دوشنبه 12 آذر 1403

چرا بیت کوین نمی‌تواند ارز ذخیره جهانی باشد؟

به‌نظر می‌رسد دلار به پایان راه خود به‌عنوان ارز ذخیره جهانی نزدیک شده است و سیستم ذخیره جهانی در چند دهه آینده شاهد تغییراتی بنیادین خواهد بود. در این مطلب می‌خواهیم ببینیم ارز جایگزین چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و چرا بیت کوین نمی‌تواند این گزینه جایگزین باشد.

بزرگداشت هفتاد و پنجمین سالگرد کنفرانس برتون وودز در ماه جاری احتمالا جز اولویت‌های علاقه‌مندان به رمزارزها نیست. این بی‌توجهی قابل درک است، به‌نظر می‌رسد نوسان قیمت‌ها، راه‌اندازی محصولات گیج‌کننده و معلوم نبودن مکان جاستین سان جذاب‌ترند.

با این حال کنفرانس برتون وودز و پیدایش همکاری و تعامل اقتصادی بین‌المللی را باید به‌عنوان آغاز فرایند بازسازی اقتصادی‌ای به‌رسمیت شناخت که در ناهمترازی‌های جهانی اکنون نقش داشته است. همچنین می‌توان گفت این اتفاق زمینه ایجاد راه‌حل را فراهم کرده است.

شاید بخش عمده‌ای از بازار سهام ایالات متحده ارزشی غیرواقعی داشته باشد و به‌نظر برسد بازدهی کمتر هم می‌شود اما منشا بخش زیادی از مشکلات موجود بازار ارز است. تلفیقی از تسهیل پولی، تنش‌های تجاری و تهدید اقدام نظامی در خاورمیانه که منجر به مخاطره‌آمیز و پرهزینه شدن گفت‌وگوهای بین‌المللی شده، ترکیبی ناخوشایند برای صاحبان ارز و معامله‌گران و تولیدکنندگان نگران است.

شاید به این دلیل و همچنین تهدیدهای نگران‌کننده دولت آمریکا به استفاده از قدرت مالی باعث شده افراد بیشتری تردیدهایی را نسبت به نقش دلار آمریکا به‌عنوان ارز ذخیره جهانی مطرح کنند.

علاوه بر این دلار نقش رهبری خود را تقریبا به مدت ۱۰۰ سال حفظ کرده، متوسط طول عمر ارز ذخیره جهانی در ۵ قرن گذشته ۹۵ سال بوده است. جابه‌جایی ترازها می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که پادشاهی دلار به‌زودی تمام می‌شود، سهم دلار در ذخیره مبادلات خارجی بیش از ۶۰ درصد است درحالی‌که وزن اقتصاد ایالات متحده در جهان به کمتر از ۲۵ درصد رسیده و به احتمال زیاد همچنان کاهش خواهد یافت.

درحالی‌که جهت‌گیری‌های سیاستی بر اقتصادی غلبه می‌کند، رقابت ارزی می‌تواند به‌مرور افزایش یابد.

برخی می‌گویند احتمال کمی وجود دارد که بیت کوین ارز ذخیره خوبی باشد. من مخالفم، معتقدم اصلا امکان ندارد بیت کوین به ارز ذخیره تبدیل شود. با این حال فکر می‌کنم سیستم ذخیره جهانی در چند دهه آینده شاهد تغییراتی بنیادین خواهد بود. بیت کوین می‌تواند بخشی از راه‌حل بعدی باشد.

چرا؟

ابتدا ببینیم چرا برتون وودز اهمیت دارد و چرا باید به آن توجه کنیم.

در سال ۱۹۴۴ توافقی بین نمایندگان ۴۴ کشور شکل گرفت که طبق آن دلار به‌عنوان ارز ذخیره جهانی تعیین شد که طلا پشتوانه آن خواهد بود. ارزهای دیگر کشورهای عضو نیز به دلار آمریکا وابسته شدند. پایداری نسبی که بین ارزها ایجاد شد، تجارت جهانی را تسهیل می‌کرد و به احیای اقتصاد جهان پس از جنگ جهانی دوم سرعت می‌بخشید.

بر طبق این توافق ۲ نهاد صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نیز تشکیل شد تا جابه‌جایی ارز در سطح جهان را هماهنگ و بستر وام‌دهی به کشورهای در حال توسعه را فراهم کنند.

وقتی رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون سال ۱۹۷۱ این کشور را از استاندارد طلا خارج کرد، دلار آمریکا به‌صورت «رسمی» دیگر در جایگاه ارز ذخیره جهانی قرار نداشت. با این حال با توجه به اینکه آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بود و بیشترین حجم تجارت را داشت، در عمل دلار ارز ذخیره جهانی ماند. کشورها به‌دلیل آسانی تبادل و پایداری نسبی دلار بیش از مجموع همه رمزارزهای دیگر، دلار نگهداری می‌کردند.

ارز ذخیره جهانی بودن در عین حال که مزیت است، عیبی هم دارد. اگرچه قرض گرفتن در بازارهای بین‌المللی را آسان می‌کند، قدرت تاثیرگذاری روی اقتصاد داخلی را از بین می‌برد.

اگر افراد خارجی دارندگان اوراق بدهی اعتقاد پیدا کنند که رئیس‌جمهور ترامپ ممکن است به کاهش ارزش دلار آمریکا کمک کند (همان‌طور که اغلب غیرمستقیم به این مسئله اشاره می‌کند) به‌مرور از شر اوراق بدهی خلاص می‌شوند چرا که کاهش ارزش دلار باعث کاهش ارزش اوراق آن‌ها می‌شود. در حال حاضر اوراق بدهی خارجی ایالات متحده به بیش از ۶ تریلیون دلار یعنی تقریبا ۳۰ درصد از کل بدهی این کشور می‌رسد پس حتی فروش مقدار کمی از این اوراق می‌تواند به بازار شوک وارد کند و تا مدت‌ها اعتبار دلار را تضعیف کند.

اینکه هیچ‌وقت زمان مناسبی برای کاهش ارزش دلار نیست در کنار تقاضای جهانی اضافه برای دلار آمریکا که منشا آن جایگاهش به‌عنوان ارز ذخیره است، ارزش دلار را نسبت به دیگر ارزها بالا نگه داشته و ایالات متحده را به بدهکارترین کشور دنیا تبدیل کرده است و فرقی نمی‌کند چه دیدگاهی نسبت به نظریه پولی مدرن داشته باشید (که در کنار دیگر فرضیه‌ها، ادعا می‌کند سطح بدهی اهمیتی ندارد) آسیب‌پذیری بازارهای ایالات متحده در برابر استراتژی‌های سرمایه گذاری خارجی نگران‌کننده است.

ارز ذخیره جدید؟

با توجه به تردیدهای فزاینده نسبت به عاقلانه بودن و نیاز به ارز ذخیره جهانی مبتنی بر فیات و دارای عرضه‌کننده واحد، می‌توان درک کرد که چرا پیشنهاد بیت کوین مطرح می‌شود. بدون شک جایگزینی مستقل از دولت و مبتنی بر الگوریتم، پایدارتر و قابل اعتمادتر از دلار است، مگر نه؟

شاید اما این جایگزین بیت کوین نخواهد بود.

اول اینکه منابع ارز جهانی باید انعطاف‌پذیر باشد. محدودیت بانک‌ها در میزان طلایی که می‌توانستند ذخیره کنند، یکی از دلایل اصلی کارا نبودن استاندارد طلا بود، رشد اقتصادی از منابع پول دارای پشتوانه طلا پیشی گرفت و تلاش اجتناب‌ناپذیر برای غلبه بر این محدودیت به ناپایداری منتهی شد.

دوم اینکه بیت کوین به توکن پرداخت فراگیر برای قراردادهای تجاری تبدیل نمی‌شود چرا که بیش‌ازحد ناپایدار است. اگرچه نقدشوندگی بیشتر باید این مسئله را خنثی کند، بعید است که کسب‌وکارها و دولت‌ها ارزهای فیات را که کمی کنترل رویشان دارند، کنار بگذارند.

بیت کوین نمی‌شود، پس چی؟ ارز تجاری بین‌المللی که هم قابل اعتماد و هم انعطاف‌پذیر باشد، چه ویژگی‌هایی دارد؟

گزینه‌های جایگزین

لیبرای فیسبوک می‌تواند مدلی مناسب باشد: شامل سبدی از ارزها و بدهی دولتی است که در فاصله‌های معین موازنه می‌شود و به‌عنوان پشتوانه توکنی دیجیتال به‌کار گرفته می‌شود که می‌توان از آن در پرداخت‌ها استفاده کرد اما بحث‌های فراوان در مورد هدف و حامیان این توکن نشان‌دهنده بی‌اعتمادی شدید به انگیزه‌های این شرکت‌های بزرگ بوده است و قوانین سختگیرانه ضد تراست ایجاد راه‌حلی فراگیر را برای هر سازمان بزرگی دشوار می‌کند.

مدل دیگری در این زمینه اصلاح مدل حق برداشت ویژه (SDR) است. این سبد ارزی را صندوق بین‌المللی پول در سال ۱۹۶۹ ایجاد کرد تا به‌عنوان توکن تراکنش خصوصی و ذخیره ارزش برای اعضا عمل کند. ارزش این سبد به ارزهای پشتوانه آن یعنی دلار آمریکا، ین ژاپن، یورو، پوند بریتانیا و رنمینبی چین وابسته است.

چند اقتصاددان پیشنهاد داده‌اند دامنه SDR برای اهداف تجارت بین‌الملل گسترش یابد و در جایگاه ارز ذخیره جهانی قرار گیرد که به عرضه‌کننده‌ای واحد وابسته نیست و سازمانی بی‌طرف و فراملی آن را مدیریت کند که هدف اصلی‌اش پایداری اقتصادی است.

مسئله این است که حتی SDR نقدشونده با آرایش فعلی نیز تحت تاثیر اولویت‌ها و آسیب‌پذیری‌های ملی خواهد بود. کاهش شدید ارزش دلار آمریکا در پی روی آوردن بانک‌های مرکزی به SDR به‌عنوان ارز ذخیره می‌تواند این سبد را ناپایدار کند. یورو که به‌عنوان ارز پرداخت جهانی تقریبا به اندازه دلار اهمیت دارد، با ریسک موجودیتی هرچند جزئی مواجه است. رنمینبی چین را همچنان تا حد زیادی دولت این کشور کنترل می‌کند و آینده پوند بریتانیا نیز نامشخص است.

چه خوب می‌شد اگر SDR در این قالب نقدشونده جدید به توکنی غیردولتی وابسته بود که تحت تاثیر سوءاستفاده‌های سیاسی قرار نمی‌گرفت. متوجه منظورم می‌شوید؟

می‌توان ارزهای دیگر را هم به این سبد اضافه کرد تا فعالیت اقتصادی را نشان دهند و انعطاف‌پذیری منابع را ممکن کنند اما پشتوانه غیرسیاسی می‌تواند لایه‌ای از اعتماد را به‌وجود آورد که دستیابی به آن در محیط تجاری غیرقابل کنترل فعلی دشوار است.

زمان گفت‌وگو

نمی‌دانم چطور این سازوکار عملی می‌شود، بدون شک پیچیده و مملو از مناقشه خواهد بود و هر فردی که در مورد ارزها مطالعه دارد، از پیچیدگی‌های بی‌شمار حفظ پشتوانه پولی آگاه است اما باور محکم به اینکه سیستم فعلی معیوب است و رشد فزاینده سیاسی کردن ارزها سرانجام جهت بحث را از «تلاش برای این کار بسیار دشوار است» به «بیایید در مورد این مسئله گفت‌وگو کنیم» تغییر می‌دهد.

در حال حاضر بزرگ‌ترین ریسک پیش روی اقتصاد جهانی تنش‌های تجاری، دارایی‌هایی با ارزش‌گذاری اغراق‌شده یا بازدهی منفی نیست. بزرگ‌ترین ریسک رضایت از باقی ماندن شرایط موجود است. تغییرات اساسی همیشه با هزینه‌های سیاسی و اقتصادی سنگینی همراه هستند ولی در هر صورت اتفاق می‌افتند.

هیچ‌کس نمی‌تواند مطمئن باشد که در گام بعدی تکامل مالی چه اتفاقی می‌افتد اما به‌زودی می‌فهمیم. همان‌طور که تایلر کوئن در مقاله تازه‌اش یادآوری می‌کند:

«نهادهای مالی همه دوره‌ها تا وقتی ایجاد نشوند، غیرقابل تصور هستند.»

متاسفانه حتی جمع کردن نقش‌آفرینان اصلی برای بحث در این مورد نیز کار بسیار سختی است. بزرگداشت سالگرد برتون وودز باعث شده مقاله‌ها و پنل‌هایی مطرح شوند که در مورد سیستم ارز ذخیره فعلی، نقش صندوق بین‌المللی پول و نحوه پشت سر گذاشتن بحران‌های اقتصادی پیش رو بحث می‌کنند. ایده‌ها و بحث‌ها آغاز مسیر هستند اما نباید فراموش کنیم که در سال ۱۹۴۴، درست پس از خونین‌ترین جنگ تاریخ، این ترس بود که نقش‌آفرینان را با ذهنیت همکاری دور هم جمع کرد.

می‌توانیم امیدوار باشیم که برای جمع شدن دوباره نقش‌آفرینان نیاز به چنین ترسی نباشد. مسئله متفاوت این دوره این است که نیاز به اصلاحات به‌شدت مشهود شده است. بحث‌ها مجموعه گسترده‌تری از نقش‌آفرینان را دربرمی‌گیرند و بیت کوین ابزار جدیدی را به راه‌حل‌های بالقوه اضافه کرده است.

بیت کوین به تنهایی نمی‌تواند مشکلات اضطراری و مهم را حل کند اما در کنار ابزارهای دیگر و با کمک دیپلماسی، موشکافی پژوهشی و صبر می‌تواند بخش جدایی‌ناپذیری از نوع جدیدی ارز ذخیره باشد که می‌تواند عبور از بحران‌های پیش رو را آسان‌تر کند یا حتی از آن‌ها پیش‌گیری کند.

منبع : coindesk

بیشتر بخوانید

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

مطالب مرتبط

شباهت رمزارزها و بانک ها: سقوط بیت کوین به 4،000 دلار

اقتصاد مدرن بر مبنای بانک ها است. سرتاسر دنیا در کشورهای مختلف هزاران هزار بانک وجود دارند و چرخ های اقتصاد جهانی را به...

مطالب داغ هفته