شنبه 3 آذر 1403

اکونومیست: چرا باید به آژیر زمان بندی بازار بی اعتنا باشید؟

نشریه اکونومیست در مقاله ای در تاریخ 30 ژانویه نوشت: یک توصیه خردمندانه برای سرمایه گذاری برایتان داریم که در هیچ راهنما، روزنامه یا ستون هفتگی متفکرانه ای در بازار سرمایه پیدا نمی کنید. این توصیه از سوی ویل راجرز (Will Rogers) یک فعال سرگرمی محبوب و بذله گوی آمریکایی در میان دو جنگ جهانی است که از طریق نوشته های پاول ساموئلسون (Paul Samuelson) اقتصاددان برنده نوبل و بذله گوی آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به دست ما رسیده است. آماده هستید؟ توصیه این است. باید وقتی سهام بخرید که در حال رشد است، و وقتی که قیمتش می خواهد پایین بیاید، بفروشید.

به گزارش سکه نیوز به نقل از نشریه اکونومیست، ساموئلسون به طعنه گفته است که اگر این را بفهمید کارتان درست است. اما متاسفانه فقط شمار کمی از عهده این کار برمی آیند. با این حال، ایده زمان بندی بازار که شامل همه صعودها باشید و نه سقوط ها، هنوز ایده ای فریبنده است. هر کسی که در بازار سهام سرمایه گذاری کرده، حداقل یک بار یا بیشتر تخیل کرده که می تواند در اوج قیمت بفروشد و دوباره در کف قیمت بخرد و به این شکل، از سود سهام در حالی لذت ببرد که از خطرهایش رسته است. خیلی ساده به نظر می رسد. اگر سهام گران است و سرمایه گذاران بی پروا، باید از بازار خارج شوید. وقتی دوباره افت کرد که قطعا می کند، پاشنه هایتان را برکشید.

این روزها این صحبت ها خیلی زیاد است. نسبت قیمت تعدیل شده ادواری به سود (نسبت cape) به ندرت بالاتر از میزان کنونی بوده است. ترکیب شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای معامله گری کم هزینه که سرمایه گذاران خرد را هدف گرفته اند، پشت بسیاری از هجوم های گله ای به بازار سهام مد روز است که نشانه بازار حبابی است. در چنین شرایطی، آدم وسوسه می شود که از گله جلو بزند. اما زمان بندی بازار سخت تر از چیزی است که می نماید. افراد کمی مهارت، روحیه یا تمرکز برای انجام سودمندانه چنین کاری را دارند.

قیمت سهام پرنوسان است. اصل بدیهی این بود که این نوسان ها ولگشت (گشت تصادفی) است؛ به معنی که سطح کنونی آن ها هیچ چیزی درباره اینکه چگونه خواهند بود برای گفتن ندارد. اما نگاه تازه سربرآورده که آن اندازه ناب‌گرا نیست. این نگاه می گوید که بازده درآمدها – معکوس نسبت cape – راهنمایی معقول برای سود مورد انتظار از سهام در طولانی مدت است. به عبارت ساده تر، قیمت های بالای سهام به معنی سود کمتر در آینده است. در نسبت cape امروز، سود مورد انتظار کاملا کمتر از میانگین طولانی مدت است؛ همانطور که در اواخر دهه 1920 و اواخر دهه 1990 اینگونه بود.

افراد تیزبین متوجه خواهند شد که هرگاه قیمت سهام بسیار سریعتر از درآمدها بالا رفته باشد، دوباره سقوط خواهد کرد. اما آن هایی که می خواهند بازار زمان بندی کنند، نخواهند دانست که دقیقا چه زمانی باید بفروشند. هیچ وقت مشخص نیست که نسبت cape به اوج نزدیک است یا کف. مطالعات انجام شده روی زمان بندی با هدایت معیارهای ارزیابی مثل نسبت cape نتایج ناامیدکننده ای نسبت به خرید و نگهداری سهام برای بلندمدت نشان داده است. یک مشکل بزرگ فروش زودهنگام است. همانگونه که ساموئلسون که درباره خطرات زمانبندی زیاد نوشته، گفته است، «هر چیزی را می شود تا دو برابر مقداری که الان رسیده، بالا برد.» وقتی بازار سقوط می کند، اقدام کردن راحت نیست. جرأت می خواهد که وقتی همه در حال فروش هستند، بخری. تعلل عاقلانه به نظر می رسد. قیمت ها همیشه ممکن است دوباره سقوط کند. سرنوشت بسیاری از افرادی که زمان بندی می کنند این است که سهام را دوباره در قیمتی بالاتر از آنچه که فروخته بودند، بخرند.

به رغم کم بودن سود مورد انتظار امروز، سهام ها هنوز هم به خاطر کمبود سود دیگر بازارها جاذبه دارند. در اواخر دهه 1990، وقتی که نسبت cape با بالای 40 سعود کرد، سود خزانه داری های محافظت شده در برابر تورم نزدیک 4 درصد بود. امروز این عدد منفی 1 درصد است در اوراق قرضه 10 ساله است. وقتی که نرخ بهره کم اصلی ترین ستون قیمت سهام باشد، آنگاه هر تلاش برای زمانبندی بازار سهام از اساس قمار روی بازار اوراق قرضه است و همینطور روی تحولات آینده تورم و اقدامات بانک مرکزی. اگر این ها از نظر شما درست است، موفق باشید. نیروهایی که پشت سقوط چنددهه ای در نرخ بهره واقعی و تورم غیرفعال هستند، حتی از سوی کسانی که زمانی زیادی برای تفکر درباره آن صرف کرده اند، به خوبی فهمیده نشده است.

برای بسیاری از سرمایه گذاران سخت است که درباره امکان، زمان و سرعت معکوس شدن این روندهای مادی قضاوت کنند. بله، یک چیز غیرعادی درباره سود منفی اوراق قرضه واقعی وجود دارد. در آمریکا این چیزها بی سابقه است. اما در اروپا و ژاپن بسیار بیش از آنچه خیلی از مردم فکر می کردند، دوام آورد. چه بسا بهترین سیاست لاادری‌گری (فلسفه تجاهل) درباره مسیر آینده آن ها باشد.

اینکه صعود بدون سقوط داشته باشیم، خیلی دوست داشتنی است. اما پاداش سرمایه گذاری عموما با ریسک همراه است. توصیه کسانی که در زمانبندی بازار تردید دارند، مثل ساموئلسون، این است: سهامتان را بفروشید تا اینکه حجم آن به نقطه خواب برسید، یعنی جایی که شب راحت سر خود را بر بالش بگذارید. شرط بندی هایتان را به صورت گسترده ای میان سهام های مختلف و در کشورهای مختلف پخش کنید. و به یاد داشته باشید که زمان بندی یک تله است. اگر سیگنال معامله قابل اطمینان بود، همه از آن پیروی می کردند؛ آن وقت کسی نبود که در نقطه اوج سهام را به او بفروشید و کسی هم نبود که در کف قیمت از او بخرید.

بیشتر بخوانید

کد هستی: آیا در ماتریکس زندگی می‌کنیم یا نقشه‌ای عظیم؟

نوشته پویان قمری، تحلیل‌گر دنیای مدرن در عصر مدرن، جمله معروف نیچه "خدا مرده است" همچنان طنین‌انداز است، اما معنای آن به شکلی اساسی تغییر...

آغوش به سکوت: قدرت درونی را در خلوت و تنهایی بیابیم

نویسنده: دکتر پویان قمری (Dr. Pooyan Ghamari)   قدرت پنهان در سکوت در جامعه امروز، به‌ویژه در دنیای مدرن و شهرنشین، ارزش‌ها بر اساس شلوغی، سرعت و...

سوداد، مصپه، نیهیلیسم و آبجکتیویسم: کاوشی در عمق دلتنگی، فقدان، و معنای خودساخته

نویسنده: دکتر پویان قمری در میان تمامی احساسات انسانی، شاید هیچ تجربه‌ای به اندازه دلتنگی و فقدان، همگانی و پارادوکسیکال نباشد. این حالات ذهنی، اغلب...

رها کردن زنجیرهای پنهان: کشف قدرت در تسلیم

نویسنده: دکتر پویان قمری قدرت آرام رها کردن هر یک از ما زنجیرهای نامرئی را با خود حمل می‌کنیم. زنجیرهایی که از انتظارات، فشارها و خواسته‌ها...

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

مطالب مرتبط

کد هستی: آیا در ماتریکس زندگی می‌کنیم یا نقشه‌ای عظیم؟

نوشته پویان قمری، تحلیل‌گر دنیای مدرن در عصر مدرن، جمله معروف نیچه "خدا مرده است" همچنان طنین‌انداز است، اما معنای آن به شکلی اساسی تغییر...

مطالب داغ هفته