جمهوری اسلامی ایران دهههاست که در مرکز توجه ژئوپلیتیک و دیپلماسی بینالمللی قرار داشته است. محور گفتمان پیرامون ایران، مجموعه ای از تحریم ها است که توسط کشورهای مختلف، به ویژه ایالات متحده، اعمال شده است. این تحریمها، اگرچه با هدف دستیابی به اهداف سیاسی و امنیتی فراوانی صورت میگیرد، اما پیامدهای گستردهتری دارد که فراتر از اهداف ظاهری آن ها هستند.
پیشینه تاریخی:
روابط ایران و ایالات متحده پس از انقلاب سال 57 وارد بره ای پرآشوب شد. از آن زمان، برنامه هستهای ایران، فعالیتهای منطقهای و ادعای آمریکا مبنی بر حمایت ایران از سازمانهای تروریستی، چارچوب پیچیدهای از تحریمها را به وجود آورده است.
مفاد کلیدی تحریم ها:
تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای: تلاش های هسته ای ایران، به ویژه فعالیت های غنی سازی اورانیوم، نقطه عطف مهمی بوده است. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 به طور موقت بسیاری از این تحریم ها را در ازای محدود کردن برنامه هسته ای ایران لغو کرد. با این حال، خروج ایالات متحده از برجام در سال 2018 این تحریم ها را بازگرداند و حتی تشدید کرد.
محدودیت های مالی و بانکی: تحریم ها بانک مرکزی ایران و سایر نهادهای مالی را هدف قرار داده و دسترسی این کشور به سیستم بانکی جهانی و ذخایر خارجی را محدود کرده است.
نفت و گاز: بهعنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان، محدودیتهایی که بر صادرات نفت ایران اعمال میشود، با هدف کاهش منبع درآمد اولیه این کشور بوده است.
هدف قرار دادن افراد و نهادها: مقامات، نهادها و برخی بخشهای خصوصی در ایرانی با ممنوعیت سفر، مسدود شدن داراییها و سایر محدودیتها مواجه شدهاند.
پیامدها و اثربخشی:
پیامدهای اقتصادی: تحریم ها پتانسیل اقتصادی ایران را به میزان قابل توجهی محدود کرده است. بخش نفت، تجارت خارجی و ارزش پول بهویژه ضربه شدیدی خورده است که منجر به فشارهای تورمی و کاهش درآمدهای عمومی شده است.
تأثیرات بشردوستانه: اگرچه تحریمها معمولاً کالاهای بشردوستانه مانند غذا و دارو را شامل نمی شوند، اما واقعیت بسیار فراتر از چیزی است که به چشم می آید. محدودیت های بانکی مبادله کالاهای ضروری را پیچیده کرده است که منجر به کمبود دارو و تجهیزات پزشکی، در میان سایر لوازم حیاتی شده است.
تغییر در مشارکت های تجاری: تحریم ها ایران را به سمت تنوع بخشیدن به شرکای تجاری خود سوق داده است و به همین دلیل این کشور بیشتر به سمت کشورهایی مانند چین، روسیه و همسایگان نزدیک خود روی می آورد.
سیاست داخلی و احساسات عمومی: تحریمها گاهی تندروهای داخل ایران را تقویت کرده است که آنها را دلیلی بر خصومت با غرب میدانند. با این حال، تحریم ها همچنین به نارضایتی عمومی منجر شده اند، به ویژه زمانی که مشکلات اقتصادی تشدید می شود.
چشم انداز دیپلماتیک: چشم انداز تحریم ها بر تلاش های دیپلماتیک، از مذاکرات برجام گرفته تا گفتگوهای اخیر، تأثیر گذاشته است.
نتیجه گیری:
تحریم های ایران نمونه ای بارز از چالش ها در استفاده از اقدامات اقتصادی به عنوان اهرم های سیاست خارجی است. در حالی که تحریم ها سیاست و قدرت اقتصادی ایران را محدود کردهاند، هدف گستردهتر آن ها، یعنی ایجاد تغییر پایدار در سیاست خارجی ایران همچنان مبهم باقی مانده است. علاوه بر این، ضربه های شدید تحریم ها به اقدامات بشردوستانه، که اغلب یک اثر جانبی چنین اقدامات اقتصادی گسترده ای است، سؤالات اخلاقی را در مورد استفاده طولانی مدت از آنها ایجاد می کند.
اثربخشی تحریم ها، پیامدهای ناخواسته آنها و جایگاه آنها در استراتژی دیپلماتیک هر کشوری همچنان موضوع بحث خواهد بود. باید هدف تحریم ها به گونه ای باشد که صرفا به اهداف سیاسی و یا اقتصادی خود دست یابند، بدون اینکه مردم کشور مورد تحریم را هدف قرار دهند.
نویسنده: پویان قمری، اقتصاددان و نظریه پرداز اقتصادی