات مربوط به رمزارز اتریوم را شامل می شود.
سقف بازار/ارزش کل بازار (Market capitalization/market cap)
ارزش کل بازار یک رمزارز خاص؛ یعنی مجموع قیمت کل واحدهای موجود از آن رمزارز به قیمتی که در همان لحظه دارد. این رقم برای رتبه بندی حجم نسبی رمزارزها به کار می رود. برای محاسبه ارزش کل بازار یک رمزارز، همه واحدهای موجود از آن را در قیمت لحظه ای آن ضرب می کنند.
چرخه بازار (Market Cycle)
چرخه بازار اصطلاحی گسترده است که به روندها و الگوهای بازار در وضعیت های مختلف اشاره دارد. چرخه بازار به دوره ای گفته می شود که میان دو نقطه اوج یا کف قیمت قرار گرفته است. این اصطلاح ممکن است برای کلیت یک بازار یا برای یک دارایی خاص در آن بازار به کار رود.
عمق بازار (Market Depth)
عمق بازار به توانایی بازار در جذب سفارش خرید و فروش بدون تاثیر چشمگیر روی قیمت یک دارایی یا رمزارز گفته می شود. عمق بازار سطح و عرض کلی سفارش های باز، پیشنهاد خرید و عرضه را در یک رمزارز خاص در نظر می گیرد. معمولا هرچه تعداد سفارشات خرید و فروش بیشتر باشد، عمق بازار بیشتر است، به شرط آنکه این سفارش ها به صورت متناسب در دو طرف قیمت فعلی رمزارز مورد نظر توزیع شده باشند.
بازارگردان (Market Maker)
بازارگردان شخص یا شرکتی است که فضایی را برای معاملات اوراق بهادار یا رمزارز ایجاد می کند تا خرید و فروش آن را تسهیل کند. بازارگردانان همچنین خود نیز مقداری اوراق بهادار یا رمزارز در اختیار دارند و از آن برای تسهیل معاملات استفاده می کنند. در واقع مزیت وجود بازارگردان این است که نقدینگی یک رمزارز را بالا می برد.
دستکاری بازار (Market Manipulation)
دستکاری بازار به پایین آوردن یا بالا بردن مصنوعی قیمت یک رمزارز یا تاثیر بر رفتار بازار پیرامون آن رمزارز از طریقی دیگر برای منافع شخصی است. دستکاری بازار در بیشتر موارد غیرقانونی است، اما شناسایی و تشخیص آن برای نهادهای تنظیم مقررات دشوار است. به ویژه در بازار رمزارزها که اساسا هنوز بازاری نوپا است و مقررات و قوانین مشخص یا دست کم کافی برای آن وضع نشده است. دستکاری در بازار رمزارزها از راه های مختلف صورت می گیرد. نهنگ ها، شرکت های بزرگ و افراد شاخص از عواملی هستند که مواردی از دستکاری بازار رمزارزها توسط آن ها ثبت شده است.
سفارش بازار (Market Order)
سفارش بازار در واقع ساده ترین نوع معامله است. در این نوع سفارش، معامله گر سفارش خرید یا فروش یک رمزارز خاص را ثبت می کند و صرافی در همان لحظه معامله را براساس بهترین گزینه موجود در آخرین قیمت معامله شده آن رمزارز انجام می دهد.
احساسات بازار (Market Sentiment)
احساسات بازار به نگرش کلی سرمایه گذاران نسبت به بازار رمزارزها یا یک رمزارز خاص گفته می شود. احساسات بازار در واقع لحن بازار یا روانشناسی جمعی آن است که در فعالیت و عملکرد قیمتی رمزارزها نمود می یابد. به طور کلی، رشد قیمت ها حاکی از وجود احساسات مثبت یا صعودی در بازار است و در سوی دیگر، کاهش قیمت ها نشان دهنده احساسات منفی یا نزولی نسبت به بازار است.
زمانبندی بازار (Market Timing)
زمانبندی بازار به وارد یا خارج کردن پول سرمایه گذاری از یک بازار مالی مانند بازار رمزارز یا انتقال آن از یک دارایی به داریی دیگر براساس یک روش مبتنی بر پیش بینی است. زمانبندی بازار معمولا یکی از اجزای کلیدی راهبردهای سرمایه گذاری و در مورد معامله گران همیشه راهبرد اصلی است. روش های پیش بینی برای تصمیم گیری های مبتنی بر زمانبندی بازار شامل داده های بنیادین، تکنیکال، کمی و اقتصادی است. به طور کلی، در زمانبندی بازار از داده های تحلیلی برای مشخص کردن زمان خاصی برای ورود به بازار یا خروج از آن استفاده می کنند.
بازاریابی (Marketing)
بازاریابی مجموعه فعالیت هایی است که یک شرکت انجام می دهد تا خرید یا فروش یک محصول را ترویج کند. بازاریابی شامل تبلیغات، فروش و ارسال محصولات به مشتریان یا دیگر شرکت ها است.
تاریخ سررسید (Maturity)
به تاریخ که طول عمر یک تراکنش یا ابزار مالی در آن به پایان می رسد و پس از آن باید یا باید تمدید شود یا کلا لغو می شود، تاریخ سررسید می گویند. این اصطلاح معمولا برای مواردی مانند سپرده گذاری، ابزارهای مالی با سود ثابت، وام و اوراق قرضه به کار می رود. در بازار رمزارزها نیز این اصطلاح در برخی ابزارهای مالی رمزارز مورد استفاده قرار می گیرد.
سقف عرضه (Max supply)
حداکثر تعداد سکه هایی که در سراسر عمر یک رمزارز عرضه خواهد شد. (با عرضه در گردش و عرضه کل مقایسه شود)
متامسک (Metamask)
کیف پول دیجیتال آنلاین که به کاربران امکان مدیریت، انتقال و دریافت اتریوم را می دهد. این کیف پول به صورت افزونه مرورگر وب عمل می کند.
مایکرو بیت کوین (uBTC)
یک میلیونیوم بیت کوین. هر بیت کوین معادل یک میلیون مایکرو بیت کوین است. این اصطلاح اغلب با یک فورک بیت کوین اشتباه گرفته می شود. باید توجه داشت که مایکرو بیت کوین خود مستقلا یک رمزارز نیست، بلکه در واقع پول خرد بیت کوین به شمار می رود.
ریزتراکنش (Microtransaction)
ریزتراکنش که حروف اختصاص MTX هم نمایش داده می شود، مدلی از کسب و کار است که در آن کاربران می توانند کالاهای مجازی را با پرداخت های ریز خریداری کنند. ریزتراکنش معمولا در بازی های رایانه های رایگان به کار می روند که امکان خرید و فروش اشیاء داخلی بازی برای کسب درآمد توسعه دهندگان وجود دارد.
عبارت یادآور (Mnemonic phrase/mnemonic seed/seed phrase)
فهرستی از کلمه های پشت سرهم است که برای دسترسی به دارایی های رمزارزی یا بازگردانی آن به کار می رود. این عبارت باید کاملا مخفی نگه داشته شود. بیشتر کیف پول های سخت افزاری از این عبارت استفاده می کنند.
کیف پول موبایلی (Mobile Wallet)
کیف پول موبایلی یک کیف پول نرم افزاری رمزارز است که روی گوشی هوشمند نصب شده و ارزهای دیجیتال، تاریخچه تراکنش و کلیدهای خصوصی را در گوشی ذخیره می کند. مهم ترین مزیت این نوع کیف پول ها قابلیت حمل آن ها است که همیشه همراه کاربر هستند. این نوع کیف پول ها در عین حال می توانند از آسیب پذیری های گوشی مانند سرقت، آسیب فیزیکی و از بین رفتن داده ها تاثیر بپذیرند. برای انتخاب کیف پول موبایلی مناسب بهتر است به موارد امنیتی مانند امکان بازیابی رمز عبور، احراز هویت دو عاملی، احتمال کلاهبرداری تعویض سیم کارت و مواردی از این دست توجه شود.
مومنتوم / تکانه (Momentum)
مومنتوم نرخ سرعت گرفتن تغییر قیمت یک رمزارز است؛ یعنی سرعت تغییر قیمت آن رمزارز. به بیان ساده، مومنتوم تمایل روند قیمتی برای تداوم در همان مسیر صعودی یا نزولی است که معمولا با اطلاعات قیمت و حجم معاملات در نظر گرفته می شود. در تحلیل تکنیکال مومنتوم اغلب از طریق یک نوسانگر محاسبه می شود و در شناسایی روندها به کار می رود.
معامله گری مومنتوم (Momentum Trading)
معامله گری مومنتوم یک راهبرد معاملاتی است که در آن مومنتوم یک رمزارز را در نمودارهای تحلیلی شناسایی کرده و از آن برای ورود به بازار در آغاز یک روند استفاده می کنند.
جریان پول (Money Flow)
جریان پول معیاری است که با گرفتن میانگین بالاترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت پایانی و ضرب کردن آن در حجم روزانه به دست می آید. مقایسه این معیار برای یک روز با روز پیش از آن گویای مثبت یا منفی بودن جریان پول در آن روز است. جریان پول مثبت نشان دهنده این است که قیمت ها احتمالا افزایش خواهند یافت و جریان پول منفی حاکی از احتمال کاهش قیمت ها است.
شاخص جریان پول (Money Flow Index – MFI)
شاخص جریان پول یک نوسانگر تکنیکال است که از داده های قیمت و حجم برای تعیین سیگنال های اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی استفاده می کند. این شاخص همچنین برای تشخیص نقاط واگرایی به کار می رود که می تواند نشانگر تغییر روند باشد. این نوسانگر بین 0 تا 100 حرکت می کند. معیار جریان پول با گرفتن میانگین بالاترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت پایانی و ضرب کردن آن در حجم روزانه به دست می آید.
پولشویی (Money Laundering)
پولشویی فرایندی غیرقانونی است که در آن منشأ پول های هنگفتی را که از راه غیرقانونی به دست آمده طوری گم می کنند که گویی از طریق قانونی کسب شده است. به پولی که از طریق فعالیت مجرمانه به دست می آید، پول کثیف می گویند و فرایند پولشویی آن را «می شوید» تا به پول تمیز تبدیل شود.
پولشویی یکی از جرایم بسیار جدی مالی است که هم توسط مجرمان یقه سفید استفاده می شود و هم مجرمان خیابانی. بسیاری از شرکت های مالی سیاست های ضدپولشویی موسوم به AML را اعمال می کنند تا از این فعالیت جلوگیری کنند. سیاست های ضدپولشویی یکی از مهم ترین مباحث در صنعت رمزارزها است، زیرا بسیاری از سیاست مداران رمزارزها را به دلیل ماهیت ناشناس و بی نام بودن تراکنش های آن ها، به عنوان یکی از مهم ترین راه های پولشویی می دانند.
البته مطالعات جدید نشان می دهد که میزان استفاده از رمزارزها برای پولشویی در سال 2020 کاهشی چشمگیر داشته است. از آنجا که در تراکنش های رمزارزی هیچ چیزی از هویت انتقال دهندگان ثبت نمی شود، این مسئله به یکی از مباحث جدی در این زمینه تبدیل شده است. البته مخالفان این نظر نیز استدلال می کنند که تراکنش های رمزارزی به دلیل ماهیت تغییرناپذیر بلاک چین برای ابد در دفترکل آن رمزارز ثبت می شود و همچنین به دلیل منبع باز بودن آن ها (البته بیشتر آن ها) همه تراکنش ها از آغاز صدور آن رمزارز تا لحظه جاری قابل ردیابی است.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک نوسانگری است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. این نوسانگر میانگین قیمت یک رمزارز را در بازه مشخصی که توسط کاربر تعیین می شود، نشان می دهد. محاسبه میانگین متحرک باعث می شود که نوسان های تصادفی و کوتاه مدت در قیمت یک رمزارز در بازه های زمانی مشخص کمرنگ شده و معامله گر امکان بهتری برای تحلیل آن داشته باشد. میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه از پرکاربردترین نمونه های این شاخص هستند. در واقع هر میانگین متحرک، نقاط مربوط به میانگین قیمت یک رمزارز در بازه های زمانی مشخص شده را به یک دیگر وصل می کند تا یک نوسانگر را شکل دهد.
مکدی یا میانگین متحریک همگرا واگرا (MACD)
مکدی مخفف عبارت انگلیسی Moving Average Convergence Divergence به معنای میانگین متحریک همگرا واگرا است. مکدی یک شاخص مومنتوم رصد روند که نشان دهنده رابطه بین تو میانگین متحرک مربوط به قیمت یک رمزارز است. مکدی از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 مقطعی از میانگین متحرک نمایی 12 مقطعی به دست می آید. نتیجه این تفریق خط نوسانگر مکدی است. سپس، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه به نام خط سیگنال روی خط مکدی اضافه می شود که به عنوان سیگنال دهنده خرید یا فروش عمل می کند. وقتی که مکدی به بالای خط سیگنال می رود، معامله گران خرید می کنند و وقتی مکدی به زیر خط سیگنال می آید، می فروشند.
اثر شبکه ای (Network Effect)
اثر شبکه ای به پدیده ای گفته می شود که در آن افزایش شمار مردم یا مشارکت کنندگان باعث افزایش ارزش یک خدمت یا محصول می شود. اینترنت یک نمونه از اثر شبکه ای است. ابتدا کاربران کمی از اینترنت استفاده می کردند، چراکه برای افراد خارج از ارتش یا غیرمرتبط با تحقیقات علمی هیچ ارزشی نداشت. اما با افزایش تعداد کاربرانی که به اینترنت دسترسی یافتند، آن ها شروع به تولید محتوا، اطلاعات وخدمات کردند. توسعه و ارتقای وب سایت ها باعث جذب کاربران بیشتر شد که علاقه مند به ارتباط با یکدیگر بودند. کاربران جدید نیز کاربران دیگر با خود آوردند و این باعث افزایش ارزش اینترنت شد. افزایش ارزش نیز در جای خود هجوم کاربران تازه تر را تشدید کرد.
نانس (Nonce)
نانس مخفف عبارت انگلیسی «number only used once» است و به عددی گفته می شود که به یک بلاک هش شده یا رمزنگاری شده در بلاک چین افزوده می شود. دانس عددی است که استخراج کنندگان بلاک چین به دنبال حل آن هستند و وقتی راه حلش را پیدا کنند، در ازای آن مقداری رمزارز به عنوان پاداش دریافت می کنند.
توکن تعویض ناپذیر (Non-fungible token)
توکن های تعویض ناپذیر (NFT) نوعی رمزارز هستند که قابل تعویض با یکدیگر نیستند. این توکن ها دارایی های فیزیکی یا دیجیتالی را نمایندگی می کنند که دارای ارزش متفاوتی هستند.
تراکنش برون زنجیره ای (Off-Chain Transaction)
تراکنش برون زنجیره ای راهکاری برای افزایش سرعت و کاهش هزینه های انتقال رمزارز میان افراد است. در تراکنش برون زنجیره ای، انتقال رمزارز بدون آنکه در بلاک چین آن ثبت شود، از یک شخص به یک شخص دیگر منتقل می شود. با این کار، دو طرف هم از کارمزد بلاک چین رها می شوند و هم نیازی به انتظار برای تایید تراکنش در بلاک چین ندارند. تراکنش برون زنجیره ای از راه های مختلفی امکان پذیر است که در این میان می تواند به ثبت یک قرارداد خارج از بلاک چین، حضور یک شخص ثالث به عنوان ضامن یا شاهد، استفاده از مکانیسم های پرداخت مبتنی بر کوپن و یا صرفا به سادگی انتقال کلید خصوصی یک حساب رمزارزی به شخص دیگر.
ذخیره آفلاین (Offline storage)
ذخیره کردن رمزارزها در دستگاه ها یا سیستم هایی که به اینترنت متصل نیستند.
تراکنش درون زنجیره ای (On-Chain Transaction)
تراکنش درون زنجیره ای در واقع همان اصلاح تراکنش در بلاک چین است، اما زمانی به این شکل به کار می رود که در مقابل تراکنش برون زنجیره ای استفاده شد. تراکنش درون زنجیره ای به انتقال یک رمزارز از یک آدرس به آدرس دیگر از طریق بلاک چین گفته می شود. اما تراکنش برون زنجیره، انتقال رمزارز به صورتی است که در خارج از بلاک چین انجام شود.
ذخیره آنلاین (Online storage)
ذخیره کردن رمزارزها در دستگاه ها یا سیستم هایی که به اینترنت متصل هستند.
سفارش باز (Open Order)
سفارش باز به سفارشی می گویند که برای خرید یا فروش یک رمزارز در یک صرافی ثبت شده و هنوز شرایطی که برای اجرای آن لحاظ شده، مثل زمان، حداقل قیمت، حداکثر قیمت یا حد ضرر، هنوز مهیا نشده تا سفارش اجرا یا لغو گردد و وضعیت آن دیگر بسته شود.
موقعیت باز (Open Position)
موقعیت باز در سرمایه گذار به معامله ای گفته می شود که سرمایه گذار وارد آن شده و هنوز شرایط معامله متقابل آن فراهم نشده تا معامله گر موقعیت را ببندد. یک موقعیت باز ممکن است پس از یک خرید برای موقعیت لانگ (long) یا فروش برای موقعیت شورت (short) ایجاد شود. به عبارت دیگر، معامله گر ممکن است در یک بازار صعودی یک رمزارز را خریداری کند تا پس از افزایش قیمت تا یک میزان مشخص آن را بفروشد (موقعیت لانگ). همچنین، ممکن است معامله در بازار نزولی یک رمزارز در قیمتی خاص بفروشد تا وقتی به قیمتی پایین تر رسید باز خریداری کند (موقعیت شورت). در هر دو حالت، وقتی که معامله اول انجام شده، یک موقعیت باز ایجاد شده است و تا زمانی که معامله مکمل آن صورت نگیرد، آن موقعیت باز خواهد بود.
منبع باز (Open Source)
منبع باز به نرم افزار یا پلتفرمی گفته می شود که کد منبع آن قابل دسترس است و هرکسی می تواند آن را تغییر یا ارتقا دهد. دسترسی منبع باز اجازه اصلاح پیوندهای شکسته، ارتقای طراحی و اصلاح کد اصلی را به همه کاربران نرم افزار می دهد.
قیمت آغازین (Opening Price)
قیمت آغازین قیمتی است که اولین معامله یک سهام یا دارایی در لحظه باز شدن بازار سهام در یک روز معاملاتی در آن قیمت انجام می شود. در خصوص رمزارزها، از آنجا که معاملات ساعات آغاز و پایان ندارد و به صورت شبانه روزی در حال انجام است، قیمت آغازین به اولین قیمت معامله انجام شده در یک بازه زمانی معین مانند بازه ساعتی، روزانه، هفتگی یا ماهانه گفته می شود. این بازه زمانی بستگی به نموداری دارد که کاربر برای بررسی تغییرات قیمتی آن رمزارز ایجاد می کند.
اختیار معامله (Opetions)
اختیار معامله یک ابزار مالی که از ارزش سهام یا رمزارز زیرساختی آن مشتق می شود. یک قرارداد اختیار معامله به خریدار آن امکان خرید یا فروش یک دارایی یا رمزارز را می دهد. برخلاف قرارداد آتی، در اختیار معامله دارنده آن ملزم به خرید یا فروش دارایی موضوعه نیست. اختیار معامله یک تاریخ انقضا دارد که تا رسیدن آن خریدار باید گزینه خود را انجام دهد، در غیر این صورت حقوق حاصل از آن را از دست می دهد.
سفارش (Order)
سفارش رهنمودی است که یک معامله گر به کارگزار یا صرافی می دهد تا یک رمزارز را از طرف او خریداری کند یا بفروشد. معامله گر ممکن است در سفارش خود معیارهایی مثل قیمت خرید یا فروش، زمان انجام معامله، حد ضرر یا زمان انقضای سفارش را مشخص کند. سفارش تا زمانی که انجام یا لغو نشده باشد، سفارش باز نامیده می شود.
دفتر سفارش (Order Book)
دفتر سفارش به فهرستی از سفارش های خرید و فروش برای یک رمزارز خاص گفته می شود که براساس قیمت تنظیم شده است. دفتر سفارش، تعداد رمزارزهایی را که به یک قیمت مشخص عرضه یا درخواست شده اند فهرست می کند. دفتر سفارش علاوه بر اینکه شفافیت بازار را افزایش می دهد، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معامله گران برای تحلیل بازار قرار می دهد.
نوسانگر (Oscillator)
نوسانگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که باندهای بالا و پایین میان دو نقطه ارزش را شکل می دهد و یک اندیکاتور روند را ایجاد می کند که در میان این دو باند در نوسان است. معامله گران از اندیکاتور روند برای تشخص اشباع خرید یا اشباع فروش کوتاه مدت را شناسایی می کنند.
اشباع خرید / خرید بیش از حد (Overbought)
به زمانی گفته می شود که افراد بسیار زیادی برای خرید یک رمزارز هجوم می آورند و باعث افزایش قیمت آن در یک دوره می شوند. این فرایند ممکن است پس از مدتی به کاهش ناگهانی و اصلاح قیمت آن رمزارز منجر شود.
اشباع فروش / فروش بیش از حد (Oversold)
به زمانی گفته می شود که افراد بسیار زیادی برای فروش یک رمزارز هجوم می آورند و باعث افت قیمت آن در یک دوره می شوند.
جفت ارز (Pair)
معامله یک رمزارز با رمزاررز دیگر. مثلا جفت ارز کونوس کوین/اتر (CCA/ETH)
معامله آزمایشی / معامله روی کاغذ (Paper Trade)
معامله آزمایشی در واقع شبیه سازی معاملات واقعی است که به سرمایه گذاران و معامله گران امکان می دهد خرید و فروش رمزارزها را بدون هیچ خطری تمرین کنند. امروزه پلتفرم هایی وجود دارد که این امکان را برای کاربران فراهم کرده اند که پس از ثبت نام، یک حساب معاملاتی ایجاد کرده و با یک سرمایه اولیه خیالی معاملات مشابه معاملات واقعی انجام دهند و در واقع توانایی خود را پس از یادگیری روش های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این پلتفرم ها بسنجند.
کیف پول کاغذی (Paper wallet)
یک سند فیزیکی کاغذی که کلید خصوصی یا عبارت یادآور روی آن ثبت می شود.
بهای اسمی (Par/At Par/Par Value)
ارزش اولیه یک سهم یا یک دارایی. ارزش اسمی رقمی ثابت است، برخلاف ارزش بازاری که براساس پارامترهایی مثل تقاضا، عرضه و نرخ بهره در نوسان است. بهای اسمی وقتی تعیین می شود که یک سهم یا دارایی عرضه می شود.
درآمد غیرفعال (Passive Income)
به درآمدی گفته می شود که از اجاره دادن ملک، شراکت محدود یا نوعی سرمایه گذاری که فرد هیچ فعالیتی در آن ندارد، گفته می شود. استخراج رمزارز، سهام گذاری و وام دهی رمزارزی در بازار ارزهای دیجیتال از جمله راه های کسب درآمد غیرفعال در این حوزه است.
سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investment)
سرمایه گذاری غیرفعال یک راهبرد سرمایه گذاری برای حداکثر کردن سود از طریق حداقل کردن خرید و فروش است. در این روش، سرمایه گذار سبدی از رمزارزهای مختلف را که می تواند مربوط به یک بخش خاص از بازار ارزهای دیجیتال باشد، خریداری کرده و تا یک چشم انداز بلندمدت مشخصی آن ها را نگهداری می کند.
ثبت اختراع / پتنت (Patent)
ثبت اختراع در واقع اعطای حق مالکیت یک نوآوری توسط یک مرجع حاکمیتی به مخترع یا مبدع است. چنین گواهی نامه ای حق انحصاری آن فرایند، طرح، اختراع یا ابداع را برای مدت مشخصی در ازای افشای کامل آن به پدیدآورنده می دهد. معمولا نهادهای دولتی کنترل و تایید درخواست های ثبت اختراع را برعهده دارند. در ایران، مرکز مالکیت معنوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مسئول این کار است.
همتا به همتا (Peer-to-peer)
همتا به همتا به نوعی تعامل غیرمتمرکز میان دو طرف گفته می شود که در یک شبکه توزیع شده و بدون هیچ واسطه ای انجام می شود.
دفترکل مجوزمحور (Permissioned ledger)
دفترکلی که با محدودیت طراحی شده به طوری که فقط افراد یا سازمان هایی که لازم است به آن دسترسی داشته باشند، مجوز دسترسی دارند.
طرح پانزی (Ponzi scheme)
نوعی طرح سرمایه گذاری کلاهبردارانه که در آن سود سرمایه گذاران کنونی از محل وجوه واریز شده توسط سرمایه گذاران جدید پرداخت می شود. در این طرح ها معمولا فرد یا شرکت کلاهبردار مدتی به این کار ادامه می دهد تا جلب اعتماد کند. سپس زمانی که سرمایه زیادی جذب شد، ناگهان کلاهبردار ناپدید می شود.
پورتفوی/سبد سرمایه گذاری (Portfolio)
مجموعه ای از رمزارزها یا دارایی های رمزارزی که توسط یک شرکت سرمایه گذاری، صندوق پوششی، مؤسسه مالی یا یک فرد سرمایه گذار نگهداری می شود.
معامله گر موقعیتی (Position Trader)
معامله گر موقعیتی یک دارایی سرمایه گذاری مانند رمزارز را با هدف نگهداری طولانی مدت می خرید و انتظارش این است که قیمت آن در طول این مدت افزایش یابد. چنین معامله گری نگرانی نوسانات کوتاه مدت قیمت و اخبار روز نیست، مگر اینکه دیدگاه طولانی مدت او را نسبت به سرمایه گذاری تغییر دهد. معامله گران موقعیتی در مقابل معامله گران روزانه قرار دارند. آن ها بیشتر اغلب بیشتر از 10 معامله در سال انجام نمی دهند.
حرکات قیمت / پرایس اکشن (Price Action)
حرکات قیمت یا پرایس اکشن به تغییرات قیمت یک رمزارز در طول زمان گفته می شود. حرکات قیمت مبنای همه تحلیل های تکنیکال رمزارزها است و البته دارایی های دیگر در بازارهای دیگر است. بسیاری از معامله گران کوتاه مدت برای تصمیم گیری های معاملاتی منحصرا بر حرکات قیمت و شکل ها و روندهای استقرا شده از آن تکیه می کنند. تحلیل تکنیکال در عمل برگرفته از پرایس اکشن است، زیرا در محاسبات خود از قیمت های گذشته استفاده می کند.
کشف قیمت (Price Discovery)
کشف قیمت به فرایند کلی، آشکار یا ضمنی، تثبیت قیمت مناسب یک دارایی مثل سهام یا رمزارز گفته می شود. فرایند کشف قیمت متاثر از شماری از عوامل ملموس و غیرملموس، مثل عرضه و تقاضا، نگرش ریسک پذیری سرمایه گذار، و فضای کلی اقتصادی و ژئوپلیتیکی است. به بیان ساده، کشف قیمت حیطه ای است که خریدار و فروشنده در آن روی قیمت یک دارایی توافق می کند و یک تراکنش صورت می گیرد.
اندیکاتور نرخ تغییر قیمت (Price Rate of Change Indicator – ROC)
اندیکاتور ROC یک نماگر تکنیکال مبتنی بر مومنتوم است که درصد تغییر قیمت میان قیمت کنونی و قیمت در یک دوره مشخص قبلی را اندازه گیری می کند. اندیکاتور ROC در اطراف خط صفر نوسان می کند؛ وارد شدن آن به منطقه بالای صفر به این معناست که تغییرات قیمتی مثبت و رو به افزایش است و ورود آن به منطقه زیر صفر به معنای کاهش و پایین آمدن قیمت است.از این اندیکاتور برای تشخیص واگرایی ها، اشباع خرید و اشباع فروش استفاده می شود.
قیمت هدف (Price Target)
قیمت هدف پیش بینی یک تحلیلگر از آینده یک رمزارز است. وقتی یک تحلیلگر قیمت هدف مشخص می کند، می خواهد بداند که آن رمزارز چقدر ارزش دارد و قیمت آن در آینده، مثلا 6 ماه یا یک سال دیگر، چقدر خواهد بود.
کلید خصوصی (Private key)
یک قطعه کد که در یک فرایند رمزگزاری نامتقارن تولید شده و با یک کلید عمومی جفت می شود تا برای رمزگشایی از اطلاعات هش شده با کلید عمومی استفاده شود.
اثبات اعتبار (Proof-of-authority)
یک مکانیسم اجماع بلاک چین است که با استفاده از هویت برای سهام گذاری، تراکنش های سریع تری انجام می دهد.
اثبات سهام (Proof-of-stake)
اثبات سهام (PoS) یک مکانیسم اجماع بلاک چین است که در آن ایجادکننده بلاک بعدی براساس ترکیبی از انتخاب تصادفی و تعداد سکه ها یا توکن های سپرده گذاری شده یا مدت زمان سپرده گذاری تعیین می شود. در این روش نیز البته کسی که بلاک را ایجاد می کند، پاداش آن را دریافت خواهد کرد. روش اثبات سهام به عنوان یک روش جایگری برای اثبات کار (proof-of-work) ایجاد شد. در روش اثبات سهام نیاز به سخت افزارهای پیشرفته و گران قیمت و همچنین مصرف انرژی بسیار بالا هست، اما اثبات سهام با رایانه های عادی و مصرف انرژی بسیار پایین امکان پذیر است. در روش اثبات سهام همچنین خطر حمله استخراج کنندگان به بلاک چین وجود ندارد، چراکه ساختار آن طوری برنامه ریزی شده که حمله سودی برای سهام گذار ندارد.
اثبات کار (Proof-of-work)
اثبات کار (PoW) یک مکانیسم اجماع بلاک چین است که در آن ایجاد و تایید بلاک های جدید از طریق حل معماهای بسیار پیچیده به لحاظ محاسباتی انجام می شود. در این روش، افراد قدرت محاسباتی رایانه یا دستگاه های استخراج خود را در اختیار شبکه می گذارند تا محاسبات مربوط به یافتن هش جدید را انجام دهد. روش اثبات کار در ابتدای ایجاد یک رمزارز که هنوز مشارکت کنندگان زیادی در بلاک چین آن حضور ندارند، نیاز به قدرت محاسباتی چندانی ندارد؛ اما وقتی تعداد مشارکت کنندگان و قدرت محاسباتی آن ها بالا می رود، مشارکت کنندگان جدید برای امکان رقابت نیازمند سخت افزایش بسیار پیشرفته و گران قیمت هستند. به همین دلیل، این روش بسیار هزینه بر و مصرف انرژی آن بسیار بالا است. امروزه یکی از مهم ترین انتقاداتی که به بیت کوین (BTC) وارد است، مربوط به همین مصرف انرژی می شود. روش اثبات سهام (proof-of-stake) به عنوان جایگزینی برای اثبات کار و رفع کاستی های آن ایجاد شد.
پروتکل (Protocol)
مجموعه ای از مقررات که با استفاده از اجماع، تایید تراکنش و مشارکت شبکه، چگونگی تعاملات در آن شبکه را تعریف می کند.
بلاک چین عمومی (Public blockchain)
شبکه بلاک چینی که برای همه بدون نیاز به مجوز قابل دسترسی است و اطلاعات آن برای همه قابل مشاهده است.
آدرس عمومی (Public address)
هش رمزنگاری شده یک کلید عمومی است که برای دریافت رمزارز یا توکن هایی که قرار است برای کسی ارسال شود، به کار می رود.
طرح پامپ و دامپ (Pump and dump scheme)
نوعی کلاهبرداری در حوزه دارایی های رمزارزی و دیگر بازارهای مالی است که در آن سودجویان با اظهارات نادرست و گمراه کننده مثبت درباره یک رمزارز یا بازار خاص، باعث افزایش مصنوعی قیمت آن می شوند تا بتوانند آن دارایی را که پیشتر به قیمت پایین خریده اند، با سود گزافی به فروش برسانند. در طرح پامپ و دامپ کلاهبرداران معمولا خود قبلا اقدام به خرید رمزارز مورد نظر می کنند، بعد درباره آن به تبلیغات مبالغه آمیز می پردازد. پامپ و دامپ عملی غیرقانونی است، اما از آنجا که هنوز حتی در کشورهای پیشرفته قوانین جامعی درباره رمزارزها تدوین نشده، همچنین به دلیل ماهیت ناشناس بودن تراکنش ها در رمزارزها، ردیابی و تشخیص طرح پامپ و دامپ و عاملان آن بسیار دشوار و تقریبا بی سرانجام است.
قیمت خرید (Purchase Price)
قیمت خرید، قیمتی است که یک سرمایه گذار برای یک سرمایه گذاری می پردازد و این قیمت تبدیل به مبنای سرمایه گذاری برای محاسبه سود یا ضرر او می شود. قیمت خرید علاوه بر قیمت اصل سرمایه گذاری، هزینه های کمیسیون، کارمزد و دیگر هزینه های مربوط به خرید آن را نیز دربر می گیرد. در صورت خرید یک دارایی در چند مرحله، هزینه میانگین به عنوان قیمت خرید در نظر گرفته می شود.
اختیار فروش (Put Option)
اختیار فروش قراردادی است که حق، و نه تعهد، فروش مقدار معینی از یک دارایی مانند رمزارز را که در قرارداد مشخص شده، در یک قیمت تعیین شده و در یک زمان مشخص به خریدار این قرارداد می دهد. یعنی خریدار اختیار فروش آن دارایی را در آن قیمت مشخص دارد اما موظف به فروش آن نیست؛ اما فروشنده قرارداد ملزم به خرید آن دارایی با قیمت مشخص در صورت اجرای آن توسط خریدار است. وقتی تاریخ انقضای اختیار فروش به اتمام برسد، خریدار قرارداد اگر اقدام به اجرای آن نکرده باشد، حق خود را از دست می دهد. خریداران اینگونه قراردادها به امید کاهش قیمت دارایی مشخص شده چنین اقدامی می کنند. یعنی اگر قیمت رمزارز مورد نظر در زمان قرارداد طبق پیش بینی خریدار قرارداد کاهش یافته باشد، او می تواند مقدار تعیین شده را از بازار با قیمتی پایین تر از قیمت تعیین شده در قرارداد خریداری کرده و با قیمت بالاتر به طرف دیگر قرارداد بفروشد. اما اگر قیمت پایین نیامده باشد، خریدار قرارداد صرفا به اندازه هزینه ای که برای قرارداد کرده، متضرر می شود و می تواند قرارداد را اجرا نکند. اختیار فروش نوعی از قراردادهای اختیار معامله و نقطه مقابل اختیار خرید است.
تحلیل کمّی (Quantitative Analysis)
تحلیل کمّی یک تکنیک تحلیل است که از مدل سازی، اندازه گیری و تحقیقات ریاضیاتی و آماری برای فهم رفتار یک دارایی مانند رمزارز استفاده می کند. تحلیلگران کمّی واقعیات را به شکل عدد ارائه می کنند. تحلیل کمّی برای اندازه گیری، ارزیابی عملکرد، ارزشگذاری ابزارهای مالی و پیش بینی پدیده های دنیای واقعی به کار می رود.
معامله گری کمّی (Quantitative Trading)
معامله گری کمّی به انجام معاملات با استفاده از راهبردهای مبتنی بر تحلیل کمّی گفته می شود که بر محاسبات و اعداد ریاضی برای تعیین فرصت های معاملات تکیه دارد. قیمت و حجم دو مورد از رایج ترین داده های مورد استفاده در تحلیل کمی است.
اوج گیری (Rally)
به دوره ای از افزایش مداوم قیمت یک رمزارز یا دارایی دیگر و یا کلیت بازار گفته می شود. اوج گیری معمولا شامل حرکات صعودی چشمگیر در دوره های زمانی کوتاه می شود. این نوع حرکت قیمتی هم در بازار صعودی (گاوی) ممکن است روی دهد و هم در بازار نزولی (خرسی) که به ترتیب به آن اوج گیری بازار گاوی یا اوج گیری بازار خرسی گفته می شود. در هر صورت، اوج گیری دوره ای از مسطح منحنی و یا افول قیمت را به دنبال خواهد داشت. در مقابل اوج گیری، اصلاح و سقوط بازار قرار دارد.
دامنه (Range)
دامنه به فاصله میان قیمت بالا و پایین یک رمزارز در یک دوره زمانی مشخص گفته می شود، یعنی فاصله میان بالاترین و پایین ترین قیمت معامله شده آن رمزارز در یک بازه زمانی خاص مثل یک روز، یک ماه یا یک سال. دامنه قیمت در نمودارها برای دوره های زمانی مشخص به شکل بالاترین و پایین ترین نقطه یک میله در نمودار شمعدان نشان داده می شود.
رتبه/رنک (Rank)
جایگاه یک رمزارز براساس ارزش شکل بازار آن.
زمان واقعی (Real Time)
زمان واقعی به انتقال اطلاعات به کاربران در یک سیستم در سرعتی گفته می شود که تاخیر در رسیدن آن نزدیک به صفر یا بسیار بسیار کم است (در حدی که قابل چشم پوشی باشد). کارگزاری و صرافی های آنلاین معمولا نمایش زمان واقعی معاملات و تغییرات قیمتی رمزارزها و داریی های دیگر را به عنوان یک مزیت استفاده می کنند. با این کار، معامله گران می توانند از داده های لحظه ای برای تصمیم گیری های معاملاتی بهتر استفاده کنند.
سود تحقق یافته (Realized Gain)
سود تحقق یافته به منفعتی گفته می شود که از فروش یک دارایی مانند رمزارز در قیمتی بالاتر از قیمت خرید آن به دست آمده باشد. سود تحقق یافته در واقع پس از فروش آن دارایی در قیمتی بالاتر از قیمت خرید به دست می آید و در مقابل سود تحقق نیافته قرار دارد. گاهی اوقات در ترازنامه شرکت ها و یا در حسابداری شخصی ممکن است سود حاصل از قیمت کنونی یک دارایی نسبت به قیمت زمان خرید آن به عنوان سود تحقق نیافته محاسبه گردد. این سود تا زمانی که آن دارایی به فروش نرسد و سود آن واقعا به دست نیاید، همچنان تحقق نیافته به شمار می رود. اگر دارایی هنگام فروش در قیمتی پایین تر از قیمت خرید فروخته شود، به فاصله این قیمت ها ضرر تحقق یافته گفته می شود.
ضرر تحقق یافته (Realized Loss)
ضرر تحقق یافته به خسارتی گفته می شود که از فروش یک دارایی مانند رمزارز در قیمتی پایین تر از قیمت خرید آن ناشی شود. ضرر تحقق یافته در واقع پس از فروش آن دارایی در قیمتی پایین تر از قیمت خرید به دست می آید و تا زمانی که فروش صورت نگرفته باشد و دارایی همچنان در اختیار دارنده باشد، این ضرر تحقق نیافته است. اما موقعی که به فروش برسد، اگر قیمت فروش پایین تر از قیمت خرید باشد، به فاصله این دو قیمت ضرر تحقق یافته گفته می شود.
قدرت نسبی ( Relative Strength)
قدرت نسبی راهبردی است که در سرمایه گذاری مومنتوم به کار می رود. در این راهبرد، معامله گر یا سرمایه گذار در رمزارزهایی سرمایه گذاری می کند که نسبت به کلیت بازار عملکرد بهتری دارند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی از شاخص های تحلیل تکنیکال است که دامنه تغییرات قیمتی را اندازه گیری می کند تا شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را در یک رمزارز شناسایی کند. این شاخص به شکل یک نوسانگر نمایش داده می شود و دامنه آن از صفر تا 100 است. این شاخص، با محاسبه میانگین تعداد سود و زیان در یک دوره مشخص، اشباع خرید و اشباع فروش یک رمزارز را مشخص می کند و سرمایه گذار می تواند براساس آن، احتمال افزایش یا کاهش قیمت آن رمزارز را پیش بینی کند. معمولا این شاخص را در یک کانال بین 30 و 70 تفسیر می کنند؛ اگر شاخص از 70 بالاتر برود، به معنای اشباع خرید و افت احتمالی قیمت است و اگر به زیر 30 برود، به معنای اشباع فروش و افزایش احتمالی قیمت است.
ارز ذخیره (Reserve Currency)
ارز ذخیره حجم هنگفتی از ارز است که در بانک مرکزی یا موسسات مالی دیگر نگهداری می شود تا برای سرمایه گذاری ها، تراکنش ها، پرداخت بدهی های بین المللی یا تاثیرگذاری بر نرخ مبادلات داخلی مورد استفاده قرار گیرد. کاربرد دیگر این اصطلاح برای ارزهایی است که به عنوان ذخیره ارزش به کار می رود؛ یعنی به ارزی گفته می شود که کشورهای مختلف برای ذخیره ارزی خود مورد استفاده قرار می دهند. به عنوان مثال، دلار و یورو جزو ارزهای ذخیره به شمار می روند.
مقاومت (Resistance)
بالاترین سطح قیمت یک دارایی در طول یک دوره مشخص.
سرمایه گذار خرد (Retail Investor)
سرمایه گذار خرد یا سرمایه گذار انفرادی به سرمایه گذار غیرحرفه ای گفته می شود که اقدام به خرید و فروش رمزارز می کند. سرمایه گذاران خرد رمزارزها را برای حساب شخصی خود و در حجم هایی در مقایسه با سرمایه گذاران نهادی بسیار پایین است، خریداری می کنند.
ارزیابی ریسک (Risk Assessment)
ارزیابی ریسک اصطلاحی کلی است که در صنایع و بازارهای مختلف برای تعیین احتمال ضرر در یک سرمایه گذاری استفاده می شود. ارزیابی ریسک در تعیین ارزش یک سرمایه گذاری بسیار حیاتی است و بهترین راه برای کاهش ریسک است. ارزیابی ریسک برای این اهمیت دارد که یک سرمایه گذار بداند نرخ بازدهی یک سرمایه گذاری ارزش ریسک احتمالی آن را دارد یا خیر.
ریسک گریز (Risk Averse)
ریسک گریز به سرمایه گذاری گفته می شود که حفظ سرمایه خود را به یک سود بالاتر از میانگین اما با خطر احتمالی ترجیح می دهد. در سرمایه گذاری، ریسک به معنای نوسانات قیمت است. یک سرمایه گذاری پرنوسان ممکن است شما را ثروتمند کند یا همه پس اندازتان را از بین ببرد. یک سرمایه گذاری محافظه کارانه در طول زمان به آهستگی اما به صورت پیوسته رشد می کند. در سوی دیگر، کم ریسک بودن به معنای ثبات است. سرمایه گذاری کم ریسک میزان ناچیز اما تضمین شده ای از سود را دارد، اما خطر از دست رفتن سرمایه در آن نزدیک به صفر است. بازار رمزارزها به طور کلی جزو بازارهای پرریسک به شمار می رود.
مدیریت ریسک (Risk Management)
مدیریت ریسک در دنیای امور مالی به فرایند شناسایی، تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیم گیری های سرمایه گذاری گفته می شود. مدیریت ریسک اساسا زمانی معنا دارد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری احتمال ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل و اندازه گیری می کند؛ سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک، اقدام مناسب را انجام می دهد.
معامله گر سرکش (Rogue Trader)
معامله گر سرکش کسی است بدون پروا و مستقل از دیگران اقدام می کند و بیشتر در مورد کسی به کار می رود که اقداماتش موجب خسارت به نهادی که او استخدام کرده یا به مشتریان آن نهاد می شود. معامله گران سرکش معمولا با سرمایه گذاری های با ریسک بالا کار می کنند که یا سود بالایی دارد یا اینکه به خسارتی هنگفت منجر می شود. چنین معامله گرانی ممکن است سود کلانی نصیب شرکت یا مشتریان آن کنند، اما در عین حال این احتمال هست که میلیون ها یا میلیاردها دلار خسارت به بار آورند.
ساتوشی (Satoshi)
کوچکترین واحد بیت کوین. هر بیت کوین برابر است با 100 میلیون ساتوشی.
ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto)
فرد یا گروهی از افراد که بیت کوین را خلق کرد. هویت ساتوشی ناکاموتو همچنان به صورت یک راز باقی مانده است.
اوراق بهادار (Security)
اوراق بهادار به یک ابزار مالی گفته می شود که دارای نوعی ارزش پول است و امکان معاوضه و داد و ستد دارد. اوراق بهادار می تواند شامل اوراق بدهی مانند بدهی های دولتی، بانکی یا شرکتی؛ اوراق حقوق مالکیت صاحبان سهام و ابزارهای مشتقه مانند قراردادهای آتی، اختیار معامله و پایاپای باشد.
سگویت (SegWit – Segregated Witness)
یک طرح ارتقا برای بیت کوین است که هدف آن اصلاح انعطاف پذیری تراکنش (malleability) در بیت کوین بود.
SHA-256
یک الگوریتم هش رمزنگاری است که امضای 256 بیتی برای یک متن ایجاد می کند و در بلاک چین هایی که از روش اجماع اثبات کار استفاده می کنند، به کار می رود.
سهامدار (Shareholder/Stockholder)
سهامدار به یک فرد، شرکت یا موسسه گفته می شود که مالک دست کم یک سهام از سهام یک شرکت است. سهامداران از آنجا که دارای حق مالکیت در شرکت هستند، از سود موفقیت های آن شرکت سهم می برند. این سود ممکن است به عنوان سود سهام به دو شکل نقدی و سهام جدید پرداخت می شود. موفقیت شرکت همچنین در افزایش ارزش سهام آن در بازارهای سهام بروز می کند که باز سهامداران از آن منتفع می شوند. اما در صورتی که شرکت دچار زیان شود، این زیان به شکل کاهش ارزش سهام و نپرداختن سود به سهامداران نمایان می گردد.
بازارگرمی (Shilling)
تبلیغات کردن برای یک رمزارز یا عرضه اولیه سکه.
شت کوین (Shitcoin)
سکه یا رمزارزی که ارزش یا کاربرد مشخصی ندارد.
شورت (Short)
یک روش معامله گری است که در آن معامله گر یک رمزارز را که انتظار دارد قیمتش برای مدتی نزولی باشد، از صرافی وام می گیرد و آن را می فروشد تا پس از مدتی که قیمتش پایین تر رفت، همان تعداد رمزارز را با هزینه کمتری خریده و به وام دهنده بازگرداند. در این حالت معامله گر از تفاوت قیمت فروش و خرید مجدد سود می کند. نوع دیگر معاملات شورت به این شکل است که معامله گر دارایی رمزارزی خود یا بخشی از آن را می فروشد و وقتی قیمت آن پایین تر رفت، مجددا آن را خریداری می کند. با این کار، معامله گر مقدار بیشتری از آن رمزارز را در اختیار خواهد داشت.
موقعیت شورت (Short Position)
موقعیت شورت به حالتی گفته می شود که یک معامله گر یک رمزارز یا دارایی دیگر را فروخته تا وقتی قیمت آن پایین تر رفت مجددا خریداری کند. از لحظه ای که معامله گر رمزارز مورد نظر را می فروشد، وارد موقعیت شورت می شود و وقتی در قیمت موردنظر بار دیگر خریداری نمود، موقعیت شورت بسته می شود.
سیگنال (Signal)
هشداری برای خرید یا فروش یک رمزارز.
تعویض سیم کارت (SIM-Swap)
نوعی کلاهبرداری در دنیای رمزارزها است که در آن فرد کلاهبردار پس از به دست آوردن اطلاعات شخصی و شماره موبایل دارنده رمزارز، با ترفندهای خاصی شرکت مخابراتی را قانع می کند که مالک سیم کارت است و قصد تعویض سیم کارتش را دارد. سپس شرکت مخابراتی آن شماره موبایل به سیم کارت کلاهبردار منتقل می کند. کلاهبردار نیز با استفاده از آن سیم کارت امکان ورود به ایمیل، کیف پول و حساب های صرافی دارنده رمزارز را به دست آورده و اقدام به سرقت دارایی او می کند.
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA)
میانگین متحرک ساده به میانگین قیمت یک رمزارز (معمولا قیمت پایانی) در تعداد دوره های مشخص زمانی گفته می شود. اساسا میانگین های متحرک در تحلیل تکنیکال به کار می روند.
لغزش / اسلیپیج (Slippage)
به تفاوت میان قیمت مورد انتظار برای یک رمزارز در یک معامله و قیمتی که معامله در آن انجام می گیرد، لغزش گفته می شود. لغزش همیشه ممکن است از لحظه ارسال دستور اجرای معامله تا انجام آن روی دهد، اما بیشتر زمانی روی می دهد که بازار پرنوسان است و یا معامله گر از سفارش های استاپ و لیمیت استفاده کرده است. لغزش ممکن است منفی یا مثبت باشد. یعنی از وقتی که سفارش فعال می شود تا زمان انجام معامله، اگر قیمت بهتر از حد مورد انتظار باشد، لغزش مثبت است، اما اگر بدتر باشد، لغزش منفی است. منفی یا مثبت بودن لغزش بستگی به این دارد که سفارش ثبت شده سفارش خرید بوده یا فروش.
قرارداد هوشمند (Smart contract)
یک پروتکل رایانه ای است که هدف آن تسهیل، راستی آزمایی و اعمال یک قرارداد روی یک بلاک چین بدون نیاز به شخص ثالث است.
سافت فورک (Soft fork)
ارتقای پروتکل در یک بلاک چین که طی آن فقط تراکنش های معتبر، نامعتبر می شوند. در بیشتر سافت فورک ها، از استخراج کنندگان خواسته می شود که نرم افزار استخراج خود را به روزرسانی کنند.
سفته بازی / سوداگری (Speculation)
سفته بازی یا معامله گری سوداگرانه به انجام معاملاتی گفته می شود که دارای ریسک بالا و احتمال از دست رفتن سرمایه زیاد است، اما در عین حال انتظار سود بزرگی نیز از آن می رود. در سفته بازی، ریسک ضرر بیشتر از سود احتمالی است. سفته بازاران در بازارهای مالی، از جمله در بازار رمزارز، به دنبال کسب سود از نوسانات کوتاه مدت و میان مدت قیمت هستند.
شمعدان فرفره ای (Spinning Top Candlestick)
شمعدان فرفره ای یک الگوی شمعدان (در نمودار کندل استیک) است که بدنه اصلی آن کوتاه و فتیله های بالا و پایین آن بسیار بلند است. یعنی قیمت آغازین و پایانی در بازه زمانی شمعدان بسیار به هم نزدیک است اما بالاترین و پایین ترین قیمت باهم فاصله بسیار زیادی دارند. این الگوی شمعدان نشان دهنده تردید و دودلی در میان معامله گران و سرمایه گذاران نسبت به روند آینده رمزارز مورد نظر است. الگوی شمعدان فرفره ای حاکی از آن است که نه خریداران و نه فروشندگان، هیچ یک نتوانسته اند دست بالاتر را داشته باشند.
آنی (Spot)
به نوعی از معاملات رمزارزی گفته می شود که پرداخت یا تسویه معامله در همان لحظه انجام آن صورت می گیرد.
بازار آنی (Spot Market)
بازار آنی به یک بازار عمومی گفته می شود که در آن رمزارزها به شرط تسویه حساب فوری خرید و فروش می شوند. این مفهوم در تقابل با بازار آتی است که در آن تسویه حساب در آینده صورت می پذیرد.
قیمت آنی (Sport Price)
قیمت آنی به ارزش کنونی یک رمزارز در بازار آنی گفته می شود؛ یعنی آن رمزارز در همین لحظه با آن قیمت قابل معامله است. قیمت آنی مقابل قیمت آتی است. قیمت آتی به قیمتی گفته می شود که برای خرید یا فروش یک رمزارز در زمانی در آینده روی آن توافق می شود.
استیبل کوین (Stablecoin)
رمزاری که نوسان به شدت پایینی دارد و تقریبا می توان قیمت آن را ثابت در نظر گرفت. این رمزارزها برای ایجاد تنوع در سبد ارزهای دیجیتال استفاده می شود و معمولا ارزش آن به یک ارز فیات یا مقدار مشخصی طلا وابسته است.
سهام گذاری (Staking)
مشارکت در یک سیستم اثبات سهام (Proof-of-stake). در این روش، سهام گذاران رمزارز یا توکن خود را سپرده گذاری می کنند تا در یک بلاک چین تاییدکننده بوده و در ازای سپرده خود پاداش دریافت کنند.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (Stock Exchange-Traded Fund – ETF)
نوعی اوراق بهادار است که شامل چندین رمزارز یا دارایی دیگر است و مجموع آن به شکل یک اوراق بهادار در بازارهای سهام خرید و فروش می شود. ETFها به تازگی در بازارهای رمزارز رونق گرفته اند. از آنجا که در بسیاری از کشور خرید و فروش رمزارز هنوز قانونی نشده و مقررات مشخصی برای آن نشده است، بسیاری از شرکت ها برای دسترسی به بازار رمزارز، اقدام به ایجاد صندوق قابل معامله رمزارزی می کنند؛ یعنی یک اوراق بهادار ثبت می کنند که شامل حجم مشخصی از چندین رمزارز خریداری شده توسط آن شرکت است. سپس سهام این صندوق خود به عنوان یک دارایی و اوراق بهادار در بازار بورس خرید و فروش می شود. به این ترتیب، شرکت ها و افراد می توانند بدون اینکه مستقیما رمزارزی را خریداری کنند، در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده باشند.
بازار سهام / بورس (Stock Market)
بازار سهام یا بورس اوراق بهادار به مجموعه بازارها، صرافی ها و کارگزاری هایی گفته می شود که خرید و فروش و انتشار سهام شرکت های سهامی عام در آن صورت می گیرد. بازار سهام می تواند شامل بورس، فرابورس و بازارهای ثانویه باشد.
سفارش استاپ لیمیت (Stop Limit Order)
سفارش استاپ لیمیت نوعی سفارش مشروط است که در آن معامله گر یک قیمت استاپ و یک قیمت لیمیت برای خرید یا فروش خود تعیین می کند. سفارش استاپ لیمیت به این شکل اجرا می شود که وقتی قیمت رمزارز موردنظر به قیمت استاپ رسید، سفارش فعال می شود و وقتی به قیمت لیمیت یا بهتر از آن رسید، معامله انجام می گیرد. این سفارش در واقع ترکیبی از دو سفارش استاپ (Stop Order) و لیمیت (Limit Order) است.
سفارش توقف ضرر (Stop-Loss)
سفارش توقف ضرر به سفارشی گفته می شود که در آن معامله به گونه ای تنظیم می شود که وقتی رمزارز به یک قیمت مشخص رسید انجام گیرد. توقف ضرر می تواند هم شامل سفارش فروش (Sell Stop) و هم سفارش خرید (Buy Stop) باشد. این نوع سفارش از آن جهت توقف ضرر نام گرفته که هنگام سقوط قیمت رمزارز برای جلوگیری از ضرر بیشتر و هنگام صعود برای عقب نماندن از سود بیشتر انجام می شود.
سفارش استاپ (Stop Order)
سفارش استاپ به این صورت انجام می شود که وقتی رمزارز مورد نظر به یک قیمت خاصی رسید، سفارش فعال می گردد و معامله با اولین قیمت در دسترس انجام می گیرد. سفارش استاپ دو مشخصه مهم دارد: اول اینکه این سفارش به محض ثبت شدن فعال نمی شود، به همین دلیل در دفتر سفارشات قابل مشاهده نیست؛ بلکه وقتی رمزارز به قیمت استاپ رسید، فعال شده و وارد دفتر سفارشات می گردد. دوم اینکه در سفارشات استاپ ممکن است پس از فعال شدن سفارش، معامله در قیمتی انجام شود که کمی با قیمت مطلوب فاصله دارد. زیرا رسیدن به قیمت مشخص شده (Stop Price) فقط فعال کننده سفارش است، اما معامله در اولین قیمت قابل دسترس صورت می گیرد که ممکن است در سفارش فروش پایین تر و در سفارش خرید بالاتر از قیمت مورد نظر باشد. البته این امکان هم هست که تفاوت قیمت معامله با قیمت استاپ در جهت مطلوب باشد. این تفاوت قیمت به دلیل ماهیت پرنوسان رمزارزها است.
عرضه (Supply)
عرضه یک مفهوم بنیادین در اقتصاد است که به حجم کل یک کالا، دارایی یا خدمات قابل دسترس برای مشتریان گفته می شود. در حوزه رمزارزها، عرضه به مقدار قابل دسترس از یک ارز دیجیتال گفته می شود. در مورد رمزارزها، دو نوع عرضه وجود دارد: عرضه کل، سقف عرضه. عرضه کل (total supply) به کل واحدهای موجود از آن رمزارز و سقف عرضه (max supply) به کل واحدهای قابل عرضه در طول عمر آن رمزارز گفته می شود. عرضه در کنار تقاضا (Demand) تاثیر مستقیم روی قیمت دارد. اگر عرضه کمتر از تقاضا باشد، قیمت بالا می رود و در مقابل، اگر بیشتر از تقاضا باشد، قیمت پایین می آید.
زنجیره تأمین (Supply Chain)
زنجیره تأمین شبکه ای است میان یک شرکت و تأمین کنندگان مواد مورد نیاز آن تا بتواند محصول خود را تولید کرده و به خریدار نهایی عرضه کند. این شبکه شامل فعالیت ها، افراد، نهادها، اطلاعات و منابع مختلف می شود. زنجیره تأمین فرایند و مراحل یک محصول را از آغاز منشأ تا زمان رسیدن به دست خریدار نشان می دهد. شرکت های برای کاهش هزینه ها حفظ مزیت رقابتی خود، اقدام به ایجاد زنجیره تأمین می کنند.
مدیریت زنجیره تأمین (Supply Chain Management)
مدیریت زنجیره تأمین به مدیریت جریان کالا و خدمات گفته می شود و همه فرایندها را از مواد خام تا محصول نهایی دربر می گیرد. مدیریت زنجیره تأمین کارآمدسازی بخش های مربوط به تأمین را در یک کسب و کار برعهده دارد تا ارزش محصول را بالا برده و مزیت رقابتی در بازار ایجاد کند.
معامله گری نوسان گیر (Swing Trading)
معامله گری نوسان گیر یک روش معاملاتی است که در آن تلاش می کنند از نوسانات کوتاه مدت و میان مدت قیمت رمزارزها در یک بازه زمانی چند روزه تا چند هفته کسب سود کنند. معامله گران نوسان گیر اساسا از تحلیل تکنیکال برای شکار فرصت هایشان استفاده می کنند. البته ممکن است درکنار تحلیل روندها و الگوهای قیمتی از تحلیل فاندامنتال هم استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
یک روش ارزشیابی براساس تحلیل آماری فعالیت بازار مثل تغییرات قیمت و حجم. در این روش، از نمودارها و ابزارها برای تشخیص الگوها استفاده می کنند تا براساس آن برای سرمایه گذاری تصمیم گیری کنند.
تایم استمپ/مهر زمان (Timestamp)
ثبت اطلاعات زمان انجام یک تراکنش که به صورت تاریخ و زمان با محاسبه دقیق کسر ثانیه. این اطلاعات بخشی از یک بلاک است.
توکن (Token)
یک واحد دیجیتال که برای خدمات خاصی طراحی شده و امکان دسترسی و استفاده از یک اکوسیستم را برای دارنده آن فراهم می کند. توکن ها به خودی خود دارای ارزش نیستند، بلکه امکاناتی که از طریق آن فراهم می شود به آن ارزش می دهد.
توکنایز/توکن سازی (Tokenize)
تبدیل دارایی های جهان واقعی به واحدهای دیجیتال دارایی ارزش به نام توکن. دارندگان توکن به میزان دارایی خود مالک بخشی از آن دارایی واقعی می شوند.
عرض کل (Total supply)
مجموعه سکه های موجود از یک رمزارز یا توکن منهای واحدهایی که سوزانده شده اند. (با سقف عرضه و عرضه در گردش مقایسه شود)
حجم معاملات (Trade volume)
تعداد واحدهای معامله شده از یک رمزارز یا دارایی دیجیتال در 24 ساعت گذشته.
سیگنال معامله (Trade Signal)
سیگنال معامله به معنای علامت اقدام برای خرید یا فروش رمزارز است که براساس تحلیل به دست آمده است. این تحلیل ممکن است توسط انسان و با استفاده از شاخص های تکنیکال انجام شود و یا اینکه توسط نرم افزار و با استفاده از الگوریتم های ریاضیاتی براساس حرکات قیمت در بازار در کنار دیگر شاخص های اقتصادی تولید شده باشد.
معامله گر (Trader)
معامله گر فردی است که در بازار رمزارز برای خود یا از طرف کس دیگری و یا برای یک شرکت اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال می کند. تفاوت اصلی میان معامله گر و سرمایه گذار مربوط به مدت زمانی است که هر یک از آن ها رمزارز مورد معامله را نگه می دارند. سرمایه گذار معمولا افق زمانی بلندمدتی را برای نگهداری رمزارز خریداری شده در نظر دارد، اما معامله گر برای مدت کوتاه آن را حفظ می کند تا از کاهش یا افزایش قیمت در کوتاه مدت سود ببرد.
راهبرد معامله گری (Trading Strategy)
راهبرد یا استراتژی معامله گری روشی برای خرید و فروش است که روی قواعد از پیش تعیین شده برای تصمیم گیری معاملاتی بنا شده است. هر معامله گری ممکن است به وضعیت بازار، روند قیمت ها و حتی شخصیت و سلایق شخصی خود راهبرد معاملاتی متفاوت را برگزیند.
جلسه معاملاتی (Trading Session)
یک جلسه معاملاتی به مدت زمان ساعات اصلی معاملات روزانه در یک مکان جغرافیایی گفته می شود. جلسه معاملاتی ممکن است بسته به بازار مورد نظر و منطقه جغرافیایی ساعات متفاوتی داشته باشد. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام، جلسات معاملاتی از ساعات آغاز معاملات تا ساعت پایان معاملات را در بر می گیرد. مثلا در ایران جلسه معاملاتی از ساعت 9 صبح تا 12:30 است.
در مورد بازار رمزارزها، از آنجا که در این بازار هیچ مکان فیزیکی برای معاملات وجود ندارد و وسعت این بازار به اندازه کل کره زمین است، در تمام ساعات و لحظات شبانه روز معاملات در حال انجام است و نمی توان جلسه معاملاتی مشخصی برای آن تصور کرد. اما آمارها و حجم معاملات در مناطق جغرافیایی مختلف حاکی از آن است که اوج معاملات در هر کشور یا منطقه جغرافیایی ساعات خاصی از روز است.
تراکنش (Transaction)
تراکنش به انتقال رمزارز یا داده در بلاک چین گفته می شود. در بلاک چین هایی مانند بلاک چین بیت کوین، تراکنش به انتقال رمزارز بیت کوین از یک آدرس به آدرس دیگر است. اما در بلاک چین هایی مانند اتریوم، علاوه بر انتقال رمزارز، انتقال داده نیز تراکنش خوانده می شود.
کارمزد تراکنش (Transaction fee)
هزینه ای که برای یک تراکنش در یک بلاک چین پرداخته می شود. هزینه تراکنش در صنعت رمزارزها از همان رمزارز مورد انتقال کم می شود. در بلاک چین هایی مانند اتریوم که علاوه بر رمزارز اختصاص آن، یعنی اتر (ETH)، توکن ها و خدمات بلاک چینی دیگری نیز ارائه می شود، هزینه انتقال آن توکن ها و یا دریافت خدمات نیز از با همان رمزارز اختصاصی پرداخت می شود.
روند (Trend)
روند به جهت حرکت کلی قیمت در یک بازار یک رمزارز خاص گفته می شود. در تحلیل تکنیکال، روندها با منحنی و خطوط نمایش داده می شود.
تحلیل روند (Trend Analysis)
تحلیل روند یک تکنیک در تحلیل تکنیکال است که برای پیش بینی قیمت یک رمزارز در آینده براساس داده های حاصل از روند اخیر به کار می رود.
معامله گری براساس روند (Trend Trading)
معامله گری روند یک روش معامله گری است که تلاش دارد با تحلیل حرکات قیمت یک رمزارز در جهتی خاص کسب سود کند. وقتی که قیمت رمزارز در یک جهت کلی خاص حرکت می کند، به آن روند می گویند. روند ممکن است سعودی، یعنی به سمت قیمت بالا، یا نزولی، یعنی به سمت قیمت پایین تر، باشد. معامله گران در روندهای صعودی وارد معاملات لانگ برای کسب سود از رشد قیمت می شود. در روندهای نزولی نیز معامله گران برای کسب سود از کاهش قیمت، وارد معاملات شورت می شود.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال یک دانش معاملاتی است که با تحلیل روندهای آماری فعالیت های معاملاتی مثل حرکات قیمتی و حجم معاملات، به ارزیابی سرمایه گذاری و تشخیص فرصت های معاملاتی می پردازد. به طور کلی، تحلیل تکنیکال مبتنی بر داده هایی مثل تاریخچه تغییرات قیمتی، حجم معاملات و حجم سفارشات خرید و فروش است.
شاخص تکنیکال (Technical Indicator)
شاخص های تکنیکال سیگنال های الگومحوری هستند که از قیمت، حجم معاملات و یا بازدهی یک رمزارز حاصل شده است.
تراستلس/بدون نیاز به اعتماد (Trustless)
یکی از ویژگی های بلاک چین است، به این معنی که هیچ یک از مشارکت کنندگان برای انجام یک تراکنش نیازی به اعتماد کردن به دیگر مشارکت کنندگان ندارند.
بلاک آنکل (Uncle Block)
بلاک آنکل اصطلاحی است که در بلاک چین اتریوم به کار می رود. بلاک آنکل وقتی ایجاد می شود که بیش از یک بلاک فرزند برای یک بلاک والد ایجاد می شود. یعنی به جای یک بلاک، دو بلاک یا بیشتر در دنباله یک بلاک ایجاد می شود. این وضعیت به این دلیل اتفاق می افتد که دفترکل همه نودها در هنگام استخراج یک بلاک جدید بلافاصله و به صورت همزمان به روزرسانی نمی شود. به همین دلیل، ممکن است که گاهی دو بلاک نزدیک به هم استخراج شوند، اما فقط یکی از آن ها تایید شده و در دفترکل ثبت می شود. بلاکی که تایید نشده است بلاک آنکل نام دارد. در بلاک چین بیت کوین به چنین بلاکی «بلاک اورفن» (بلاک یتیم) گفته می شود.
اصطلاحات حوزه استخراج
استخراج یکی از جذاب ترین و جنجالی ترین بخش های رمزارز و بلاک چین است. اهمیت استخراج فقط به مشارکت در ایجاد بلوک ها و کسب درآمد از این طریق نیست، بلکه استخراج کنندگان در تعیین سرنوشت شبکه ای که در آن حضور دارند نیز دارای سهم هستند. تسلط بر مفاهیم حوزه استخراج، به ماینرها کمک می کند تا با آگاهی بیشتر، مشارکت مفیدتری در شبکه مورد نظر خود داشته باشند. بر همین اساس، سکه نیوز در حال تدوین فرهنگ اصطلاحاتی در این حوزه است به تدریج کامل تر و جامع تر می شود.
ایسیک (application-specific integrated circuit – ASIC)
به دستگاه هایی گفته می شود که مختص استخراج ارزهای دیجیتال ساخته شده است. عموما هر دستگاه ای سیک برای استخراج یک رمزارز خاص طراحی شده است. این دستگاه ها معمولا گران هستند، اما از آنجا که مختص یک کار ایجاد شده اند، نسبت به یک رایانه که قادر به انجام هر کاری باشد، قدرت بسیار بالاتری دارند. این مسئله خرید این دستگاه ها را به صرفه می کند. (بیشتر بخوانید: ماینر (ASIC) چیست؟)
استخراج ابری (Cloud Mining)
استخراج ابری روشی برای استخراج رمزارزها است از طریق اجاره قدرت محاسبه از یک شبکه ابری است که نیازی به نصب و راه اندازی مستقیم سخت افزار و نرم افزار مربوطه ندارد. شرکت های استخراج ابری به کاربران امکان می دهند که در شبکه آن ها یک حساب کاربری ایجاد کرده و با پرداخت یک هزینه پایه از راه دور اقدام به استخراج رمزارز کنند. این روش اگرچه کاربران را از تهیه و نگهداری تجهیزات و پرداخت هزینه مصرف انرژی بی نیاز می کند، اما ممکن است سودآوری چندانی نداشته باشد. برخی پیشنهاد می کنند که کاربران به جای پرداخت هزینه برای اجاره قدرت محاسباتی، همان پول را برای خرید رمزارز مورد نظر و نگهداری آن صرف کنند، زیرا رشد قیمت آن در طولانی مدت سود بیشتری نصیب کاربر خواهد کرد.
سختی (Difficulty)
سختی استخراج یا سختی شبکه نشان دهنده میزان دشوار بودن استخراج یک بلاک در یک شبکه بلاک چین برای یک رمزارز خاص است. این پارامتر مربوط به بلاک چین هایی است که از الگوریتم اجماع اثبات کار (proof of work) برای استخراج استفاده می کنند. هر چه سختی استخراج بالا باشد به این معنا است که برای تأیید تراکنش های روی آن بلاک چین به قدرت محاسباتی بیشتری نیاز دارد.
سختی پارامتری است که رمزارزها از آن استفاده می کنند تا در صورت تغییر قدرت هش شبکه، میانگین فاصله زمانی بین بلاک ها ثابت بماند. این امر مهم است، چرا که سختی بالا می تواند شبکه را دربرابر حمله مخرب ایمن نگه دارد. در این مقاله بیشتر به بررسی این موضوع می پردازیم.
استخراج گروهی (Group mining)
در مقابل استخراج انفرادی است و به معنای استخراج یک رمزارز توسط گروهی از ماینرها به کار می رود.
هاوینگ / نصف شدن (Halving)
به رویدادی در بیت کوین گفته می شود که طی آن پاداش استخراج بلاک ها و در واقع حجم عرضه جدید بیت کوین نصف می شود. این رویداد پس از استخراج هر 210,000 بلاک اتفاق می افتد.
استخراج سریع (Instamine)
در حالی که بیشتر رمزارزهای قابل استخراج در یک فرایند از پیش تعیین شده، محدودیتی را برای استخراج رمزارزهای جدید ایجاد کرده اند، برخی رمزارزها این محدودیت را ندارند و به محض آغاز فرایند استخراج، بخش قابل توجهی از سکه های قابل ضرب پروژه در یک بازه زمانی کوتاه استخراج می شود. به این فرایند استخراج سریع یا فوری می گویند که البته نقطه ضعف آن توزیع نابرابر سکه ها میان افراد است.
استخراج کننده / ماینر (Miner)
استخراج کنندگان کسانی هستند که قدرت محاسباتی دستگاه خود را در اختیار یک شبکه بلاک چین قرار می دهند تا محاسبات مربوط به تکمیل بلاک ها را انجام دهد. ماینرها ممکن است افراد حرفه ای باشند یا شرکت های بزرگ با مجموعه ای از دستگاه های پیشرفته و یا کسانی که به صورت سرگرمی در خانه کار استخراج را انجام می دهند.
استخراج / ماینینگ (Mining)
فرایندی که در آن بلاک ها به بلاک چین اضافه شده و تراکنش ها تایید می شوند. همچنین سکه های جدید برخی رمزارزها در این فرایند ایجاد می شوند. (بیشتر بخوانید: ماینینگ چیست؟)
استخر استخراج (Mining pool)
مجموعه ای که چندین استخراج کننده قدرت محاسباتی خود را در آن ادغام می کنند تا توان رقابتی و مقیاس محاسباتی بالایی برای تکمیل یک بلاک به دست آورند. هر استخر استخراج براساس قراردادهای مخصوص خود پاداش ها را میان همه ماینرهای خود براساس قدرت محاسباتی به اشتراک گذاشته شان تقسیم می کند.
پاداش استخراج (Mining reward)
پاداشی که در ازای قدرت محاسباتی به اشتراک گذاشته شده برای پردازش تراکنش ها به استخراج کنندگان اعطا می شود. پاداش استخراج معمولا ترکیبی از سکه های تازه ضرب شده و کارمزد تراکنش است.
دستگاه استخراج (Mining rig)
رایانه ای که برای استخراج رمزارز استفاده می شود. دستگاه استخراج ممکن است به شکل سخت افزاری باشد که مختص عملیات استخراج رمزارز ساخته شده و یا رایانه ای که ظرفیت جانبی اش را به استخراج اختصاص می دهد.
اعتبارسنج (Validator)
فردی که در فرایند اثبات سهام (Proof-of-stake) مشارکت می کند تا در ازای دریافت پاداش بلاک ها را تایید کند.
دفترکل بدون مجوز (Unpermissioned ledger)
بلاک چین عمومی. دفترکلی که برای دسترسی به آن نیازی به مجوز نیست و همه می توانند به آن دسترسی داشته باشند.
توکن خدماتی (Utility token)
توکن هایی که برای ارائه امکان استفاده از چیزی طراحی شده اند.
سرمایه گذاری جسورانه (Venture capital)
نوعی سرمایه گذاری خصوصی برای تامین هزینه های یک شرکت کوچک که در مراحل اولیه است اما ظرفیت بالایی برای رشد دارد. این نوع سرمایه گذاری به خاطر پرریسک بودن جسورانه خوانده می شود.
ارز مجازی (Virtual Currency)
ارزش مجازی به نوعی ارز گفته می شود که فقط به صورت الکترونیکی در دسترس است. ارز مجازی فقط از طریق نرم افزارهای موبایلی یا رایانه ای تعیین شده و یا از طریق کیف پول های دیجیتال مختص آن قابل ذخیره و انتقال است. تراکنش های ارز مجازی از طریق شبکه های امن و ویژه روی اینترنت انجام می شود. ارز مجازی زیرمجموعه ارز دیجیتال است. رمزارزهایی که در شبکه بلاک چین ایجاد می شوند هم زیرمجموعه ارز دیجیتال هستند.
بی ثباتی / نوسان (Volatility)
بی ثباتی یا نوسان به اندازه گیری آماری پراکندگی بازده یک رمزارز یا شاخص بازار می گویند. در بیشتر موارد، هرچه نوسان بالاتر باشد، ریسک سرمایه گذاری بالاتر است. نوسان اغلب به صورت انحراف معیار یا واریانس میان بازده های یک رمزارز اندازه گیری می شود.
نرخ نوسان (Volatility Ratio)
نرخ نوسان یک معیار تکنیکال برای تشخیص الگوها و جهش های قیمتی است. این معیار در تحلیل تکنیکال از محدوده واقعی (true range) برای درک حرکات قیمت یک رمزارز در روز جاری در مقایسه با نوسان های گذشته آن استفاده می کند.
حجم (Volume)
تعداد رمزارزهایی که در یک زمان مشخص مثلا 24 ساعت گذشته معامله شده است. این شاخص برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن یک رمزارز و پیش بینی قیمت و تقاضای آینده آن به کار می رود.
شاخص ورتکس (Vortex Indicator)
شاخصی مرکب از دو خط روند صعودی (VI مثبت) و خط روند نزولی (VI منفی) است. این دو خط که معمولا به ترتیب رنگ سبز و قرمز دارند برای تشخیص تغییر روند یا تداوم روند کنونی به کار می روند.
بازیابی V شکل (V-Shaped Recovery)
به بازیابی قیمت با یک شیب تند پس از یک سقوط با شیب تند که در نمودار به صورت حرف V انگلیسی دیده می شود، بازیابی V شکل می گویند.
وال استریت (Wall Street)
وال استریت خیابانی در بخش منهتن (Manhattan) در شهر نیویورک آمریکا است که محل استقرار بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) است و شماری از بزرگترین کارگزاری ها و بانک های آمریکایی در آن واقع شده اند. این خیابان به نوعی نماد اقتصاد و امور مالی و همچنین ثروت تبدیل شده است. دنیای رمزارزها که نماد امور مالی جدید و اقتصاد آینده است به چشم رقیب وال استریت نگریسته می شود و همواره پذیرش رمزارزها از سوی شرکت های وال استریت جزو اتفاق های خبرساز است.
کیف پول (Wallet)
کیف پول امن دیجیتال که برای ذخیره، ارسال و دریافت ارزهای دیجیتال به کار می رود.
معامله شویی (Wash Trading)
معامله شویی به فرایندی گفته می شود که معامله گران با هدف ارسال اطلاعات گمراه کننده به بازار اقدام به فروش یک رمزارز و سپس خرید آن می کند. چنین معاملاتی هم می توان با تبانی دیگر معامله گران و یا توسط یک معامله گر انجام شود. در بازار سهام این نوع معاملات غیرقانونی است، اما در حوزه رمزارزها که قوانین و مقررات منسجمی وجود ندارد، چنین معاملاتی به راحتی ممکن است انجام شود. یکی از اهداف این معاملات می تواند دستکاری قیمت ها باشد.
وِی (wei)
کوچکترین واحد ارز دیجیتال اتر (ETH). هر اتر 1,000,000,000,000,000,000 وِی است.
میانگین وزنی (Weighted Average)
میانگین وزنی محاسبه ای است که برای هر تعداد در مجموعه های داده درجاتی مختلفی از اهمیت قائل است. در محاسبه میانگین وزنی، هر عددی در مجموعه داده در یک وزن از پیش تعیین شده ضرب می شود.
نهنگ (Whale)
به سرمایه گذارانی گفته می شود که مقدار بسیار زیادی از یک دارایی دیجیتال را در اختیار دارند؛ به ویژه کسانی که دارایی شان به قدری است که امکان دستکاری در بازار را دارند. (مقایسه شود با ماهی و دلفین)
وایت پیپر (White paper)
سندی که توسط تیم توسعه دهنده یک پروژه عرضه اولیه سکه تهیه شده و به شرح کاربرد آن رمزارز، طراحی رمزنگاری آن، اطلاعات فنی و نقشه راه آینده آن پرداخته است.
Year Over Year (YOY)
به مقایسه آماری یک موضوع در یک تاریخ مشخص با دوره مشابه در سال گذشته گفته می شود. این مقایسه می تواند بهتر یا بدتر شدن عملکرد مالی یک شرکت یا دارایی را در طول یک سال نشان دهد.
YTD (Year to date)
این اصطلاح در نمودار قیمت رمزارزها به کار می رود و محدوده زمانی نمودار را به ابتدای سال جاری تا امروز محدود می کند.
بازدهی (Yield)
بازدهی به میزان درآمد و سود حاصل محقق از یک سرمایه گذاری در یک دوره زمانی مشخص گفته می شود. بازدهی به شکل درصد نمایش داده می شود.
کشت سود (Yield farming)
کسب سود با سرمایه گذاری رمزارزی در بازارهای مالی غیرمتمرکز.
نسبت سود به هزینه (Yield on Cost – YOC)
نسبت سود به هزینه معیاری برای تشخیص میزان سودآوری سهام است که به صورت نسبت سود سهم به هزینه پرداخت شده برای آن نشان داده می شود. برای به دست آوردین این نسبت، سود سهام بر قیمت اولیه آن (قیمت هنگام خرید) تقسیم شده و پس از ضرب کردن در صد، به صورت درصدی نمایش داده می شود. مثلا اگر یک سهام را به قیمت 2500 تومان در هر سهم خریداری کرده باشیم و سود آن 200 تومان در هر سهم باشد، نسبت سود به هزینه آن 8 درصد خواهد بود.
حمله روز صفر (Zero-Day Attack)
حمله روز صفر که به آن حمله صفرروزه هم گفته می شود، یک حمله برای سوء استفاده از ضعف امنیتی یک نرم افزار است که متصدی نرم افزار اطلاعی از آن نداشته است. به این نوع حملات از آن جهت روز صفر یا صفرروزه گفته می شود که متصدی نرم افزار هیچ فرصتی (صفر روز) برای رفع آن نداشته است. توسعه دهندگان نرم افزار به محض بازیابی سیستم باید برای رفع مشکل و ضعف امنیتی اقدام کنند تا تهدید علیه کاربران دیگر وجود نداشته باشد.
ناحیه مقاومت (Zone of Resistance)
ناحیه مقاومت به یک طیف قیمتی در نمودار یک رمزارز گفته می شود که بالاتر از قیمت کنونی است و در صورتی که روند قیمت بتواند از سطح مقاومت عبور کند، وارد این ناحیه می شود.در صورت تثبیت در این ناحیه می توان امید افزایش بیشتر قیمت را داشت. معامله گران با درک این ناحیه می توانند سود کوتاه مدت خود را بیشتر کنند. ناحیه مقاومت یک مفهوم مهم در تحلیل تکنیکال است و معامله گران با استفاده از این تحلیل به دنبال سیگنال هایی می گردند که نشان دهد قیمت رمزارز مورد نظر در حال عبور از این ناحیه است تا بتواند سطوح جدیدی از مقاومت و حمایت را تثبیت کند.
ناحیه حمایت (Zone of Resistance)
ناحیه حمایت اشاره به یک محدوده قیمتی در نمودار یک رمزارز دارد که وقتی قیمت به یک سطح پایین پیش بینی شده که سطح حمایت نام دارد، افت می کند، وارد این ناحیه می شود. معامله گران برای تشخیص ناحیه حمایت از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. ناحیه حمایت در نمودار قیمت رمزارز یک منطقه پایین را نشان می دهد که رمزارز موردنظر قبلا از آن پایین تر نیافتاده است. در این ناحیه معمولا عرضه بیشتر از تقاضا و حجم معاملات پایین است.
اصطلاحات حوزه بلاک چین
فناوری بلاک چین با ورودی توفانی به عرصه زیرساخت های نرم افزاری، تحولات گسترده ای را در روش های ذخیره و انتشار اطلاعات پدید آورده است. این فناوری که در همه صنایع و حوزه های نیازمند امنیت اطلاعات به صورت روزافزونی مورد استقبال قرار می گیرد، به تدریج در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از فناوری اطلاعات است. اما هر دانشی اصطلاحات و واژگانی تخصصی دارد که علاقه مندان نیازمند آگاهی از آن ها هستند. سکه نیوز که بخشی از رسالت خود را اطلاع رسانی درباره جدیدترین تحولات و رویدادهای حوزه بلاک چین می داند، با درک این مهم، اقدام به تدوین فرهنگ اصطلاحات جامعی در حوزه بلاک چین کرده است. این فرهنگ اصطلاحات به مرور زمان کامل تر و جامع تر خواهد شد.
آدرس، نشانی (Address)
آدرس جایی در بلاک چین است که با یک رشته از حروف و اعداد منحصربه فرد شناخته می شود و برای ارسال یا دریافت رمزارزها و ذخیره آن استفاده می شود.
واسط برنامه نویسی کاربردی (Application Programming Interface – API)
API یک رابط کاربری است که تعامل میان چندین نرم افزار یا ترکیبی از واسط های سخت افزاری و نرم افزاری را تعریف می کند. این رابط کاربری واسط بین کتابخانه، سیستم عامل یا برنامه هایی است که از آن تقاضای سرویس می کنند. API معمولا شامل تعداد زیادی تعریف زیرروال، پروتکل های ارتباطی و ابزار است که برای ایجاد نرم افزارهای کاربردی روی بستر موجود به کار می رود. API ها در بلاک چین نیز کاربرد زیادی دارند.
ایسیک (application-specific integrated circuit – ASIC)
به دستگاه هایی گفته می شود که مختص استخراج ارزهای دیجیتال ساخته شده است. عموما هر دستگاه ای سیک برای استخراج یک رمزارز خاص طراحی شده است. این دستگاه ها معمولا گران هستند، اما از آنجا که مختص یک کار ایجاد شده اند، نسبت به یک رایانه که قادر به انجام هر کاری باشد، قدرت بسیار بالاتری دارند. این مسئله خرید این دستگاه ها را به صرفه می کند. (بیشتر بخوانید: ماینر (ASIC) چیست؟)
اتمیک سواپ (Atomic Swap)
اتمیک سواپ یک فناوری قرارداد هوشمند (Smart Contract) است که به معامله گران امکان می دهد یک رمزارز را بدون استفاده از واسطه های متمرکز مانند صرافی ها با یک رمزارز دیگر تبادل کنند. اتمیک سواپ ها هم می توانند مستقما میان دو بلاک چین مختلف قرار گیرند و هم به صورت برون زنجیره ای و خارج از بلاک چین اصلی کار کنند. اتمیک سواپ ها اولین بار در سپتامبر سال 2017 با انجام یک تراکنش میان رمزارز دیکرد (Decred) و لایت کوین (Litecoin) شناخته شدند.
بک لاگ/کار ناتمام (Backlog)
کارهای انباشته ای که باید انجام شود. اصطلاح بک لاگ کاربردهای مختلفی در حسابداری و امور مالی دارد. بک لاگ ممکن است به سفارش های فروشی اطلاق شود که منتظر انجام است یا فرم های انباشته ای مثل درخواست وام که باید بررسی و پردازش شود. در حوزه بلاک چین و رمزازها، بک لاگ به تراکنش هایی گفته می شود که در انتظار تایید است.
پردازش دسته ای (Batch Processing)
پردازش تراکنش ها به صورت گروهی یا دسته ای است به صورتی که دستور پردازش ها یک بار تنظیم می شود و تا زمانی که همه پردازش ها تمام نشود، نیازی به هیچ تعامل کاربری وجود ندارد.
طرح ارتقای بیت کوین (Bitcoin Improvement Proposal – BIP)
BIP یک استاندارد برای پیشنهاد تغییرات در پروتکل بیت کوین است. یک طرح ارتقای بیت کوین باید مشخصات دقیق فنی و دلیل منطقی برای تغییر پیشنهادی را ارائه بدهد. اولین طرح ارتقا بیت کوین با نام BIP 0001 توسط یک برنامه نویسی ایرانی تبار انگلیسی به نام امیر تاکی در سال 2011 پیشنهاد شد که در واقع توصیف خود BIP بود.
بلاک (Block)
فایلی حاوی اطلاعات یا تراکنش ها که طی مدت مشخصی تکمیل می شود. یک بلاک بخشی جدایی ناپذیر از یک بلاک چین است. در واقع بلاک چین از زنجیره ای از بلاک های متصل به هم ایجاد شده است.
مرورگر بلاک (Block Explorer)
مرورگر بلاک یک موتور جستجوی بلاک چین است که امکان جستجو برای یک پاره ای از اطلاعات خاص در بلاک چین را فراهم می کند. با استفاده از مرورگر بلاک می توان اطلاعاتی مانند تراکنش ها را در بلاک چین جستجو و ردیابی کرد.
شماره بلاک (Block height)
شماره ای که جایگاه یک بلاک را درون یک بلاک چین مشخص می کند.
پاداش بلاک (Block reward)
مقدار رمزارزی که در ازای حل یک معادله رمزنگاری شده برای تکمیل یک بلاک در بلاک چین پرداخت می شود. پاداش بلاک در واقع تشویقی برای افراد برای مشارکت در بلاک چین و فعال نگه داشتن آن است.
بلاک چین (Blockchain)
سیستم دفترکل توزیع شده که شامل زنجیره ای از بلاک ها یا واحدهای اطلاعات دیجیتال است و به صورت متوالی در یک دیتابیس عمومی ذخیره شده است. بلاک چین زیربنای رمزارزها است. (بیشتر بخوانید: بلاک چین چیست؟)
بلاک چین به عنوان خدمت (Blockchain-as-a-service – BaaS)
BaaS مبتنی بر مدل نرم افزار به عنوان خدمت (SaaS) است و به شکل مشابهی کار می کند. BaaS به مشتریان امکان می دهد که از راهکارهای ابری برای ساخت، میزبانی و اداره نرم افزارهای بلاک چین خودشان و توابع مرتبط در بلاک چین استفاده کنند. همزمان، تامین کننده خدمات ابری، زیرساخت را به شکل چابک و عملیاتی حفظ می کند. نرم افزار مایکروسافت آژور (Azure) یک نمونه از بلاک چین به عنوان خدمت در بستر اتریوم است که مایکروسافت با همکاری کانسنسیس (ConsenSys) آن را ایجاد کرده است.
تحمل خطای بیزانس (Byzantine Fault Tolerance)
تحمل خطای بیزانس مشخصه ای از یک سیستم است که آن را قادر می سازد در برابر دسته ای از خطاها که از مشکل ژنرال های بیزانس (Byzantine Generals’ Problem) ناشی می شوند مقاومت کند. این مشخصه برای سیستم ها توزیع شده و غیرمتمرکز مانند بلاک چین بسیار حیاتی است. وجود چنین مشخصه ای به این معنا است که سیستم حتی در صورتی که برخی از گره های (node) آن دچار خطا شد یا به صورت مخرب عمل کرد، می تواند به فعالیت ادامه دهد.
مشکل ژنرال های بیزانس (Byzantine Generals’ Problem)
این مشکل به یک معمای منطقی اشاره دارد که در سال 1982 مطرح شد. تعریف این مشکل به شکل استعاری این گونه است که چطور گروهی از ژنرال های بیزانس که از هم فاصله دارند و هر یک فرماندهی یک گروه را برعهده دارند، می توانند به صورت کاملا هماهنگ عمل کنند؛ یعنی یا حمله کنند یا عقب نشینی کنند. این مشکل از دشواری پیام رسانی و هماهنگی میان آن ها ناشی می شود، به این صورت که برخی از فرماندهان خیانت کرده و برخلاف هماهنگ اقدام کنند، یا سفیرانی که خبر می برند به مقصد نرسند یا پیام را به درستی نراسند. این استعاره را می توان روی بلاک چین ها پیاده سازی کرد. گره ها (node) در بلاک چین ژنرال های بیزانس هستند. برای حل این مشکل روش تحمل خطای بیزانس (Byzantine Fault Tolerance) پیشنهاد شده است.
تمرکزگرایی (Centralization)
تمرکزگرایی حالتی از اداره شبکه ها، پایگاه های داده و سیستم های رایانه ای است که در آن یک سیستم مرکزی برای نگهداری داده و کنترل کل شبکه وجود دارد. در چنین حالتی، اعضای شبکه هیچ حقی در کنترل و تصمیم گیری درباره آینده آن ندارد، بلکه این اقتدار مرکزی که درباره آن تصمیم گیری می کند. تمرکزگرایی می تواند در امور مالی نیز وجود داشته باشد، به این شکل که همه تراکنش ها از طریق یک مرکز و واسطه انجام می گیرد. بانک ها و موسسات مالی در امور مالی سنتی یکی از مثال های تمرکزگرایی هستند. به چنین شبکه یا سیستمی «متمرکز» (centralized) گفته می شود.
تأیید (Confirmation)
تأیید یا راستی آزمایی و تأیید انجام تراکنش و ایجاد بلاک در یک بلاک چین گفته می شود. فرایند تأیید تراکنش و بلاک در بلاک چین های مختلف با الگوریتم ها و روش های مختلفی انجام می گیرد. وظیفه تأیید تراکنش ها و بلاک ها در بلاک چین های اثبات کار بر عهده استخراج کنندگان، در بلاک چین های اثبات سهام به عهده سهامگذاران و در بلاک چین های اثبات اعتبار بر عهده اعتبارسنج ها است.
اجماع (Consensus)
وقتی همه مشارکت کنندگان در یک شبکه بلاک چین درباره ترتیب و محتوای یک بلاک همنظر باشند، اجماع حاصل شده است.
C-Suite
اصطلاح عامیانه برای گروه مدیران ارشد یک شرکت یا سازمان که در انگلیسی عنوان اکثر آن ها با حرف C شروع می شود؛ مانند CEO به معنای مدیرعامل، CTO به معنای مدیر ارشد فناوری، CIO مدیر ارشد اطلاعات و…
داده کاوی (Data Mining)
فرایند تبدیل داده خام به اطلاعات مفید. شرکت ها با استفاده از نرم افزار اقدام به جستجو برای الگوهایی در دسته های بزرگ داده می کنند و با استفاده از آن اطلاعات بیشتری درباره مشتریان خود یاد می گیرند. از این طریق، راهبردهای بازاریابی موثرتری توسعه داده و فروش خود را افزایش و هزینه ها را کاهش می دهند. داده کاوی به جمع آوری موثر داده و پردازش رایانه ای بستگی دارد.
تمرکززدایی (Decentralization)
تمرکززدایی به معنای نبود یک موجودیت یا نهاد مرکزی در یک سیستم ماننده پایگاه داده و کنترل و اداره آن توسط نهادها، افراد و موجودیت های مختلف است، به شکلی که برای اعمال یک تصمیم یا تغییر در آن سیستم، نیاز به اجماع میان همه کنترل کننده ها باشد. در مدل غیرمتمرکز، یک شبکه توسط همه کسانی که در آن مشارکت دارند کنترل می شود. یکی از بهترین نمونه های تمرکززدایی، بلاک چین های عمومی هستند که کنترل و مدیریت آن تحت اختیار یک نهاد مرکزی نیست؛ بلکه همه کسانی که فعالیت آن شبکه سهم هستند، در اداره آن نیز نقش دارند.
نرم افزار غیرمتمرکز (Decentralized application – Dapp)
نرم افزاری که در یک شبکه غیرمتمرکز اجرا می شود. (بیشتر بخوانید: نرم افزار غیرمتمرکز چیست؟)
دیفای، امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance – DeFi)
جریانی در امور مالی که خواستار جایگزینی روش های غیرمتمرکز با در خدمات امور مالی با روش های سنتی است.
رمزگشایی (Decryption)
فرایندی که در آن اطلاعات رمزنگاری شده به قالبی باز می گردند که امکان خواندن آن توسط افراد یا ماشین وجود دارد.
حمله محروم سازی از سرویس / حمله دیداس (Denial of Service Attack)
دیداس نوعی حمله سایبری است که در آن مهاجم تلاش می کند که ماشین یا منابع شبکه را با ایجاد اختلال موقف یا دائمی برای کاربران غیرقابل دسترسی کند. این حمله ممکن است به شکل توزیع شده با ترافیکی که از منابع مختلف به شبکه قربانی هجوم می آورند، انجام گیرد که در آن صورت به آن دیداس (Distributed Denial of Service Attack – DDoS) گفته می شود.
دفترکل توزیع شده (Distributed Ledger)
دفترکلی است که اطلاعات در آن در سراسر شبکه ای از گره های غیرمتمرکز ذخیره می شود. دفترکل توزیع شده لزوما مختص رمزارزها و همیشه به صورت عمومی نیست. بلکه ممکن است خصوصی بوده و دسترسی به آن نیازمند مجوز باشد.
فناوری دفترکل توزیع شده (Distributed Ledger Technology – DLT)
پایگاه داده ای که میان چندین مشارکت کننده در مکان های مختلف مشترک است. این فناوری زیربنای بلاک چین است.
شبکه توزیع شده (Distributed Network)
شبکه ای که داده ها و نرم افزارهای آن، برخلاف شبکه های متمرکز که در یک مکان است، وابسته به چندین منبع باشند.
ERC-20
استاندارد توکن های ایجاد شده در پلتفرم اتریوم.
ERC-721
استانداردی برای توکن های تعویض ناپذیر (NFT) ایجاد شده در پلتفرم اتریوم. این استاندارد در سال 2017 در پی یک طرح ارتقا در شبکه اتریوم ایجاد شد و امکان خرید و فروش قراردادهای هوشمند را مانند توکن های ERC-20 فراهم کرد.
اتحادیه تجاری اتریوم (Enterprise Ethereum Alliance – EEA)
گروهی از سازمان ها و شرکت ها که برای ارتقای شبکه اتریوم همکاری می کنند.
طرح ارتقای اتریوم (Ethereum Improvement Proposal – EIP)
این اصطلاح برای طرح هایی به کار می رود که برای ایجاد استانداردهای خاص در پلتفرم اتریوم، مثل مشخصات پروتکل هسته، نرم افزارها و قراردادهای هوشمند، پیشنهاد و در صورت اجماع میان مشارکت کنندگان، اعمال می شوند.
کارمزد (Fee)
کارمزد یا فی مبلغی است که در ازای یک خدمت مشخص دریافت می شود. کارمزد به شکل های مختلفی از جمله هزینه، شارژ، کمیسیون ویا جریمه اخذ می شود. در دنیای رمزارزها و بلاک چین ها کارمزد بیشتر در مورد تراکنش های بلاک چینی و یا خرید و فروش در صرافی های رمزارزی به کار می رود. تراکنش های بلاک چین مثل انتقال رمزارز، ایجاد توکن یا مواردی مثل قرارداد هوشمند هزینه ای را برای شبکه دارد که به عنوان کارمزد تراکنش از کاربر یا معامله گر گرفته می شود. صرافی ها نیز در ازای فراهم کردن امکان خرید و فروش رمزارزها از کاربران کارمزد دریافت می کنند.
فورک (Fork)
فورک یا انشعاب بلاک چین زمانی روی می دهد که مشارکت کنندگان یک شبکه بلاک چین درباره نحوه ادامه فعالیت آن به اجماع نمی رسند و گروهی از آنان راه خود را جدا کرده و نسخه جدیدی از آن را ایجاد می کنند.
گره کامل (Full node)
گره ها یا نودهایی که کل تاریخچه بلاک چین را دانلود می کنند تا مقررات آن را اعمال کنند.
گس/کارمزد تراکنش (Gas)
اصطلاحی مخصوص بلاک چین اتریوم است که به واحد اندازه گیری کار محاسباتی لازم برای انجام تراکنش ها یا قراردادهای هوشمند ویا اجرای نرم افزارهای غیرمتمرکز در این شبکه اطلاق می شود.
حد گس (Gas limit)
اصطلاحی مخصوص بلاک چین اتریوم است که به معنای حداکثر گسی است که یک کاربر حاضر است برای یک تراکنش هزینه کند.
قیمت گس (Gas price)
اصطلاحی مخصوص بلاک چین اتریوم است که به قیمت پیشنهادی یک کاربر برای کارمزد یک تراکنش اطلاق می شود.
بلاک پیدایش (Genesis block)
اولین بلاکی که پردازش و تایید می شود تا یک بلاک چین آغاز به کار کند، بلاک پیدایش نام دارد و به آن بلاک صفر یا بلاک یک هم می گویند.
توکن حاکمیتی (Governance token)
توکنی است که برای رای گیری درباره تصمیمات مربوط به مقررات یا اداره یک اکوسیستم به کار می رود. دارندگان این نوع توکن ها بسته به میزان دارایی خود در تصمیم گیری های حاکمیتی آن اکوسیستم نقش خواهند داشت.
گیگاوِی (Gwei)
یک واحد ارزش معادل 0.000000001 اتر است که در محاسبات کارمزد تراکنش های شبکه اتریوم به کار می رود. هر اتر معادل 1,000,000,000,000,000,000 وِی (wei) است.
هارد فورک (Hard fork)
تغییری بنیادین در پروتکل یک بلاک چین است که در آن همه بلاک هایی که تاکنون نامعتبر بودند، معتبر می شود؛ و بلاک هایی که معتبر بودند، نامعتبر می شوند. وقتی در یک بلاک چین هارد فورک روی دهد، همه گره ها و کاربران باید نرم افزار پروتکل خود را به نسخه جدید ارتقا دهند. (بیشتر بخوانید: هارد فورک چیست؟)
هش (Hash)
فرایندی که پس از اجرای روی داده های با طول نامعین، آن ها را به داده هایی با طول مشخص و ثابت تبدیل می کند و پس از تبدیل بدون رمزگشایی قابل خواندن نیست. یکی از خصوصیات مهم فرایند هش این است که خروجی هش یک سند خاص در صورت استفاده از یک الگوریتم همیشه باید یکسان باشد.
هش (Hash)
هش تابعی است که یک ورودی از حروف و اعداد را به یک خروجی رمزنگاری شده با یک طول ثابت تبدیل می کند. هش با استفاده از یک الگوریتم ایجاد می شود و در حوزه رمزارزها برای مدیریت بلاک چین ضروری است.
مکانیسم اجماع هش گراف (Hashgraph Consensus Mechanism)
هش گراف یک مکانیسم اجماع غیرمتمرکز است که از روش سخن چینی (gossip)، سخن چینی درباره سخن چینی (gossip about gossip) و رای گیری مجازی استفاده می کند. این مکانیسم، مشکلات الگوریتم های استاندارد اجماع سازی مثل اثبات کار (proof of work) در سرعت بالاتر و کارایی بیشتر با حذف نیاز به ارسال رای یا جزئیات به شبکه حل می کند. ارسال رای و جزئیات باعث ازدحام و تاثیر در شبکه می شود.
قدرت هش/نرخ هش (Hash power/Hash rate)
واحد اندازه گیری قدرت محاسباتی استفاده شده توسط یک شبکه برای ادامه فعالیت آن. این واحد با هش بر ثانیه (H/s) اندازه گیری می شود و ممکن است در مقیاس های بزرگ به شکل های کیلوهش بر ثانیه (KH/s)، مگاهش بر ثانیه (MH/s)، گیگاهش بر ثانیه (GH/s) یا تراهش بر ثانیه (TH/s) نیز استفاده شود.
هاوینگ / نصف شدن (Halving)
به رویدادی در بیت کوین گفته می شود که طی آن پاداش استخراج بلاک ها و در واقع حجم عرضه جدید بیت کوین نصف می شود. این رویداد پس از استخراج هر 210,000 بلاک اتفاق می افتد.
ذخیره داغ/هات استوریج (Hot storage)
ذخیره آنلاین کلیدها خصوصی که به کاربران امکان دسترسی سریع تر به رمزارزها را می دهد.
مکانیسم اجماع دوگانه (Hybrid PoW/PoS Consensus)
روش اجماع دوگانه ترکیبی از الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) و الگوریتم اثبات سهام (PoS) است. هدف از ترکیب این دو روش این است که از مزیت های هر دو الگوریتم استفاده شده و نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهند. رمزارز دیکرد (Decred) جزو معدود ارزهای دیجیتالی است که از روش دوگانه اجماع استفاده می کند.
عرضه اولیه جایزه (Initial Bounty Offering – IBO)
عرضه اولیه جایزه یک روش جدید برای جلب مشارکت افراد در بلاک چین ها و رمزارزها است. در این روش، برخلاف روش عرضه اولیه سکه که سرمایه گذاران باید اقدام به خرید سکه یا توکن کنند، سکه های جدید به صورت رایگان یا توکن تخفیف در ازای خدمات مشخصی به مشارکت کنندگان داده می شود.
عرضه اولیه سکه (Initial coin offering – ICO)
یک فرایند جذب سرمایه یا فروش عمومی است که از طریق رمزارزها برای جمع آوری سرمایه لازم برای راه اندازی یک پروژه یا شرکت انجام می شود.
عرضه اولیه توکن (Initial Token Offering – ITO)
عرضه اولیه توکن فرایندی مانند عرضه اولیه سکه (ICO) است، با این تفاوت که تمرکز آن روی عرضه توکن هایی است که کاربرد خدماتی دارند و روی یک بلاک چین برای استفاده در نرم افزارهای موجود در آن عرضه می شوند. تفاوت اصلی سکه و توکن این است که سکه بلاک چین مخصوص خود را دارد و ارز اختصاصی آن محسوب می شود، اما توکن روی یک بلاک چین دیگر ایجاد می شود.
تغییرناپذیری (Immutable/Immutability)
تغییرناپذیری مشخصه ای از بلاک چین است که بیان می کند که هیچ تغییری در طول زمان نمی توان در آن ایجاد کرد. یعنی فقط می توان به پایگاه داده اطلاعات جدید افزود، و اطلاعات موجود به هیچ وجه قابل تغییر نیست.
دفترکل (Ledger)
محل ذخیره تراکنش های مالی که به هیچ وجه امکان تغییر در آن وجود ندارد، فقط می توان تراکنش های جدید را به آن اضافه کرد.
شبکه لایتنینگ (Lightning Network)
شبکه لایتنینگ یک پروتکل پرداخت لایه دوم است که روی یک بلاک چین عمل می کند. شبکه لایتنینگ برای امکان پذیر کردن تراکنش های سریع و مقیاس پذیر بین گره ها و در داخل گره ها طراحی شده است. این شبکه یک راهکار برای حل مشکل مقیاس پذیری بیت کوین است. تراکنش ها معمولا روی بلاک چین انجام می شوند، اما شبکه لایتنینگ تراکنش ها به صورت برون زنجیره ای و در خارج از بلاک چین انجام می دهد. یکی از کاربردهای شبکه لایتنینگ کاهش بار شبکه بلاک چین و کاهش کارمزد تراکنش است.
مین نت (Mainnet)
بلاک چین مستقلی که شبکه خود را با فناوری و پروتکل ویژه خود دارد. مین نت یک بلاک چین فعال است که رمزارزها و توکن های مخصوص خودش در آن استفاده می شود. در مقایسه با مین نت، تست نت (Test net) یا پروژه هایی وجود دارند که روی شبکه های دیگر مثل اتریوم اجرا می شوند.
درخت مرکل (Merkle Tree)
درخت مرکل یک ساختار درختی در رمزنگاری است که در آن هر گره برگی با هش بلاک داده و هر گره غیربرگی با هش رمزنگاری گره های فرزند آن مشخص شده است. درخت های هش امکان راستی آزمایی موثر و امن محتوای بلاک چین ها را امکان پذیر می کنند. در این درخت ها، از آنجا که هر تغییر به سمت بالا و شاخه های جدید تکثیر می شود، راستی آزمایی صرفا با بررسی بالاترین هش امکان پذیر است.
عبارت یادآور (Mnemonic phrase/mnemonic seed/seed phrase)
فهرستی از کلمه های پشت سرهم است که برای دسترسی به دارایی های رمزارزی یا بازگردانی آن به کار می رود. این عبارت باید کاملا مخفی نگه داشته شود. بیشتر کیف پول های سخت افزاری از این عبارت استفاده می کنند.
نانس (Nonce)
نانس مخفف عبارت انگلیسی «number only used once» است و به عددی گفته می شود که به یک بلاک هش شده یا رمزنگاری شده در بلاک چین افزوده می شود. دانس عددی است که استخراج کنندگان بلاک چین به دنبال حل آن هستند و وقتی راه حلش را پیدا کنند، در ازای آن مقداری رمزارز به عنوان پاداش دریافت می کنند.
توکن تعویض ناپذیر (Non-fungible token)
توکن های تعویض ناپذیر (NFT) نوعی رمزارز هستند که قابل تعویض با یکدیگر نیستند. این توکن ها دارایی های فیزیکی یا دیجیتالی را نمایندگی می کنند که دارای ارزش متفاوتی هستند.
تراکنش برون زنجیره ای (Off-Chain Transaction)
تراکنش برون زنجیره ای راهکاری برای افزایش سرعت و کاهش هزینه های انتقال رمزارز میان افراد است. در تراکنش برون زنجیره ای، انتقال رمزارز بدون آنکه در بلاک چین آن ثبت شود، از یک شخص به یک شخص دیگر منتقل می شود. با این کار، دو طرف هم از کارمزد بلاک چین رها می شوند و هم نیازی به انتظار برای تایید تراکنش در بلاک چین ندارند. تراکنش برون زنجیره ای از راه های مختلفی امکان پذیر است که در این میان می تواند به ثبت یک قرارداد خارج از بلاک چین، حضور یک شخص ثالث به عنوان ضامن یا شاهد، استفاده از مکانیسم های پرداخت مبتنی بر کوپن و یا صرفا به سادگی انتقال کلید خصوصی یک حساب رمزارزی به شخص دیگر.
ذخیره آفلاین (Offline storage)
ذخیره کردن رمزارزها در دستگاه ها یا سیستم هایی که به اینترنت متصل نیستند.
تراکنش درون زنجیره ای (On-Chain Transaction)
تراکنش درون زنجیره ای در واقع همان اصلاح تراکنش در بلاک چین است، اما زمانی به این شکل به کار می رود که در مقابل تراکنش برون زنجیره ای استفاده شد. تراکنش درون زنجیره ای به انتقال یک رمزارز از یک آدرس به آدرس دیگر از طریق بلاک چین گفته می شود. اما تراکنش برون زنجیره، انتقال رمزارز به صورتی است که در خارج از بلاک چین انجام شود.
ذخیره آنلاین (Online storage)
ذخیره کردن رمزارزها در دستگاه ها یا سیستم هایی که به اینترنت متصل هستند.
ثبت اختراع / پتنت (Patent)
ثبت اختراع در واقع اعطای حق مالکیت یک نوآوری توسط یک مرجع حاکمیتی به مخترع یا مبدع است. چنین گواهی نامه ای حق انحصاری آن فرایند، طرح، اختراع یا ابداع را برای مدت مشخصی در ازای افشای کامل آن به پدیدآورنده می دهد. معمولا نهادهای دولتی کنترل و تایید درخواست های ثبت اختراع را برعهده دارند. در ایران، مرکز مالکیت معنوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مسئول این کار است.
همتا به همتا (Peer-to-peer)
تعامل غیرمتمرکز میان دو طرف در یک شبکه توزیع شده با تقسیم وظایف میان همتاها (peer).
دفترکل مجوزمحور (Permissioned ledger)
دفترکلی که با محدودیت طراحی شده به طوری که فقط افراد یا سازمان هایی که لازم است به آن دسترسی داشته باشند، مجوز دسترسی دارند.
طرح پانزی (Ponzi scheme)
نوعی طرح سرمایه گذاری کلاهبردارانه که در آن سود سرمایه گذاران کنونی از محل وجوه واریز شده توسط سرمایه گذاران جدید پرداخت می شود. در این طرح ها معمولا فرد یا شرکت کلاهبردار مدتی به این کار ادامه می دهد تا جلب اعتماد کند. سپس زمانی که سرمایه زیادی جذب شد، ناگهان کلاهبردار ناپدید می شود.
کلید خصوصی (Private key)
یک قطعه کد که در یک فرایند رمزگزاری نامتقارن تولید شده و با یک کلید عمومی جفت می شود تا برای رمزگشایی از اطلاعات هش شده با کلید عمومی استفاده شود.
آدرس عمومی (Public address)
هش رمزنگاری شده یک کلید عمومی است که برای دریافت رمزارز یا توکن هایی که قرار است برای کسی ارسال شود، به کار می رود.
اثبات اعتبار (Proof-of-authority)
یک مکانیسم اجماع بلاک چین است که با استفاده از هویت برای سهام گذاری، تراکنش های سریع تری انجام می دهد.
اثبات سهام (Proof-of-stake)
اثبات سهام (PoS) یک مکانیسم اجماع بلاک چین است که در آن ایجادکننده بلاک بعدی براساس ترکیبی از انتخاب تصادفی و تعداد سکه ها یا توکن های سپرده گذاری شده یا مدت زمان سپرده گذاری تعیین می شود. در این روش نیز البته کسی که بلاک را ایجاد می کند، پاداش آن را دریافت خواهد کرد. روش اثبات سهام به عنوان یک روش جایگری برای اثبات کار (proof-of-work) ایجاد شد. در روش اثبات سهام نیاز به سخت افزارهای پیشرفته و گران قیمت و همچنین مصرف انرژی بسیار بالا هست، اما اثبات سهام با رایانه های عادی و مصرف انرژی بسیار پایین امکان پذیر است. در روش اثبات سهام همچنین خطر حمله استخراج کنندگان به بلاک چین وجود ندارد، چراکه ساختار آن طوری برنامه ریزی شده که حمله سودی برای سهام گذار ندارد.
اثبات کار (Proof-of-work)
اثبات کار (PoW) یک مکانیسم اجماع بلاک چین است که در آن ایجاد و تایید بلاک های جدید از طریق حل معماهای بسیار پیچیده به لحاظ محاسباتی انجام می شود. در این روش، افراد قدرت محاسباتی رایانه یا دستگاه های استخراج خود را در اختیار شبکه می گذارند تا محاسبات مربوط به یافتن هش جدید را انجام دهد. روش اثبات کار در ابتدای ایجاد یک رمزارز که هنوز مشارکت کنندگان زیادی در بلاک چین آن حضور ندارند، نیاز به قدرت محاسباتی چندانی ندارد؛ اما وقتی تعداد مشارکت کنندگان و قدرت محاسباتی آن ها بالا می رود، مشارکت کنندگان جدید برای امکان رقابت نیازمند سخت افزایش بسیار پیشرفته و گران قیمت هستند. به همین دلیل، این روش بسیار هزینه بر و مصرف انرژی آن بسیار بالا است. امروزه یکی از مهم ترین انتقاداتی که به بیت کوین (BTC) وارد است، مربوط به همین مصرف انرژی می شود. روش اثبات سهام (proof-of-stake) به عنوان جایگزینی برای اثبات کار و رفع کاستی های آن ایجاد شد.
پروتکل (Protocol)
مجموعه ای از مقررات که با استفاده از اجماع، تایید تراکنش و مشارکت شبکه، چگونگی تعاملات در آن شبکه را تعریف می کند.
بلاک چین عمومی (Public blockchain)
شبکه بلاک چینی که برای همه بدون نیاز به مجوز قابل دسترسی است و اطلاعات آن برای همه قابل مشاهده است.
SHA-256
یک الگوریتم هش رمزنگاری است که امضای 256 بیتی برای یک متن ایجاد می کند و در بلاک چین هایی که از روش اجماع اثبات کار استفاده می کنند، به کار می رود.
راهکارهای لایه دوم (Layer 2 solutions)
راهکارهایی که در بستر یک بلاک چین عمومی ایجاد شده تا مقیاس پذیری و کارایی آن را ارتقا دهد.
شاردینگ (Sharding)
یک روش مقیاس پذیری است که در آن شبکه بلاک چین به پارتیشن هایی (شارد) تقسیم می شود که حاوی اطلاعات و تاریخچه تراکنش ها است و هر شارد امکان پردازش موازی دارد.
سگویت (SegWit – Segregated Witness)
یک طرح ارتقا برای بیت کوین است که هدف آن اصلاح انعطاف پذیری تراکنش (malleability) در بیت کوین بود.
ساید چین/زنجیره جانبی (Side chain)
یک دفترکل بلاک چین که به صورت موازی با بلاک چین اصلی فعالیت می کند و میان آن ها یک اتصال دو طرفه وجود دارد.
قرارداد هوشمند (Smart contract)
یک پروتکل رایانه ای است که هدف آن تسهیل، راستی آزمایی و اعمال یک قرارداد روی یک بلاک چین بدون نیاز به شخص ثالث است.
سافت فورک (Soft fork)
ارتقای پروتکل در یک بلاک چین که طی آن فقط تراکنش های معتبر، نامعتبر می شوند. در بیشتر سافت فورک ها، از استخراج کنندگان خواسته می شود که نرم افزار استخراج خود را به روزرسانی کنند.
سهام گذاری (Staking)
مشارکت در یک سیستم اثبات سهام (Proof-of-stake). در این روش، سهام گذاران رمزارز یا توکن خود را سپرده گذاری می کنند تا در یک بلاک چین تاییدکننده بوده و در ازای سپرده خود پاداش دریافت کنند. (بیشتر بخوانید: سهام گذاری چیست؟)
تست نت (Testnet)
یک بلاک چین جایگزین که توسط توسعه دهندگان برای آزمایش استفاده می شود. (با مین نت مقایسه شود)
تایم استمپ/مهر زمان (Timestamp)
ثبت اطلاعات زمان انجام یک تراکنش که به صورت تاریخ و زمان با محاسبه دقیق کسر ثانیه. این اطلاعات بخشی از یک بلاک است.
توکن (Token)
یک واحد دیجیتال که برای خدمات خاصی طراحی شده و امکان دسترسی و استفاده از یک اکوسیستم را برای دارنده آن فراهم می کند. توکن ها به خودی خود دارای ارزش نیستند، بلکه امکاناتی که از طریق آن فراهم می شود به آن ارزش می دهد.
توکنایز/توکن سازی (Tokenize)
تبدیل دارایی های جهان واقعی به واحدهای دیجیتال دارایی ارزش به نام توکن. دارندگان توکن به میزان دارایی خود مالک بخشی از آن دارایی واقعی می شوند.
تراکنش (Transaction)
تراکنش به انتقال رمزارز یا داده در بلاک چین گفته می شود. در بلاک چین هایی مانند بلاک چین بیت کوین، تراکنش به انتقال رمزارز بیت کوین از یک آدرس به آدرس دیگر است. اما در بلاک چین هایی مانند اتریوم، علاوه بر انتقال رمزارز، انتقال داده نیز تراکنش خوانده می شود.
کارمزد تراکنش (Transaction fee)
هزینه ای که برای یک تراکنش در یک بلاک چین پرداخته می شود. هزینه تراکنش در صنعت رمزارزها از همان رمزارز مورد انتقال کم می شود. در بلاک چین هایی مانند اتریوم که علاوه بر رمزارز اختصاص آن، یعنی اتر (ETH)، توکن ها و خدمات بلاک چینی دیگری نیز ارائه می شود، هزینه انتقال آن توکن ها و یا دریافت خدمات نیز از با همان رمزارز اختصاصی پرداخت می شود.
بلاک آنکل (Uncle Block)
بلاک آنکل اصطلاحی است که در بلاک چین اتریوم به کار می رود. بلاک آنکل وقتی ایجاد می شود که بیش از یک بلاک فرزند برای یک بلاک والد ایجاد می شود. یعنی به جای یک بلاک، دو بلاک یا بیشتر در دنباله یک بلاک ایجاد می شود. این وضعیت به این دلیل اتفاق می افتد که دفترکل همه نودها در هنگام استخراج یک بلاک جدید بلافاصله و به صورت همزمان به روزرسانی نمی شود. به همین دلیل، ممکن است که گاهی دو بلاک نزدیک به هم استخراج شوند، اما فقط یکی از آن ها تایید شده و در دفترکل ثبت می شود. بلاکی که تایید نشده است بلاک آنکل نام دارد. در بلاک چین بیت کوین به چنین بلاکی «بلاک اورفن» (بلاک یتیم) گفته می شود.
توکن خدماتی (Utility token)
توکن هایی که برای ارائه امکان استفاده از چیزی طراحی شده اند.
تراستلس/بدون نیاز به اعتماد (Trustless)
یکی از ویژگی های بلاک چین است، به این معنی که هیچ یک از مشارکت کنندگان برای انجام یک تراکنش نیازی به اعتماد کردن به دیگر مشارکت کنندگان ندارند.
دفترکل بدون مجوز (Unpermissioned ledger)
بلاک چین عمومی. دفترکلی که برای دسترسی به آن نیازی به مجوز نیست و همه می توانند به آن دسترسی داشته باشند.
سرمایه گذاری جسورانه (Venture capital)
نوعی سرمایه گذاری خصوصی برای تامین هزینه های یک شرکت کوچک که در مراحل اولیه است اما ظرفیت بالایی برای رشد دارد. این نوع سرمایه گذاری به خاطر پرریسک بودن جسورانه خوانده می شود.
وِی (wei)
کوچکترین واحد ارز دیجیتال اتر (ETH). هر اتر 1,000,000,000,000,000,000 وِی است.
وایت پیپر (White paper)
سندی که توسط تیم توسعه دهنده یک پروژه عرضه اولیه سکه تهیه شده و به شرح کاربرد آن رمزارز، طراحی رمزنگاری آن، اطلاعات فنی و نقشه راه آینده آن پرداخته است.