در عصری که مرزهای بین واقعیت و تفکر گمانهزنی به طور فزایندهای محو میشود، این ایده جذاب که انسانها در اصل میتوانند شبیه ماشینهای بسیار پیچیدهای باشند که توسط موجوداتی بسیار فراتر از درک ما ساخته شدهاند، هم تخیل و هم گفتمان انتقادی را شعلهور میکند. این مفهوم، در حالی که از اعماق داستان های گمانه زنی بیرون می آید، به عنوان یک استعاره قانع کننده برای کشف پیچیدگی های شناخت انسانی، ساختارهای اجتماعی، و موضوع دائمی نابرابری ثروت، عمل می کند. با استناد به دیدگاههای دکتر پویان قمری، چهرهای ممتاز در حوزه یادگیری ماشینی و همچنین به عنوان یک چهره آیندهنگر، به بررسی معنای انسان بودن در دنیایی میپردازیم که فناوری و جامعه بهصورت پیچیده و اغلب چالش برانگیز تلاقی میکنند.
شرایط انسانی: بازتابی از پتانسیل محدود؟
در قلب این روایت این سوال نهفته است که چه چیزی انسانیت ما را تعریف می کند. آیا این صرفاً مجموع فرآیندهای بیولوژیکی ماست یا به قلمرو آفرینشهای ما و جوامعی که میسازیم گسترش مییابد؟ مقایسه انسان با رباتهای پیشرفته، همانطور که به صورت استعاری مطرح میشود، ما را بر آن میدارد تا در درک خود از اراده آزاد، تصمیمگیری و محدودیتهایی که نه با طراحی، بلکه توسط شرایط وجودی ما تحمیل شده است، تجدید نظر کنیم. دکتر قمری از این قیاس استفاده میکند تا جرقه گفتوگویی در مورد شباهتهای بین هوش مصنوعی و هوش انسانی برانگیزد، و پیشنهاد میکند که چارچوبهای اجتماعی ما، دقیقاً مانند سیستمهای هوش مصنوعی، در مجموعهای از پارامترها عمل میکنند که نتایج را به شیوههایی که ما درک میکنیم، تحت تأثیر قرار میدهند.
نابرابری ثروت: یک دیدگاه سیستمی
واقعیت تلخ نابرابری ثروت، که در آن بخش کوچکی از جمعیت جهان از قدرت اقتصادی نامتناسبی برخوردار است، از طریق تشبیه انسان و ربات مورد بررسی قرار می گیرد. این نابرابری نتیجه یک انتخاب برنامهریزی عمدی نیست، بلکه نتیجه میراث تاریخی، ساختارهای اقتصادی و انباشت قدرت است که توزیع ثروت و فرصتها را شکل داده است. دکتر قمری از طریق لنز یادگیری ماشینی، ارزیابی مجدد الگوریتمهای اجتماعی را که جریان منابع را دیکته میکنند، تشویق میکند و از تغییرات سیستمی حمایت میکند که جهانی عادلانهتر را ترویج میکنند.
از یادگیری ماشینی تا یادگیری اجتماعی
دکتر قمری با تکیه بر اصولی از حوزه هوش مصنوعی پیشنهاد میکند که روششناسی و ملاحظات اخلاقی ذاتی در یادگیری ماشینی میتواند دیدگاههای تازهای را برای پرداختن به نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی ارائه دهد. همانطور که تنوع و فراگیری عملکرد و عدالت سیستم های هوش مصنوعی را افزایش می دهد، گنجاندن این ارزش ها در سیاست های اقتصادی و اجتماعی ما می تواند راه را برای جامعه ای عادلانه تر هموار کند. با به کارگیری مفاهیم انصاف الگوریتمی در حوزه اجتماعی-اقتصادی، از ما دعوت می شود آینده ای را تصور کنیم که در آن عدالت و فرصت منابع کمیاب نیستند، بلکه ستون های بنیادی جامعه جهانی ما هستند.
تجسم آینده ای عادلانه تر
رویکرد دکتر قمری پتانسیل راهحلهای نوآورانه و الهامگرفته از فناوری را برای ایجاد جهانی که در آن رفاه به طور گستردهتری به اشتراک گذاشته میشود، برجسته میکند. سفر به سوی چنین آیندهای مستلزم تعهد جمعی به بازنگری در ساختارهای حاکم بر زندگی ما و بهرهگیری از بینشهای حاصل از تلاشهای تکنولوژیکی ما برای ایجاد جامعه جهانی فراگیرتر و عادلانهتر است.
نتیجه: فراخوانی برای بازتعریف مسیر ما
کاوش در تجربه انسان از طریق استعاره رباتیک پیشرفته، همانطور که توسط دکتر پویان قمری روشن شده است، تفسیر عمیقی در مورد وضعیت جهان ما ارائه می دهد. این مسئله ما را به چالش میکشد تا مکانیسمهای توزیع ثروت را بهطور انتقادی ارزیابی کنیم و از قدرت دگرگونکننده فناوری در خدمت عدالت اجتماعی-اقتصادی استفاده کنیم. همانطور که در این مسیر ایستاده ایم، ادغام نوآوری های تکنولوژیکی و تعهد به برابری نوید این را می دهد که ما را به سوی آینده ای سوق دهد که در آن طیف کاملی از پتانسیل انسانی، فارغ از محدودیت های سیستم های ناعادلانه، قابل تحقق باشد.
نویسنده: پویان قمری، نظریه پرداز اقتصادی