آیا SPAC ها یک نوآوری مفید هستند، یا جنون، یا هردو؟
نشریه اکونومیست در گزارشی که در 20 فوریه منتشر شد به بررسی فعالیت SPAC ها در بازار ها پرداخته است.
به گزارش سکه نیوز به نقل از اکونومیست، مسخره کردن SPAC ها آسان است. این «ابزار های اکتساب با هدف ویژه» محل ذخیره سرمایه توسط سرمایه گذارانی هستند که به دنبال شرکت های خصوصی می گردند تا ادغامشان کنند.
SPAC ها به مدت چندین دهه تعداد کمی از شرکت های بی ربط را وارد بازار های عمومی کرده اند.
رونق فعلی SPAC در وال استریت از سال گذشته آغاز شد و مطابق انتظار، رؤسای شکست خورده ای را که در تلاش برای مشهور شدن هستند را به همراه سرمایه گذاران ساده لوحی که چشم خود را بسته اند به نمایش گذاشته است.
با این حال، نمی توان انکار کرد که اتفاق جدی تری نیز در حال وقوع است. به گفته بلومبرگ، میزان پول جمع شده توسط SPAC ها در 12 ماه گذشته به بیش از 120 میلیارد دلار رسیده است. سرمایه ای که در سال جاری ظرف چند هفته جمع آوری شده با نیمه اول سال 2020 برابر است.
این رونق در حال گسترش به اروپا است و آمستردام به عنوان محلی جذاب برای این شرکت ها، از لندن پیش افتاده است. شرکت های جدی نیز در حال ورود هستند. گفته می شود که Gojek و Tokopedia دو شرکت دیجیتال پیشرو در آسیا نیز در بررسی استفاده از یک SPAC برای فهرست کردن در بورس نیویورک هستند؛ اقدامی که می تواند جایگزینی برای عرضه اولیه عمومی باشد.
در عرضه اولیه عمومی، شرکت ها بانکدار هایی را استخدام می کنند تا سهامشان را با یک قیمت توافق شده به سرمایه گذارانی که بیشتر نهادی هستند، در یک فرآیند پیچیده که توسط نهاد های تنظیم مقررات ایجاد شده، بفروشند.
روش SPAC این فراینده را معکوس می کند. گروهی از سرمایه گذاران یک شرکت صوری را انتخاب می کنند و مقداری پول به آن می دهند. سپس این شرکت به دنبال یک شرکت هدف فهرست نشده می گردد و پیشنهاد ادغام به آن می دهد. با این کار دور دوم سرمایه را از سرمایه گذاران جمع می کند. برای شرکتی که قصد عرضه عمومی سهامش را دارد، ادغام با یک SPAC نسبتاً سریع و قطعی است.
رونق SPAC تا حدودی نشان دهنده جنبشی در میان شرکت های دره سیلیکون است که مدت ها است به دنبال عرضه عمومی سهام خود هستند.
بانک ها خواهان کارمزدی معادل 5 تا 7 درصد سرمایه جمع آوری شده هستند. بانکداران قیمت عرضه عمومی را مدیریت می کنند و متهم هستند که آن را به طور مصنوعی پایین تنظیم کرده اند تا دوستانشان در بازار های عمومی با هزینه بنیان گذاران و پشتیبانان اولیه سود کنند.
بیش از یک دهه است که بسیاری از شرکت های جالب در بازار های خصوصی پناه گرفته اند؛ این گزینه ای است که سرمایه گذاران شرکت های سرمایه گذاری جسوری مانند سان ماسایوشی از سافت بانک (SoftBank) به آن ها داده اند. در نتیجه، ارزش پول نقدی که توسط عرضه های اولیه به عنوان بخشی از ارزش کل بازار سهام آمریکا جمع آوری شده بود، سال ها در حال کاهش بود.
با این حال، تقاضای سرخورده برای عرضه عمومی در نهایت در حال آزاد شدن است. برخی شرکت ها نیز مثل SPAC ها در حال آزمایش یک تکنیک سوم برای عمومی شدن هستند که فهرست مستقیم نام گرفته است. بنیان گذاران و کارمندان سهام خود را در یک بازار بورس به هر قیمتی که خریدار داشته باشد، می فروشند. این گزینه ای است که توسط معامله گران پرکار مثل Citadel Securities که به اسلک و اسپاتیفای کمک کرد، امکانپذیر شده است.
دو خطر بزرگ وجود دارد. یکی اینکه روق SPAC به حباب تبدیل شود. بازار های مالی نشانه های بسیار دیگری از حباب بروز می دهند، از جمله جنون اخیر سرمایه گذاران خرد در سهام گیم استاپ و افزایش قیمت بیت کوین.
اگر نرخ بهره در نتیجه تورم ناگهان افزایش و آهنگ بازار متوقف شود، ممکن است رونق SPAC ها به طور ناگهانی پایان یابد. بعید است که این امر خطری برای سیستم مالی ایجاد کند، اما باعث می شود برخی شرکت ها بدون استفاده می مانند و سرمایه گذاران SPAC ها دچار خسارت می شوند.
خطر دوم در طراحی SPAC ها نهفته است که موارد مؤثر کلاهبرداری ها را دربر می گیرد. معمولاً سازنده SPAC یک سهم تبلیغاتی با قیمتی ناچیز دریافت می کند که به صورت میانگین 8٪ از ارزش سهام پس از ادغام است. به این معنی که حتی اگر سهام شرکت ادغام شده پس از فروش عمومی سقوط کند، آن ها سود معقولی می کنند.
حامیان اولیه اختیار خرید تضمین شده (حق خرید سهام با قیمت معین در آینده) به عنوان مشوق دریافت می کنند که این هم می تواند سود سهامداران خارجی را کاهش دهد. وجود مجموعه ای از SPAC ها با طراحی بد یکی از دلایل عملکرد پایین شرکت SPAC ها هم در عرضه اولیه عمومی و هم در کلیت بازار است.
رفع این مشکلات نیاز به هوشیاری سرمایه گذاران دارد. آنها باید از سازنده SPAC ها بخواهند که از سهام تبلیغاتی فربه صرف نظر کنند و به جای آن سهام یا اختیار خریدی دریافت کنند که پس از دریافت سود سهامداران دیگر قابل استفاده است. مشوق هایی که به حامیان اولیه داده می شود باید تعدیل و محدود به کسانی شود که آماده اند سهامشان را تا زمان رسیدن به هدف تعیین شده، حفظ کنند.
این تغییرات هم بازدهی طولانی مدت سرمایه گذاران را بهبود می بخشد و هم سرمایه گذاری های مشکوک را از راه اندازی منصرف می کند. برخی SPAC ها، مثل نمونه ای که توسط مدیر صندوق پوشش ریسک بیل اکمن (Bill Ackman) راه اندازی شد، شرایط معقول تری را به کار گرفته اند.
رونق SPAC ها حباب زیادی در پیرامون خود دارد و برخی از پروژه ها هم به گریه و زاری ختم خواهد شد. اما با طراحی درست، می توان SPAC ها را به ابزاری آشنا و مفید برای سرمایه گذاران تبدیل کرد. آنها گزینه های بیشتری برای عرضه عمومی در اختیار شرکت ها قرار می دهند و نهاد های نظارتی و بانکداران را به بهبود فراینده های عرضه اولیه عمومی تشویق می کنند.
ریسک پذیری منطقی سرمایه گذاران، جذب سرمایه توسط شرکت های جذاب و گسترش بازار های عمومی همه مواردی است که باید از آن ها استقبال کرد. حتی اگر برخی SPAC ها شکست خورده و از بین بروند، ایده پشت آنها چیزی است که باید به آن توجه کرد.
مطالب مرتبط:
شرکت های وال استریت تحت فشار کارمندان برای استقبال از رمزارز