حاکمیت غیرمتمرکز و راه حل های بلاک چین بهترین راه حل برای آینده «بیگ تک» (شرکت های بزرگ فناوری اطلاعات از جمله آمازون، اپل، فیس بوک، گوگل و مایکروسافت) است.
به گزارش سکه نیوز به نقل از کوین تلگراف، طی دهه گذشته بیگ تک در بسیاری از اخبار بوده است. در ابتدا، این یک پوشش بر روی امکانات جدیدی بود که در حول ارتباطات و به اشتراک گذاری اطلاعات و مزایای این موارد ایجاد شده بود. شبکه های فن آوری جدید ابزار های بی سابقه ای را ارائه می دهند، از پیوند مجدد خانواده های جدا شده توسط مهاجرت گرفته تا کمک به سرنگونی رژیم های خودکامه و بازگرداندن قدرت به مردم.
سپس، ما در مورد ارزش فوق العاده ای که بیگ تک ایجاد می کرد و میلیارد ها دلار برای بنیانگذاران و کارگران و همچنین صندوق های بازنشستگی که در آنها سرمایه گذاری کرده بود، شنیدیم. ما می دانستیم که آنها نیرویی همیشگی در دنیا هستند، مهمترین دلیل آن، این است که آنها هرگز فرصتی را برای گفتن این واقعیت از دست ندادند.
احساسات به سمت بیگ تک در اواخر سال 2016 تغییر کرد، و توسط نتیجه غیر منتظره ای در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده تقویت شد. پلتفرم های بیگ تک دیگر ابزاری برای ارتقا فردیت و بیان خود نبودند. آنها به سرعت، عامل ایجاد نفرت و دروغ شده بودند. به نظر می رسد در یک شب، این شرکت ها از عرش به فرش رسیدند، از سنگر های آزادی بیان به مسلح شدن توسط منافع و دولت های سرکش برای تحت تأثیر قرار دادن جریان انتخابات تا کاشت روایت های دروغین. افرادی که کنترل این پلتفرم ها را داشتند از مدافعان آزادی به شبه دیکتاتور تبدیل شدند. روزنامه نگاران نوشتند که بیگ تک اکنون سرمایه بیشتری از بسیاری دولت ها و کنترل بیان بیشتری از بسیاری رسانه ها دارند، بدون هیچ گونه کنترل و تعادل دموکراتیک یا نظارتی برای مهار بدترین انگیزه های آنها.
این رویداد ها میزان قدرت فعلی شرکت های بیگ تک را همراه با لزوم در نظر گرفتن نحوه تعریف سخنوری در دنیای مدرن و نحوه تقویت و تنظیم آن، به منصه ظهور رساندند. این، به نوبه خود، نحوه نظارت بر بستر های تعیین کننده گفتار مدرن را یادآوری می دهد.
از تمرکززدایی تا جریان
برای پرداختن به این موضوع، باید بررسی کنیم که چگونه اینترنت اولیه در روز های ابتدایی خود اینقدر خلاقیت ایجاد کرد. در آن زمان، وب به روش خاص خود غیر متمرکز بود و هر وب سایت فضای خاص خود را نشان می داد، در نتیجه شبکه گسترده ای از نود ها توسط ابرپیوند ها بهم متصل می شدند. بعضی از نود ها بزرگتر از بقیه بودند، اما هیچ کدام آنقدر بزرگ نبودند که چشم انداز را تحریف کنند یا به نظارت خاصی نیاز داشته باشند. می توان از اینترنت به عنوان یک باغ وسیع یاد کرد که با هر اضافه شدن هر وب سایت به آن وسعتش بیشتر می شود.
با رشد شبکه و تعداد کاربران، تقاضا برای سازماندهی و کارآیی بیشتر این شبکه افزایش یافت. گوگل با سرمایه گذاری بر روی این موضوع، با ایجاد یک الگوریتم که در وب جستجو می کرد و نتایج را باز می گرداند، اینترنت جدیدی را شروع کرد که توسط الگوریتم ها تعریف شده بود. محتوا به طور ناگهانی توسط الگوریتم های مختلف موسیقی، اخبار و سرگرمی پیشنهاد و تعریف می شد. باغ به یک جویبار جاری تبدیل شد و ناگهان همه ما تحت تأثیر الگوریتم های جعبه سیاه قرار گرفتیم که شناخت کمی از آنها داشتیم.
همین مدل جدید جریان اینترنت است که باعث شده چنین نقد های تندی به سمت بیگ تک هدایت شود. شرکت های بیگ تک با در نظر گرفتن مطلوب ترین موارد برای خطوط اصلی خود، محتوای قابل قبول برای به اشتراک گذاری و آنچه را که باید اغلب تبلیغ شود، تعیین می کنند. کنترل محتوا به عنوان میانه روی برای کسانی که آنها را تأیید می کنند و سانسور برای مخالفین توصیف می شود. بلندترین صدا ها بر مکالمه مسلط هستند، و اغلب به طور نامتناسبی از نیروی کار بیگ تک و رسانه های سنتی طرفداری می کنند، یک گروه کوچک با تعصبات قابل شناسایی.
بلاک چین چیست و چگونه کار می کند؟
بازگشت به اینترنت غیرمتمرکز
روش صحیح اداره این پلتفرم های عظیم چیست؟
باید به اینترنت غیرمتمرکز گذشته نگاه کنیم و ببینیم که چگونه می توان دوره ای را که بسیاری از سران مسن با نوستالژی به آن نگاه می کنند، از نو ایجاد کرد. بسیاری ادعا می کنند که با توجه به ارزش اقتصادی زیادی که به طور خاص از متمرکز کردن محتوای دیجیتال و دسترسی بیشتر به آن ایجاد شده، نمی توان این کار را انجام داد.
بلاک چین امکان مدیریت غیرمتمرکز شرکت ها را فراهم کرده است، و به نوعی تصمیم گیری دموکراتیک نسبت به هر چیز دیگری وزن بیشتری دارد. افراد توکن های حاکمیت را در شبکه خریداری می کنند، مانند مجموعه محصولات مالی غیرمتمرکز، که به آنها اجازه می دهد در مورد حاکمیت آن اکوسیستم ضمن داشتن ارزش مستقل و یا ارائه سود سهام حق رأی و تصمیم گیری داشته باشند. شرکت ها می توانند به طور طبیعی مانند Yearn غیرمتمرکز شوند، یا مانند وام دهنده دیفای Aave به مرور به این مدل روی بیاورند. این مدل بازدهی را افزایش می دهد، استراتژی را با مالکیت همسو می کند و مشکل اصلی را که در سازمان های دولتی و خصوصی وجود دارد برطرف می کند. شرکت ها می توانند از آن برای توزیع هزینه های مدیریت به مالکان و همچنین تصمیم گیری استراتژیک استفاده کنند.
گفتمان عمومی در مورد تعدیل محتوا اغلب از مفاهیم حقوقی و فلسفی، با یک چاشنی لیبرال از اولین اصلاحیه آمریکا، برای ایجاد یک راه حل از بالا به پایین ایجاد شده است. این فرض را بر این می گذارد که تعداد کمی از مردم می دانند که برای میلیون ها کاربر حتی میلیارد ها کاربر چه چیزی بهتر است. اما حاکمیت غیرمتمرکز، اثبات شده توسط صنعت در حال رونق دیفای، ممکن است یک راه حل از پایین به بالا را فراهم کند که قدرت را در اختیار کاربران قرار دهد. جک دورسی، مدیر عامل توییتر، حتی علاقه خود را به چنین رویکردی در پایان سال 2019 اعلام کرد.
حکمرانی غیرمتمرکز را می توان با ارائه توکن هایی به کاربران، همانطور که در بالا توضیح داده شد، به دست آورد، که به نوبه خود به آنها امکان می دهد در مورد اصول بی طرفی رأی دهند. این حتی می تواند با توجه به موضوع مورد بحث سنجیده شود، اعضای گروه های اقلیت ممکن است در مسائل مربوط به تبعیض یا گروه های مذهبی در مورد آزادی دین وزن بیشتری داشته باشند. با اعتماد به مسئله گسترده تری از اعتدال به جامعه گسترده تر، کاربران درگیر یک قرارداد اجتماعی می شوند که احتمال مجذوب شدن آنها را به اصول پذیرفته شده بسیار بیشتر می کند. علاوه بر افزایش کارآیی میانه روی، این امر احتمالاً برخی از آسیب های حیثیتی که شبکه های اجتماعی از آن رنج می برند را ترمیم می کند و یک تمایز مشخص بین سانسور و تعدیل ایجاد می کند.
بزرگترین پلتفرم های فناوری دارای تعداد کاربرانی بیشتر از بزرگترین کشور های جهان هستند، اما هیچ یک از آنها دارای کنترل و تعادل دموکراتیک معادل آن نیستند که ما در حکومتداری به دنبال آن هستیم. شناسایی نقاط دردناک پیچیده، مانند سانسور و تعدیل، و یافتن راه هایی برای توانمندسازی کاربران برای دست داشتن در این فرآیند ها به آنها امکان دسترسی به ایجاد مکانیزم سیاست انعطاف پذیر برای بهبود اعتبار از دست رفته بیگ تک را می دهد. این به نفع شرکت ها نیز هست، زیرا به عنوان مثال ضربه حیثیتی سیاست های ضعیف محتوایی منجر به گمانه زنی های ضد انحصاری و فراخوانی برای از بین بردن فیس بوک شده است.
مطالب مرتبط:
توییتر برای غیرمتمرکز شدن از شرکت های پیشکسوت در رمزارز کمک می گیرد