نوشته دکتر پویان قمری، اقتصاددان سوئیسی و بنیانگذار پلتفرم ALand
شما می توانید به پادکست این مقاله در اسپاتیفای گوش دهید
نگاهی نو به نقش بانکداری در دنیا
با وجود تمام شگفتیهای فناوری و گردش مالی تریلیون دلاری، سیستم مالی جهانی به شکلی متناقض برای بیش از یک میلیارد بزرگسال در سراسر جهان همچنان دور از دسترس باقی مانده است. این افراد که از خدمات بانکی محروم ماندهاند، صرفاً یک مشت عدد نیستند؛ بلکه کارآفرینانی با استعدادهای نهفته، خانوادههایی گرفتار در چرخه عدم پیشرفت و جوامعی هستند که مشارکت اقتصادیشان به دلیل بیتوجهیهای ساختاری سرکوب شده است. در دهههای پژوهش و تجربه من در تقاطع املاک، سرمایهگذاری جهانی و نوآوری اقتصادی، دریافتهام که تلاش برای فراگیری مالی نه فقط یک وظیفه اخلاقی، بلکه یک راهبرد عملی برای رشد اقتصادی پایدار و ثبات جهانی است.
در گذر به سوی یک اقتصاد دیجیتالمحور—اقتصادی که در آن ارزشآفرینی، سامانههای پرداخت و مدیریت ثروت به طور فزایندهای غیرمتمرکز میشوند—بخش بانکی در یک نقطه عطف حیاتی قرار گرفته است. بانکها موقعیت بینظیری دارند تا با بهرهگیری از نوآوریهای دیجیتال، این محرومیت را به فرصت تبدیل کرده و ارزش اقتصادی پنهان در بازارهای کمخدمات را آشکار سازند. این مقاله به بررسی راهکارهای عملی برای بانکها در جهت پر کردن این شکاف مالی میپردازد و بر بانکداری دیجیتال، پرداختهای موبایلی و تأمین مالی خرد به عنوان سنگ بناهای اصلی برای فراگیری مؤثر تمرکز میکند.
۱. افراد فاقد حساب بانکی: زمینهها، دلایل و پیامدهای اقتصادی
برای درک فوریت و پیچیدگی فراگیری مالی، ابتدا باید با واقعیتهای پیش روی افراد فاقد حساب بانکی روبهرو شویم. بر اساس آخرین دادههای بانک جهانی (Global Findex Database)، بیش از ۱.۴ میلیارد بزرگسال همچنان خارج از سیستم مالی رسمی قرار دارند که بیشتر آنها در بازارهای نوظهور، مناطق روستایی و جوامع شهری به حاشیه رانده شده زندگی میکنند. دلایل این امر گوناگون است:
- نبود زیرساختهای مالی در دسترس: شعب فیزیکی بانکها اغلب دور از دسترس هستند، بهویژه در مناطق روستایی آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین.
- مشکلات مربوط به مدارک: بسیاری از افراد فاقد مدارک شناسایی رسمی هستند که افتتاح حساب را تحت قوانین سنتی غیرممکن میسازد.
- هزینههای بالا و حداقل موجودی: حتی در مناطقی که خدمات بانکی وجود دارد، کارمزدها و الزامات مربوط به حداقل موجودی، افراد کمدرآمد را دلسرد میکند.
- بیاعتمادی و کمبود سواد مالی: تجربیات تلخ گذشته با وامدهیهای سودجویانه یا سیستمهای مالی غیررسمی، بدبینی نسبت به بانکهای رسمی ایجاد کرده است.
پیامدهای کلان اقتصادی این وضعیت بسیار جدی است. افراد فاقد حساب بانکی دسترسی محدودی به اعتبار، بیمه و سازوکارهای پسانداز دارند—که این امر رشد کارآفرینی را محدود کرده، آسیبپذیری در برابر تکانههای اقتصادی را افزایش داده و چرخههای فقر را تقویت میکند. برای سرمایهگذاران، سیاستگذاران و نهادهای جهانی، محرومیت بخش قابل توجهی از جمعیت جهان از خدمات مالی رسمی نه تنها یک فرصت از دست رفته، بلکه منبع بالقوهای از بیثباتی سیستمیک نیز محسوب میشود.
۲. بانکداری دیجیتال: دریچهای به سوی دسترسی همگانی
انقلاب دیجیتال محاسبات مربوط به فراگیری مالی را به طور اساسی تغییر داده است. در حالی که زمانی حضور فیزیکی بانکها یک عامل محدودکننده بود، پلتفرمهای بانکداری دیجیتال اکنون امکان ارائه خدمات حتی به دورافتادهترین و به حاشیه رانده شدهترین جمعیتها را فراهم میکنند.
-
الف. حذف موانع فیزیکی: راهکارهای بانکداری مبتنی بر تلفن همراه، مانند M-Pesa در کنیا یا Paytm در هند، ثابت کردهاند که میتوان از زیرساختهای قدیمی عبور کرد و خدمات مالی را در مقیاس گسترده ارائه داد. فرآیندهای ثبتنام دیجیتال، پروتکلهای e-KYC (شناخت مشتری الکترونیکی) با استفاده از بیومتریک و مدیریت حساب مبتنی بر فضای ابری، هزینه و پیچیدگی دسترسی به مشتریان جدید را به طور چشمگیری کاهش داده است.
-
ب. کاهش هزینهها و افزایش انعطافپذیری: بانکهای دیجیتال با هزینههای سربار کمتری فعالیت میکنند و قادر به ارائه حسابهای بدون کارمزد، محصولات پسانداز خرد و خدمات متناسب با کاربرانی هستند که در غیر این صورت به دلیل ساختارهای هزینهای بانکهای سنتی از خدمات محروم میشدند. از طریق اتوماسیون و اعتبارسنجی مبتنی بر داده، وامدهندگان دیجیتال میتوانند وامهای کوچک و محصولات انعطافپذیر را بدون هزینههای بالای اداری که از نظر تاریخی ارائه خدمات به افراد فاقد حساب بانکی را غیر سودآور میکرد، ارائه دهند.
-
ج. ایجاد اعتماد از طریق شفافیت: شفافیت ذاتی در سوابق تراکنشهای دیجیتال، همراه با رابطهای کاربری ساده و سیاستهای قوی حمایت از مصرفکننده، میتواند بر بیاعتمادی غلبه کرده و تجربیات بانکی مثبتی را برای کاربران تازهکار ایجاد کند.
۳. پرداختهای موبایلی: ابزار برابریساز بزرگ شاید مهمترین نیروی تحولآفرین در تلاش برای فراگیری مالی، گسترش پرداختهای موبایلی باشد. با نفوذ تلفن همراه که در سطح جهانی (حتی در بسیاری از کشورهای کمدرآمد) از ۷۰ درصد فراتر رفته است، سیستمهای پرداخت موبایلی شکاف بین اقتصادهای نقدی غیررسمی و شبکههای مالی رسمی را پر میکنند.
-
الف. فراگیری و سهولت استفاده: پلتفرمهای پرداخت موبایلی به کاربران این امکان را میدهند که ارزش را ذخیره کنند، پول ارسال و دریافت کنند و برای کالاها و خدمات با سهولت بیسابقهای پرداخت کنند. برای جمعیت فاقد حساب بانکی، کیف پولهای موبایلی اغلب اولین نقطه ورود آنها به سیستم مالی رسمی هستند.
-
ب. تسهیل تجارت و کارآفرینی: دسترسی به پرداختهای موبایلی، صاحبان مشاغل کوچک، کشاورزان و کارگران پروژهای را قادر میسازد تا فراتر از اقتصادهای نقدی محلی معامله کنند، به بازارهای گستردهتری دسترسی پیدا کنند و سابقه اعتباری ایجاد کنند که میتواند از تأمین مالی آینده آنها پشتیبانی کند.
-
ج. ادغام با خدمات عمومی: به طور فزایندهای، دولتها و سازمانهای غیردولتی از پرداختهای موبایلی برای ارائه مزایای اجتماعی، یارانهها و کمکهای اضطراری مستقیماً به افراد استفاده میکنند—که باعث کاهش ضایعات، افزایش پاسخگویی و تسریع محرکهای اقتصادی در زمان بحران میشود.
۴. تأمین مالی خرد: شکوفا کردن پتانسیل کارآفرینی
تأمین مالی خرد، در صورت اجرا با دقت و دوراندیشی، همچنان یکی از ارکان اصلی فراگیری مالی است. بانکها و مؤسسات تأمین مالی خرد (MFIs) با ارائه وامهای کوچک، بیمههای خرد و محصولات پسانداز به افرادی که از سیستمهای اعتباری سنتی محروم هستند، آنها را قادر میسازند تا کسبوکار ایجاد کنند، مصرف خود را مدیریت کنند و در آموزش و بهداشت سرمایهگذاری کنند.
-
الف. فراتر از اعتبار خرد: به سوی خدمات مالی جامع: نسل بعدی تأمین مالی خرد فقط مربوط به وامدهی نیست—بلکه ادغام محصولات پسانداز خرد، بیمه خرد و حتی محصولات سرمایهگذاری خرد است که افراد فاقد حساب بانکی را قادر میسازد تا در برابر تکانههای اقتصادی مقاومت کنند، در رشد سرمایهگذاری کنند و دارایی جمع کنند.
-
ب. استفاده از فناوری برای مقیاس و کارایی: بانکها و مؤسسات تأمین مالی خرد اکنون از اعتبارسنجی مبتنی بر هوش مصنوعی، ثبتنام دیجیتال و پرداختهای موبایلی برای کاهش چشمگیر هزینهها و دسترسی به مشتریان در مقیاس وسیع، در عین حفظ کنترلهای احتیاطی ریسک، استفاده میکنند.
-
ج. تأثیر بر توسعه جامعه: تحقیقات به طور مداوم نشان میدهد که تأمین مالی خرد، در صورت استفاده مسئولانه، میتواند توسعه در سطح جامعه را تسریع کند، کارآفرینی زنان را تقویت کند و اقتصادهای محلی مقاوم ایجاد کند. بانکها فرصت بینظیری برای ایجاد مشارکتهای دولتی-خصوصی و ادغام آموزش مالی در برنامههای تأمین مالی خرد دارند و اطمینان حاصل میکنند که دستاوردها هم پایدار و هم فراگیر هستند.
۵. بینشهای راهبردی: مسیر پیش روی بانکها
برای بانکهایی که به دنبال ارائه خدمات سودآور و پایدار به افراد فاقد حساب بانکی هستند، یک استراتژی چندجانبه ضروری است:
- مشارکت با شرکتهای مخابراتی و فناوری مالی: بانکها باید با اپراتورهای تلفن همراه، شبکههای پرداخت و استارتآپهای فناوری مالی برای توسعه مشترک راهکارهای دیجیتال، استفاده از شبکههای توزیع موجود و تسریع جذب مشتری، همکاری کنند.
- نوآوری نظارتی: همکاری با سیاستگذاران برای توسعه چارچوبهای انطباق فراگیر و مبتنی بر ریسک—مانند الزامات KYC طبقهبندی شده یا سیستمهای شناسه دیجیتال—میتواند موانع را برای گروههای به حاشیه رانده شده کاهش دهد و در عین حال یکپارچگی سیستم را حفظ کند.
- نوآوری در محصول: طراحی محصولاتی که واقعیتهای کاربران فاقد حساب بانکی را منعکس میکند—درآمدهای نامنظم، پسانداز کم، نیاز به بیمه خرد و ترجیح پول نقد—باعث پذیرش و تعامل بیشتر خواهد شد.
- سواد مالی و ایجاد اعتماد: بانکها باید در آموزش مالی، ارتباط با جامعه و شبکههای نمایندگی محلی سرمایهگذاری کنند تا بانکداری را سادهسازی کرده و روابط اعتماد پایدار ایجاد کنند.
۶. استدلال اقتصادی جهانی برای فراگیری مالی
مزایای فراگیری مالی محدود به افرادی که به آن دسترسی پیدا میکنند نیست—بلکه در سراسر اقتصادها اثر میگذارد. صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تخمین میزنند که فراگیری مالی گسترده میتواند تولید ناخالص داخلی را در اقتصادهای در حال توسعه تا ۱۴ درصد افزایش دهد، کارآفرینی را تقویت کند و انعطافپذیری اقتصادی بیشتری را به وجود آورد. برای سرمایهگذاران جهانی، گسترش شبکههای مالی رسمی به بازارهای جدید، فرصتهای سرمایهگذاری در فناوری مالی، املاک و مستغلات، زیرساختها و بازارهای مصرفکننده ایجاد میکند. برای سیاستگذاران، فراگیری مالی آسیبپذیری در برابر تکانههای اقتصادی را کاهش میدهد، درآمدهای مالیاتی را افزایش میدهد و از حکمرانی مؤثرتر حمایت میکند. در ALand، ما مشاهده کردهایم که چگونه فراگیری مالی توسعه املاک و مستغلات را تسریع میکند، سرمایهگذاری مسئولانه را تشویق میکند و جوامع پویاتر و مقاومتری ایجاد میکند. اغراق نیست اگر بگوییم که آینده رشد اقتصادی پایدار به توانایی جمعی ما در وارد کردن افراد فاقد حساب بانکی به سیستم رسمی بستگی دارد.
از رؤیا تا عمل
فراگیری مالی یک پروژه خیریه نیست؛ بلکه یک رکن اساسی برای یک اقتصاد جهانی پایدار، نوآور و مرفه است. تمایل بخش بانکی به پذیرش تحول دیجیتال، ایجاد مشارکتهای غیرمعمول و طراحی برای واقعیتهای افراد فاقد حساب بانکی، نه تنها اهمیت اجتماعی آن، بلکه موفقیت تجاری آن را نیز تعیین خواهد کرد. مسیر پیش رو واضح است: بانکها باید به تسهیلکنندگان فرصت، معماران اعتماد و موتورهای توانمندسازی اقتصادی تبدیل شوند. با انجام این کار، آنها نه تنها پتانسیل انسانی محرومترین افراد جهان را شکوفا میکنند، بلکه آیندهای مقاومتر و مرفه تر را برای همه میسازند.
پرسشهای متداول اختصاصی: فراگیری مالی، سرمایهگذاری جهانی و استراتژی بازار
۱. مؤثرترین راهها برای بانکها جهت شناسایی بازارهای بکر افراد فاقد حساب بانکی در سطح جهانی چیست؟ پاسخ: بانکها باید از دادههای جمعیتی، آمار نفوذ تلفن همراه و الگوهای جریان نقدی در اقتصادهای غیررسمی بهره ببرند. همکاری با شرکتهای فناوری مالی و سازمانهای غیردولتی محلی میتواند بینشهای دقیقی در مورد مناطق کمخدمات ارائه دهد. تجزیه و تحلیل جغرافیایی پیشرفته و تقسیمبندی مبتنی بر هوش مصنوعی به تعیین دقیق جوامعی کمک میکند که در آن بانکداری موبایلی میتواند بالاترین میزان پذیرش و تأثیر را داشته باشد.
۲. چگونه فراگیری مالی دیجیتال باعث رشد املاک و مستغلات در اقتصادهای نوظهور میشود؟ پاسخ: فراگیری مالی دیجیتال دسترسی مصرفکنندگان به اعتبار را افزایش میدهد و محصولات وام مسکن را برای خریداران بار اول امکانپذیر میسازد و تقاضای پنهان در بازارهای مسکن را آزاد میکند. سوابق دیجیتال شفاف همچنین ریسک را برای توسعهدهندگان و وامدهندگان کاهش میدهد و ساختوساز جدید و گسترش پایدار شهری را تشویق میکند.
۳. چه روندهای سرمایهگذاری در نتیجه گسترش فراگیری مالی در حال ظهور هستند؟ پاسخ: پلتفرمهای سرمایهگذاری خرد، خدمات حواله مبتنی بر فناوری مالی و محصولات بیمه موبایلی در بازارهایی با فراگیری مالی بیشتر به سرعت در حال رشد هستند. سرمایهگذاران همچنین بانکداری روستایی، گسترش شبکه نمایندگی و ارتقاء زیرساختهایی را هدف قرار میدهند که از خدمات مالی دیجیتال پشتیبانی میکنند.
۴. کدام نوآوریهای پرداخت دیجیتال بیشترین امید را برای خدمت رسانی به جمعیت فاقد حساب بانکی دارند؟ پاسخ: کیف پولهای موبایلی مبتنی بر USSD (بدون نیاز به اینترنت)، پرداختهای QR کد قابل تعامل و شبکههای نقدی با کمک نماینده (واریز/برداشت) به ویژه مؤثر هستند. حوالههای مبتنی بر بلاکچین و راهکارهای هویت غیرمتمرکز نیز برای فراگیری مالی فرامرزی در حال جذب هستند.
۵. چگونه سیاستگذاران میتوانند بانکها را برای گسترش خدمات مالی به افراد فاقد حساب بانکی تشویق کنند؟ پاسخ: دولتها میتوانند “محیطهای آزمایشی” نظارتی برای نوآوری فراهم کنند، شبکههای نمایندگی را یارانه دهند، مشوقهای مالیاتی برای گسترش روستایی ارائه دهند و پرداختهای اجتماعی را با کانالهای بانکی رسمی ادغام کنند. چارچوبهای حفظ حریم خصوصی دادهها و حمایت از مصرفکننده برای اعتماد پایدار ضروری است.
۶. بانکها در گسترش به بازارهای افراد فاقد حساب بانکی با چه خطراتی روبرو هستند و چگونه میتوان این خطرات را کاهش داد؟ پاسخ: خطرات شامل عدم پرداخت وام، کلاهبرداری، حملات سایبری و عدم انطباق با مقررات است. بانکها باید از تجزیه و تحلیل پیشرفته ریسک استفاده کنند، برای بررسی مشتری با سازمانهای محلی همکاری کنند و در زیرساختهای امنیتی دیجیتال قوی سرمایهگذاری کنند و در عین حال فرآیندهای انطباق را با واقعیتهای محلی تطبیق دهند.
۷. تأمین مالی خرد در عصر هوش مصنوعی و بانکداری دیجیتال چگونه میتواند تکامل یابد؟ پاسخ: اعتبارسنجی مبتنی بر هوش مصنوعی و منابع داده جایگزین (مانند استفاده از تلفن همراه، پرداخت قبوض) به تأمین مالی خرد اجازه میدهد تا با ریسک عدم پرداخت کمتر، مقیاس یابد. کانالهای دیجیتال امکان نظارت در زمان واقعی، پرداخت سریع وام و سفارشیسازی پویای محصول را فراهم میکنند و ضمن کنترل هزینهها، مشتریان را توانمند میسازند.
۸. چرا سواد مالی برای موفقیت بانکداری دیجیتال در میان افراد فاقد حساب بانکی حیاتی است؟ پاسخ: بدون درک محصولات دیجیتال، مشتریان فاقد حساب بانکی در معرض خطر استفاده نادرست از خدمات، قربانی کلاهبرداری شدن یا کنارهگیری کامل قرار دارند. ابتکارات سواد مالی باعث ایجاد اعتماد، بهبود نرخ استفاده و اطمینان از این میشود که فراگیری مالی دیجیتال به توانمندسازی اقتصادی واقعی منجر میشود.
۹. جریانهای سرمایهگذاری فرامرزی چگونه تحت تأثیر بهبود فراگیری مالی قرار میگیرند؟ پاسخ: فراگیری مالی گستردهتر، جریانهای حواله را افزایش میدهد، دسترسی به محصولات سرمایهگذاری جهانی را دموکراتیک میکند و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در زیرساختها و املاک و مستغلات را تسهیل میکند. سوابق دیجیتال شفاف فساد را کاهش داده و اعتماد سرمایهگذاران بینالمللی را افزایش میدهد.
۱۰. امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) چه نقشی در فراگیری مالی آینده ایفا خواهد کرد؟ پاسخ: پلتفرمهای DeFi این پتانسیل را دارند که بانکهای سنتی را دور بزنند و وامدهی مستقیم همتا به همتا، سرمایهگذاریهای خرد و بیمه را بدون واسطه ارائه دهند. با این حال، وضوح نظارتی، آموزش کاربران و دسترسی فناوری برای تحقق این وعده برای افراد فاقد حساب بانکی در جهان همچنان حیاتی است. اگر DeFi بتواند این چالشها را برطرف کند، میتواند نقش مهمی در ارائه خدمات مالی به کسانی که در حال حاضر از سیستمهای سنتی محروم هستند، ایفا کند.
درباره دکتر پویان قمری
دکتر پویان قمری اقتصاددان سوئیسی و بنیانگذار پلتفرم ALand—مرکز پیشگام در زمینه املاک و مستغلات، نوآوری دیجیتال و توسعه اقتصادی—است. دکتر قمری که به دلیل تخصص خود در اقتصاد کلان جهانی، بازارهای املاک و مستغلات و مالی بینالملل مشهور است، استراتژیهای سرمایهگذاری و چارچوبهای سیاستگذاری را شکل داده است. تحلیل عمیق او از روندهای مالی، فراگیری دیجیتال و بازارهای نوظهور همچنان بر تصمیمگیرندگان، سرمایهگذاران و سیاستگذاران در سراسر جهان تأثیر میگذارد. دکتر قمری به عنوان مدافع عدم تمرکز مالی و رشد اقتصادی پایدار، دیدگاه خود را پلی بین نوآوری و فراگیری میداند و مسیرهای جدیدی را برای رفاه و تابآوری جهانی باز میکند.