پروتکل بیس لاین (Baseline) با استفاده از شبکه اصلی اتریوم، صفحه گسترده مایکروسافت و گوگل را یکپارچه می کند. این کار به کاربران این اجازه را می دهد تا به صورت خصوصی تایید کنند که پایگاه داده آنها پیشینه اطلاعاتی مشابهی را به اشتراک می گذارد.
پروتکل بیس لاین روز دوشنبه مقاله اثبات مفهوم خود را به صورت عمومی منتشر کرد. بیس لاین با یکپارچه سازی صفحه گسترده مایکروسافت و گوگل تایید می کند که پایگاه های خصوصی مستقل، پیشینه و اطلاعات مشابهی را ذخیره می کنند. این پروتکل در ماه مارچ و با همکاری شرکت مایکروسافت منتشر شد.
این پروتکل نخست با همکاری شرکت های بلاک چین نظیر لایم چین (LimeChain) توسعه داده شد. این همکاری ها از این جهت بود تا اثبات کند این پروتکل قابلیت استفاده در شرکت های بزرگ و کوچک را دارد.
مقاله اثبات مفهوم به صراحت اعلام می کند که تکنیک های یکپارچه سازی نرم افزارهای صفحه گسترده، هیچ الزامی بابت اینکه داده ها در شبکه بلاک چین ذخیره شوند را ایجاد نمی کند. در عوض این پروتکل از تکنولوژی دفتر کل توزیع شده استفاده می کند تا بر “پیوستگی داده های مستقل” نظارت کند.
بیس لاین (Baseline) از شبکه اصلی اتریوم به عنوان میان افزار استفاده می کند
بیس لاین برای تایید داده ها بدون اینکه اطلاعات محرمانه را ناخواسته در اختیار عموم قرار دهد، از شبکه اصلی اتریوم استفاده می کند. هم بنیانگذار لایم چین نیز در مصاحبه اخیر خود گفت این همکاری می تواند به شرکت های کوچک تر کمک کند تا از سیستم های پیچیده مانند مایکروسافت داینامیک استفاده کنند.
جان والپردت، هم بنیانگذار پروتکل بیس لاین نیز در مصاحبه اخیر خود گفت ظرفیت های بلاک چین این امکان را ایجاد می کند تا پیوستگی میان پایگاه های داده را افزایش دهیم.
او گفت شبکه های بلاک چین مانند “کلونی های عریان دیجیتال” هستند و استفاده از روش های بیس لاین این امکان را به کاربران می دهد تا در این فضای عریان، پوشش و لباس های خود را دوباره به تن کنند.
او در آخر گفت پروژه یکپارچه سازی صفحه های گسترده یک توسعه غیرمتمرکز برای شرکت هایی است که از امکانات بیس لاین استفاده می کنند.
توضیحی کوتاه درباره بیس لاین
بیس لاین (Baseline) یا خط مبنا یک تصویر کلان و یا یک پیش فرض ترسیمی ست که پس از انجام و اتمام مراحل برنامه ریزی از کل پروژه تهیه می شود. پس از پیشرفت در کار و رسیدن به مرحله به روزرسانی، بیس لاین جدید پروژه با بیس لاین ابتدایی مقایسه می شود.
این کار به بنیانگذاران و سرمایه گذاران پروژه به خوبی نشان می دهد که آیا در مسیر درستی قرار دارند یا خیر. به عبارتی بیس لاین به افراد کمک می کند تا اهداف پروژه خود را در یک چارچوب نظری ترسیم کنند.
پلتفرم کونوس
پلتفرم کونوس از جمله شناخته شده ترین پلتفرم هایی است که تلاش می کند به پشتوانه برخورداری از حمایت مالی قدرتمند، اهداف بلندپروازانه و البته واقع بینانه ای را ترسیم کند.
پلتفرم کونوس در سالیان اخیر با بهره گرفتن از به روزترین متدهای تحلیل بازار و ایجاد یک سپر مالی قدرتمند، توانسته است جایگاه ویژه ای در جهان رمزارزها بدست آورد.
بهره گرفتن از تیم متخصص حقوقی و قضایی، ایجاد ثبات مالی از طریق معرفی انواع استیبل کوین ها به بازار رمزارزها، و نهادینه سازی تکنولوژی های روز دنیا در راستای حفظ حریم خصوصی و امنیت کاربران، از جمله ویژگی های منحصربهفرد پلتفرم کونوس است که نوید یک آینده ای روشن پیش روی این پروژه می دهد.
به نظر شما پروژه های بلاک چین و به صورت کلی پروژه های تجاری و مالی باید از چه ابزارهایی برای ترسیم اهداف واقع بینانه استفاده کنند؟ اصولاً چه عواملی در ترسیم اهداف واقع بینانه دخیل هستند؟ آیا اهداف باید بر اساس داشته های شرکت ترسیم شود یا بر اساس بلندپروازی های گاهاً خارج از عرف بنیانگذاران؟ لطفاً نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
مطالب مرتبط:
رفع شکاف بین اپلیکیشن های غیرمتمرکز و مشاغل با فناوری بلاک چین