نوشتهٔ دکتر پویان قمری، اقتصاددان سوئیسی و بنیانگذار پلتفرم ALand
سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) در نقطهای تعیینکننده قرار گرفته است. دهه گذشته که حاصل سیاستهای نرخ بهره صفر و ظهور استارتاپهای میلیارد دلاری بود، جای خود را به واقعیتی پیچیدهتر داده است. در سال ۲۰۲۵، سرمایهگذاران سازمانی (Institutional Investor)، که حامیان مالی صندوقهای VC هستند، با حقیقتی جدید روبهرو میشوند: مدلهای سنتی ارزیابی ریسک آنها که بر چرخههای اقتصادی قابل پیشبینی بنا شده بود، دیگر کارآمد نیست.
اقتصاد جهانی در حال تجربهی دگرگونیهایی بنیادین است؛ از تنشهای ژئوپلیتیکی و تحولات سریع فناوری گرفته تا تغییرات عمیق در اولویتها و انتظارات اجتماعی. در چنین شرایطی، دیگر نمیتوان با مدلهای سنتی و خطی به تحلیل ریسک پرداخت. سرمایهگذاران سازمانی نیاز دارند چارچوبهایی را بهکار بگیرند که پیچیدگیها را در نظر بگیرد، توانایی پیشبینی اختلالها را داشته باشد و با واقعیتهای یک جهان بیثبات و پویا همراستا باشد.
بهعنوان اقتصاددانی سوئیسی که پلتفرم ALand را در بازار املاک، سرمایهگذاری بینالمللی و سیاستهای مهاجرتی بنیان گذاشتهام، همواره با ابعاد کمتر دیدهشدهی ریسک در تعامل هستم. این مقاله تلاشی است برای ارائهی نگاهی تازه به ارزیابی ریسک از سوی سرمایهگذاران سازمانی و ترسیم مسیری هوشمندانه برای حرکت در چشمانداز پس از سال ۲۰۲۵.
ضعف مدلهای سنتی ریسک در دنیای جدید
ارزیابی ریسک در سرمایهگذاری خطرپذیر برای سالها مبتنی بر چهار معیار اصلی بود: اندازه بازار، توانمندیهای بنیانگذاران، نوآوری فناورانه و چشمانداز رقابتی. اگرچه این شاخصها همچنان مهماند، در دنیای امروز که اختلال دیگر استثناء نیست بلکه قاعده شده، کفایت ندارند. اقتصاد پس از ۲۰۲۵ با سه تحول بنیادین روبهرو است که بازتعریف ریسک را ضروری میسازد:
۱. شتاب فناورانی
پیشرفتهای پرشتاب در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، رایانش کوانتومی و زیستفناوری، چرخههای نوآوری را بهطور بیسابقهای کوتاه و فشرده کردهاند. استارتاپهایی که امروز در لبه فناوری قرار دارند، ممکن است ظرف چند ماه جایگاه خود را از دست بدهند. گاهی تنها یک جهش در کارایی یک الگوریتم کافی است تا کل یک پلتفرم را از دور خارج کند — سطحی از ناپایداری که در چارچوب مدلهای سنتی ریسکسنجی بهسختی قابل پیشبینی یا مدیریت است.
۲. تحولات ژئوپلیتیکی
دوران جهانیسازی بهعنوان نیروی وحدتبخش رو به پایان است. جنگهای تجاری، اختلالهای زنجیره تأمین، و محدودیتهای نقلوانتقال سرمایه اکنون به متغیرهای حیاتی تبدیل شدهاند. جدایی فناوری میان چین و آمریکا نمونهای بارز است که از تراشهها گرفته تا دسترسی به بازارها تأثیرگذار است. دیگر نمیتوان محل جغرافیایی استارتاپ را بیطرف فرض کرد.
۳. تغییرات اجتماعی و مقرراتی
توجه فزاینده به معیارهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) همراه با حساسیتهای جدید در حوزه حریم خصوصی و اخلاق هوش مصنوعی، فضای نظارتی را متحول کردهاند. ناتوانی یک استارتاپ در پیشبینی مقررات جدید — مانند GDPR اروپا یا قوانین احتمالی برای AI — میتواند رشد آن را متوقف کرده یا آسیبهای اعتباری جبرانناپذیری وارد کند.
این روندها، شکنندگی مدلهای سنتی ریسک را که بر ثبات اقتصاد کلان و رشد قابل پیشبینی تکیه داشتند، آشکار میسازد. سرمایهگذاران سازمانی اکنون با ریسکهایی مواجهاند که سیستماتیک، غیرخطی و اغلب نامرئیاند.
نگاه تازه به ریسک: فراتر از معیارهای مالی
برای پیمودن این مسیر پرچالش، سرمایهگذاران سازمانی به مدلهای ریسکی نیاز دارند که عوامل مالی، سیستماتیک و کیفی را همزمان تحلیل کنند. با تکیه بر تجربهام در پلتفرم ALand — که به تحلیل همزمان جریانهای سرمایه جهانی، بازار املاک و تحرک انسانی میپردازد — چهارچوبی چندبُعدی برای ارزیابی ریسک در سرمایهگذاری خطرپذیر پیشنهاد میکنم:
۱. ادغام ریسکهای سیستماتیک
ریسکهایی که فراتر از شرکتهای منفرد بوده و کل صنایع یا اقتصادها را تحت تأثیر قرار میدهند، اکنون به نگرانی اصلی بدل شدهاند. برای مثال، موفقیت یک استارتاپ خودروسازی برقی با وجود تیم قوی و فناوری ممتاز، وابسته به دسترسی به مواد معدنی خاصی است که ممکن است تحت تأثیر تنشهای ژئوپلیتیکی قرار گیرد.
سرمایهگذاران سازمانی باید از مدیران سرمایهگذاری (GPها) بخواهند تحلیل ریسک سیستماتیک را وارد فرایند سرمایهگذاری کنند — مانند آزمون سناریو در برابر تحریمهای تجاری، تغییرات ناگهانی مقررات، یا رکودهای جهانی. تجربه ما در ALand نشان داده که بازار املاک در برخی مناطق با تغییر ناگهانی سیاستها آسیبپذیرند؛ در سرمایهگذاری خطرپذیر نیز همین اصل صادق است.
۲. ارزیابی ریسکهای ناملموس
در دنیای پس از ۲۰۲۵، اعتبار، اخلاق و تأثیر اجتماعی نقش مهمی در بقای شرکتها دارد. مثلاً یک استارتاپ AI حتی با فناوری برتر، اگر نگران شفافیت الگوریتم، حریم خصوصی یا تبعیض نباشد، در معرض واکنش منفی کاربران یا مقررات سختگیرانه قرار میگیرد.
همچنین ریسک سرمایه انسانی در حال افزایش است. محدودیتهای مهاجرتی در مراکز نوآوری مثل آمریکا یا بریتانیا میتواند منابع استعداد را قطع کند. کشورهایی مانند کانادا یا سنگاپور با سیاستهای باز مهاجرتی، محیطهای نوآورانهتری ایجاد کردهاند. سرمایهگذاران سازمانی باید بر مناطقی با دسترسی پایدار به استعداد تمرکز کنند.
۳. ESG بهعنوان یک ضرورت راهبردی
امروزه معیارهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) دیگر صرفاً موضوعات جانبی یا تکمیلی نیستند؛ بلکه به یکی از عوامل اصلی در ایجاد ارزش و مدیریت ریسک تبدیل شدهاند. مسائلی مانند ردپای کربنی، تنوع نیروی انسانی و سیاستهای اجتماعی بهطور مستقیم بر توانایی یک شرکت در جذب مشتری، سرمایه و نیروی متخصص تأثیر میگذارند. برای مثال، شرکتهای فناوری که از نظر تنوع نیروی کار عملکرد ضعیفی دارند، ممکن است در نگاه نسلهای جوانتر و آگاهتر از جریان اصلی جامعه فاصله بگیرند.
در این شرایط، سرمایهگذاران سازمانی باید از مدیران سرمایهگذاری بخواهند که به ESG نه بهعنوان یک الزام مقرراتی، بلکه بهعنوان ابزاری استراتژیک در ارزیابی و تصمیمگیری نگاه کنند — رویکردی که میتواند مزیت رقابتی پایداری برای سبد سرمایهگذاری ایجاد کند.
۴. ساخت پرتفوی پویا
تنوعبخشی سنتی بر اساس صنعت یا جغرافیا دیگر کافی نیست. پرتفوی باید با در نظر گرفتن شرایط سیاسی، فضای مقرراتی و تابآوری فناورانه طراحی شود. مثلاً صندوقی که بیشتر روی سختافزار در آسیا سرمایهگذاری کرده باشد، ممکن است بهشدت در معرض اختلال زنجیره تأمین قرار گیرد.
در مقابل، صندوقهایی که روی فناوریهای پایدار و قابل انطباق مانند فناوری سلامت یا فینتک محلی سرمایهگذاری کردهاند، ثبات بیشتری دارند.
نقشه راه آینده: توصیههای راهبردی برای سرمایهگذاران سازمانی
برای عملیاتیکردن این پارادایم جدید ریسک، سرمایهگذاران سازمانی باید رویکردی پیشنگر، چندلایه و منعطف اتخاذ کنند. در ادامه پنج راهبرد قابل اجرا ارائه میشود:
- پذیرش برنامهریزی سناریویی پویا
سرمایهگذاران باید مدیران سرمایهگذاری را ملزم کنند تا سناریوهای گوناگونی را برای اختلالات بالقوه مدلسازی کنند — از جمله جنگ تجاری جهانی، مقررات ناگهانی هوش مصنوعی یا کمبود نیروی متخصص. این رویکرد فراتر از پیشبینیهای مالی ایستا عمل کرده و درکی پویا از زنجیره ریسک ایجاد میکند. - بهرهگیری از شبکههای تخصصی
تحلیل سنتی کافی نیست. باید از متخصصان حوزههایی مانند ژئوپلیتیک، فناوریهای نوظهور و مقررات بهره گرفت. برای مثال، ارزیابی یک استارتاپ در حوزه محاسبات کوانتومی نیازمند درک فنی بههمراه دانش مقرراتی و اخلاقی است. - اولویت دادن به حاکمیت تطبیقپذیر
سرمایهگذاران باید صندوقهایی را ترجیح دهند که روی شرکتهایی با ساختارهای حاکمیتی قوی، فرهنگ انعطافپذیر و پروتکلهای روشن مدیریت ریسک سرمایهگذاری میکنند — شرکتهایی که در برابر تغییرات بازار، توانایی چرخش و سازگاری سریع دارند. - افق سرمایهگذاری منعطف همراه با صبر استراتژیک
اگرچه سرمایهگذاری خطرپذیر ذاتاً بلندمدت است، اما جهان پس از ۲۰۲۵ نیازمند تلفیقی از صبر و چابکی است. سرمایهگذاران باید از صندوقهایی حمایت کنند که میتوانند استراتژی خود را متناسب با روندهای جدید تنظیم کنند و در بند استراتژیهای قدیمی نمانند. - ادغام بینشهای دنیای واقعی
تجربه من در ALand نشان میدهد سرمایهگذاریهایی که بر مبنای پویاییهای واقعی اقتصاد و جامعه انجام میشوند، پایداری بیشتری دارند. سرمایهگذاران باید مدیرانی را انتخاب کنند که تعامل سرمایه جهانی، مهاجرت و بازارهای دارایی واقعی را درک میکنند — زیرا این عوامل بهطور فزایندهای بر موفقیت استارتاپها تأثیرگذارند.
ALand: املاک و سرمایه جهانی
در پلتفرم ALand، ما در نقطه تلاقی املاک، توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری فرامرزی فعالیت میکنیم. تمرکز ما بر توسعه پایدار و جریان سرمایه جهانی، بازتابی از چالشهایی است که سرمایهگذاران در دنیای VC با آن مواجهاند.
بهعنوان مثال، یک پروژه املاک در بازار نوظهور ممکن است در نگاه اول پرریسک بهنظر برسد، اما تحلیل عمیقتر از روندهای جمعیتی یا نفوذ فناوری دیجیتال میتواند فرصتهای نهفتهای را آشکار سازد. سرمایهگذاران باید بتوانند فراتر از ریسکهای سطحی بنگرند و در پی استارتاپهایی باشند که بنیادهای تابآور و مقیاسپذیری جهانی دارند.
آیندهٔ سرمایهگذاری خطرپذیر در درک این نکته نهفته است که ریسک صرفاً تهدید نیست، بلکه فرصتی برای خلق آیندهای مقاومتر و متعادلتر است. با پذیرش مدلهایی که ریسکهای سیستماتیک، ناملموس و اجتماعی را در نظر میگیرند، سرمایهگذاران سازمانی میتوانند نهتنها سرمایه خود را حفظ کنند، بلکه نقش مؤثری در شکلدهی اقتصاد جهانی پایدار ایفا نمایند.
پرسشهای متداول
۱. چگونه میتوان تعادل میان سودآوری بالا و مدیریت ریسکهای سیستماتیک را در اقتصاد جهانی ناپایدار حفظ کرد؟
با اتخاذ رویکرد «رشد تعدیلشده بر اساس ریسک»، سرمایهگذاران میتوانند در صندوقهایی سرمایهگذاری کنند که ترکیبی از فرصتهای با پتانسیل بالا و راهبردهای مدیریت ریسک دارند — از جمله شرکتهایی با زنجیره تأمین مقاوم، مدلهای تجاری بیوابسته به فناوری خاص یا بازارهای جهانی باثبات.
۲. نقش حکمرانی هوش مصنوعی در مدلهای ریسک VC چیست و چگونه باید آن را ارزیابی کرد؟
حکمرانی AI فاکتوری حیاتی است. سرمایهگذاران باید توانایی صندوقها در ارزیابی شفافیت الگوریتمها، حریم خصوصی دادهها و اصول اخلاقی را بسنجند. همکاری با متخصصان اخلاق فناوری میتواند راهگشا باشد.
۳. چگونه میتوان فرصتهای پنهان در بازارهای نوظهور را در شرایط سیاسی پرخطر شناسایی کرد؟
با همکاری با مدیرانی که شناخت عمیق محلی دارند. استارتاپهایی در حوزههایی مانند فینتک موبایلی یا تکنولوژی کشاورزی میتوانند در بازارهایی با جمعیت جوان و زیرساخت دیجیتال رو به رشد عملکرد فوقالعادهای داشته باشند.
۴. سیاستهای مهاجرتی چه تأثیری بر بازده سرمایهگذاری دارند؟
محدودیت مهاجرت در کشورهای نوآور میتواند منابع استعداد را محدود کند. سرمایهگذاران باید از صندوقهایی حمایت کنند که در مناطقی با سیاستهای مهاجرتی باز سرمایهگذاری میکنند و تیمهایی جهانی دارند.
۵. چگونه میتوان ESG را در سرمایهگذاری VC ادغام کرد بدون آنکه سودآوری قربانی شود؟
با گنجاندن شاخصهای مشخص ESG در قراردادهای سرمایهگذاری و ایجاد مشوق برای مدیران. شرکتهایی با عملکرد قوی در ESG معمولاً مشتریان وفادارتری دارند، ریسک نظارتی پایینتری دارند و دسترسی به سرمایه اثرگذار دارند.
۶. ریسکهای تمرکز بیش از حد بر یک صنعت خاص چیست و راه کاهش آن چیست؟
تمرکز بر یک صنعت ممکن است در برابر اختلالات آن صنعت آسیبپذیر باشد. تنوعبخشی میان بخشهای مختلف و سرمایهگذاری در فناوریهای پلتفرمی میتواند ریسک همبستگی را کاهش دهد.
۷. در بازار محدودکننده VC، چگونه میتوان با محدودیت نقدشوندگی مقابله کرد؟
با در نظر گرفتن مسیرهای خروج جایگزین مانند بازار ثانویه، ادغام استراتژیک یا تأمین مالی مبتنی بر درآمد. دورههای سرمایهگذاری بلندتر و شروط بازخرید انعطافپذیر نیز میتواند کمککننده باشد.
۸. ملیگرایی اقتصادی چه تأثیری بر سرمایهگذاری خطرپذیر دارد؟
سیاستهای حمایتی میتوانند فرصتهای جهانی را محدود و در عین حال رشد بازارهای داخلی را تقویت کنند. راهبردی ترکیبی با تمرکز بر بازارهای داخلی با حمایت دولتی و بازارهای باز باثبات بهترین انتخاب است.
۹. چگونه میتوان نوآوری مالی را فراتر از فینتک سنتی شناسایی کرد؟
با تمرکز بر پلتفرمهای DeFi، بازارهای دارایی توکنیزهشده و راهکارهای هویت دیجیتال. این حوزهها ضمن حل ناکارآمدیهای سیستم مالی، مقیاسپذیر هستند.
۱۰. چگونه میتوان در سرمایهگذاری اثرگذار، تأثیر واقعی ایجاد کرد و همچنان بازده رقابتی داشت؟
با الزام به استفاده از شاخصهای بینالمللی مانند اهداف توسعه پایدار سازمان ملل و تمرکز بر شرکتهایی که تأثیر اجتماعی را با سودآوری همسو کردهاند — مانند حوزه سلامت مقرونبهصرفه.