جنبههایی از پروژه پر سروصدای لیبرای فیسبوک شباهتی غیرعادی با ایدهها و توکن فرضی مطرحشده در مقاله سال گذشته سه پژوهشگر MIT دارند. از جمله موارد شباهت میتوان به سبد ارزی پشتوانه لیبرا، ساختار انجمن لیبرا و اهداف این توکنها اشاره کرد. البته تفاوتهایی هم بین این دو توکن وجود دارد و مثلا ایده این پژوهشگران در مقایسه با لیبرا شرایط موجود را بیشتر به چالش میکشد یا سبد پشتوانه این توکن برخلاف لیبرا از داراییهای سخت تشکیل شده است.
دانشجویان علاقهمند به متون نوآوری پولی هنگام خواندن مقاله سفید لیبرای فیسبوک احتمالا حس میکنند قبلا چیزی شبیه به آن را خواندهاند.
جنبههایی از پروژه پر سروصدای لیبرای فیسبوک شباهتی غیرعادی با ایدههای مطرحشده در مقالهای دارند که سال گذشته در انتشارات Open Science انجمن سلطنتی منتشر شده است.
برای مثال، مقاله لیبرا ارز دیجیتالی را توصیف میکند که ارزش خود را به این دلیل حفظ میکند که سبدی از ارزهای فیات و بدهی کوتاه مدت پشتوانه آن هستند. این توصیف شبیه به بخشی از مقاله اساتید مطرح MIT ، الکس لیپتون، توماس هاردجونو و سندی پنتلند است که توکن دیجیتال فراملی با پشتوانه دارایی به نام Tradecoin را توصیف میکند (البته داراییهای مطرحشده در این مقاله کالاهایی مثل نفت یا محصولات کشاورزی هستند).
اینکه انجمن لیبرا متشکل از ۲۷ شرکت مالی، فناوری و سرمایهگذاری خطرپذیر است، نیز تا حدی شبیه به کنسرسیوم فرضی حکمفرما بر Tradecoin است. هدف هر دو توکن ساده و کارآمد کردن پرداختهای داخلی و فرامرزی و همچنین گسترش خدمات مالی به افراد محروم از خدمات بانکی در دنیاست. در ضمن لیبرا و Tradecoin هر دو روی دفاتر کل توزیعشده اجرا میشوند.
آیا این شباهتها تصادفی هستند؟ از نظر الکس لیپتون اینطور نیست.
این استاد علوم ارتباطات MIT به CoinDesk گفت:
«نمیخواهم مغرور بهنظر برسم اما میتوانم به شما بگویم که ساختار فعلی لیبرا تا حد زیادی کلمه به کلمه از مقالهای دزدیده شده که سندی پنتلند، توماس هاردجونو و من سال گذشته منتشر کردیم.»
درحالیکه لیپتون کمی رنجیده خاطر بهنظر میرسید، گفت:
«در سند لیبرا هیچ اشارهای به مقاله این پژوهشگران نمیشود اما اینکه این مقاله در بخش رایگان و عمومی Free Science انجمن سلطنتی منتشر شده، ناراحتیام را دو چندان میکند.»
(مطالعه مقالههای Open Science برخلاف اغلب مجلههای انجمن سلطنتی نیاز به پرداخت حق اشتراک ندارد).
لیپتون، رئیس سابق کسبوکار جهانی تحلیل کمی Bank of America شغلها و نقشهای متعددی دارد. به پروژههای فینتک ازجمله Clearmatics، ارائهدهنده فناوری به Utility Settlement Coin در مورد همکاری با بانکهای مرکزی مشاوره میدهد. همچنین مدیر ارشد فنی پلتفرم Sila است که به شرکتهای فینتک کمک میکند با استفاده از استیبل کوینی وابسته به دلار با نظام مالی تعامل داشته باشند.
لیپتون اشاره میکند که ایدههای مقاله انجمن سلطنتی در نسخهای قدیمیتر که نوشته لیپتون و پنتلند بود، هم مطرح شده بودند، آن نسخه مقاله روی جلد شمارهای از مجله Scientific American در مورد آینده پول بود. لیپتون همچنین میگوید:
«مدیران لیبرا نمیتوانند بگویند آن مقاله را نخواندهاند چرا که اگر نخوانده بودند، احتمالا الان در حال کار روی چنین پروژهای نبودند.»
فیسبوک در این مورد اظهار نظری نکرد.
بررسی و ارزیابی لیبرای فیسبوک
اگر بخواهیم منصفانه برخورد کنیم، براساس آنچه در مقاله سفید لیبرا آمده، این پروژه قصد دارد با زیرساخت موجود بهصورت هماهنگ تلفیق شود، برای مثال انجمن لیبرا میگوید نمیخواهد به قلمروی بانکهای مرکزی تجاوز کند.
در مقابل Tradecoin از لحاظ نظری بیشتر شرایط موجود را به چالش میکشد. نویسندگان در مقالهای جدیدتر مینویسند:
«Tradecoin راهی ارائه میکند که کشورهای کوچک، صندوقهای ثروت ملی و صندوقهای بازنشستگی مورد غفلت و سوءاستفاده بانکهای مرکزی بزرگ واقع نشوند و در نظام مالی دنیا سهم منصفانهای دریافت کنند. »
لیپتون همچنین میگوید، Tradecoin با داراییهای سخت مثل نفت یا محصولات کشاورزی تجاری پشتیبانی میشود و این مسئله تا حدی اعضای کنسرسیوم را تعیین میکند. «به تولیدکنندگان مواد خام، سازمانهای فرامرزی و احتمالا چند شرکت بزرگ ارائهدهنده خدمات پرداخت فکر میکردیم ولی قطعا شرکتی مثل اوبر را در نظر نداشتیم.»
در هر صورت لیپتون میگوید یکی از مشکلات کلیدی طراحی لیبرا این است که این توکن «بهصورت ایمننشده» عرضه میشود.
لیپتون توضیح میدهد که چون بهدست آوردن بهره از پول نقد دشوار است، رمزارز فیسبوک باید اوراق بهادار دولتی و اوراق مرغوب دیگر را بهعنوان پشتوانه اضافه برای این توکن خریداری کند. درنتیجه صاحب اوراق بهادار از لیبرا پول دریافت میکند (پولی که لیبرا در ازای توکنها از مصرفکنندهها دریافت میکند) و این پول در سیستم به گردش درمیآید.
او همچنین میگوید، بهعلاوه لیبرا توکنهایی را عرضه میکند که اگر کارایی مورد نظر را داشته باشند، نقش پول را هم ایفا خواهند کرد. در نتیجه در این سیستم دو برابر پول با همه پیامدهای منفیاش وجود خواهد داشت.
لیپتون اضافه میکند:
«این مسئله در کشورهای درحال توسعه، منجر به ایجاد تورم عظیم میشود چراکه تقریبا میتوان گفت، پول موجود به نوعی دو برابر و در واقع بیشتر از دو برابر میشود. آنچنان طرفدار نظریه کمیت پول نیستم اما کاملا مطمئنم که وقتی مقدار پول چند برابر شود، قیمتها افزایش مییابد.»
بدیهی است که لیبرا چنین دیدگاهی ندارد. مقاله سفید رمزارز فیسبوک سازوکار پایدارسازی را توصیف میکند که وقتی تقاضا برای لیبرا وجود داشته باشد، توزیعکنندههای مجاز آن را برای توزیع خریداری میکنند و برعکس وقتی افراد میخواهند لیبرا را بفروشند، ارز فیات دریافت میکنند.
با این حال لیپتون مدعی شد، صرفنظر از اهداف طراحی، پول قطعا خلق خواهد شد. او میگوید، «این مسئله فرق میکند با وقتی که من یا شما اوراق قرضه میخریم (برای خرید پول پرداخت میکنیم که به گردش درمیآید اما نمیتوانیم از اوراق قرضه بهصورت مستقیم در پرداخت استفاده کنیم) در نتیجه پول چند برابر نمیشود.»
لیپتون اذعان کرد که اگر لیبرا بتواند با وجود مخالفتهای تنظیمگران، این ایده را عملی کند، ریسکهای بسیار بزرگی را در پی خواهد داشت.
لیپتون میگوید اگر لیبرا بتواند ده درصد از به فرض سه تریلیون دلار تبادل خارجی روزانه با دلار و یورو را بهدست آورد و گرههای شرکتهای عضو یک دهم درصد کارمزد تراکنش دریافت کنند (به یاد داشته باشید که ویزا و مسترکارد برای خدماتشان دو تا سه درصد دریافت میکنند) سیصد میلیون دلار میشود و اگر سود بهدست آمده از بهره داراییهای وثیقه را اضافه کنید که لیپتون برآورد میکند حدود ده تا بیست میلیارد دلار در سال خواهد بود، میبینیم که اعضای انجمن لیبرا درآمد هنگفتی بهدست میآورند.
او میگوید:
«تقریبا همین کافیست که دیگر ابهام و سوالی در مورد لیبرا باقی نماند.»
منبع : coindesk